تحلیل فاندامنتال، سپر بورس در مقابل خطرات
آرش شهریاری،تحلیلگر بازارهای مالی
وقتی دولت برای پوشش کسری بودجه، اوراق بدهی (اوراق خزانه، اوراق مرابحه، اسناد خزانه و…) را با حجم بالا عرضه میکند، چند اتفاق رخ میدهد: ۱- افزایش نرخ سود بدون ریسک ۲- کاهش نقدینگی بازار سهام و ۳- اثر منفی بر شرکتها.
وقتی حجم اوراق زیاد باشد، دولت برای فروش آن مجبور به ارائه نرخهای جذابتر (بالاتر) میشود. با افزایش نرخ سود بدونریسک جذابیت بازار سهام کاهش پیدا میکند و در نتیجه خروج پول از بورس تشدید میشود. معمولا سرمایهگذاران نهادی (صندوقها، بیمهها، بانکها) خریدار اصلی اوراق هستند. در نتیجه، نقدینگی که میتوانست وارد سهام شود به سمت خرید اوراق میرود. از سوی دیگر اگر نرخ سود اسمی بالا بماند هزینه تامین مالی شرکتها افزایش مییابد، ارزش حال جریان نقدی آینده شرکتها کاهش مییابد و این بر قیمت سهام اثر منفی دارد.
وضعیت بنیادی شرکتها و ارزان بودن قیمت سهام، تا حدودی میتواند جلوی آسیبهای کسری بودجه را بگیرد. باید در نظر داشت که نمیتواند کاملا جلوی آسیب آن را بگیرد زیرا کسری بودجه و فروش سنگین اوراق باعث چند اتفاق کلان میشود که فراتر از ارزش بنیادی شرکتهاست: ۱- بالا رفتن نرخ سود بدون ریسک ۲- کاهش نقدینگی کل بازار ۳- ترس روانی بازار و ۴- رفتار صندوقهای درآمد ثابت.
هر قدر هم سهم ارزان باشد، وقتی سود بدون ریسک بالا برود، بخش بزرگی از سرمایهها به سمت اوراق کمریسک کوچ میکند. بازار سرمایه ایران بیش از ۶۰درصد تحتتاثیر جریان نقدینگی است. وقتی نقدینگی کم شود، حتی سهمهای ارزنده هم رشد نمیکنند. وقتی بازار نگران سیاستهای انقباضی یا کمبود پول است، سهام حتی زیر ارزش ذاتی، معامله میشود. در نهایت، صندوقهای درآمد ثابت برای حفظ نرخ سود، مجبور به خرید اوراق میشوند که در نتیجه فشار فروش روی سهام (خصوصا سهام کوچک) افزایش مییابد. بنابراین؛ ارزندگی کمک میکند، اما نمیتواند جلوی موج سیاستهای مالی-پولی را بگیرد.
اگر سهام P/E پایین، نسبت ارزش جایگزینی پایین، سودآوری پایدار یا داراییمحور باشد، این ویژگیها باعث میشود، افت قیمت محدود شده، سرعت و پتانسیل ریزش کاهش پیدا کرده و سرمایهگذاران بلندمدت حاضر به فروش نیستند. به طور کلی، صندوقها، حقوقیها و سرمایهگذاران حرفهای معمولا در ارزندگی خرید میکنند، حتی اگر فضای بازار بد باشد؛ به همین دلیل، ارزندگی مثل کمربند ایمنی عمل میکند.

