در بحران‌ها «اثر همبستگی» شکل می‌گیرد

گروه جامعه
کدخبر: 546029
در بحران‌ها، «اثر همبستگی» به عنوان یک پدیده روانشناسی اجتماعی شکل می‌گیرد، برای تبدیل این اثر به انسجام اجتماعی پایدار، نیاز به تصمیم‌گیری‌های مؤثر و حمایت‌های دولتی است.
در بحران‌ها «اثر همبستگی» شکل می‌گیرد

جهان صنعت– بزنگاه‌های تاریخی سرنوشت‌ساز هستند، برای همین نوع مواجه شدن با آنها می‌تواند نتایج متفاوتی رقم بزند، مثلا همین جنگ ۱۲روزه هم می‌تواند انسجام‌ساز باشد و هم البته انسجام‌سوز؛ وضعیتی که نیاز به تصمیمات موثر دارد. برخی معتقدند در حین و البته روزهای بعد از جنگ ۱۲روزه نشانه‌های پررنگی از انسجام ظهور و بروز کرده است اما مجید صفاری‌نیا نام این وضعیت را «اثر همبستگی» می‌گذارد. این روانشناس معتقد است «اثر همبستگی» با انسجام تفاوت دارد و برای گذار از مرحله «اثر همبستگی» به «انسجام» باید اقدام‌هایی انجام شود و به‌نظر می‌رسد مخاطب این اقدام‌ها مجموعه دولت است. رییس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران در این گفت‌وگو نکاتی درباره وضعیت سلامت روان در روزهای بعد از جنگ و ضرورت‌های مواجه شدن با آن ارائه می‌دهد.

حالت‌ روانی ناشی از اضطراب جنگ

مجید صفاری‌نیا، رییس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران گفت: جنگ و بحران‌ها معمولا عوارض روانی خود را با تاخیر یکی دو ماهه نشان می‌دهند. با وجود اینکه خرابی‌های جنگ اخیر گسترده نبود اما همین اتفاق باعث ایجاد نگرانی و بهت در جامعه شده است. اضطراب ناشی از جنگ علائم متنوعی دارد، از جمله علائم جسمی مثل دردهای بدنی و فعال شدن سیستم سمپاتیک که موجب بروز واکنش‌های استرسی در بدن می‌شود، همچنین این اضطراب می‌تواند جنبه‌های شناختی را تحت تاثیر قرار دهد. مشکلات تمرکز، افزایش حالت گوش به زنگی و حساسیت به محیط اطراف از جمله مواردی هستند که دیده می‌شوند.

وی افزود: از سوی دیگر اثرات عاطفی ناشی از جنگ نیز بسیار قابل‌توجه است. ممکن است افراد دچار کرختی عاطفی شوند یا در مقابل تحریکات محیطی حساس‌تر و نگران‌تر شوند. به عبارتی حالت‌های روانی ناشی از اضطراب جنگ می‌تواند افراد را در وضعیتی قرار دهد که دائما منتظر وقوع اتفاقات ناگوار باشند، یا نسبت به اخبار و رویدادهای محیطی به شدت واکنش نشان دهند. این علائم بیشتر در گروه‌هایی مشاهده شده که در معرض مستقیم جنگ بوده‌اند مثلا در شهرهای صنعتی یا مناطقی مثل تهران و تبریز که آسیب‌پذیری بیشتری در این ۱۲روز داشتند. از طرفی عده‌ای دچار اختلال استرس پس از سانحه می‌شوند که می‌تواند پیامدهای بلندمدتی برای سلامت روان جامعه داشته باشد. در این جنگ ناعادلانه، تعدادی از نیروهای نظامی ما شهید شدند اما در کنار آن، تعداد زیادی از مردم عادی نیز آسیب دیدند و به شهادت رسیدند، این موضوع به معنای آن است که بخش عظیمی از جامعه در ماتم و سوگ عزیزان خود هستند، این افراد به طور قطع نیازمند کمک‌های روانی و امدادی هستند.

صفاری‌نیا ادامه داد: نقش مسوولان در این شرایط چندبعدی است و می‌توان آن را به دو دسته کلی تقسیم کرد؛ یک دسته خدماتی است که سازمان‌ها و نهادهای دولتی باید به مردم ارائه دهند. این خدمات باید با رعایت احترام به مردم، تکریم آنها و شنیدن حرفشان همراه باشد. سازمان‌هایی مانند وزارت بهداشت، تامین اجتماعی، وزارت کار و بهزیستی باید همه توان خود را به کار بگیرند تا حمایت‌های اجتماعی لازم را فراهم کنند. مردمی که در حاشیه شهرها یا مناطق کم‌برخوردار زندگی می‌کنند، در این شرایط نیازمند حمایت بیشتری هستند. به خصوص با توجه به گرانی‌های بی‌دلیل و مشکلات اقتصادی که همزمان با جنگ به وجود آمده، سازمان‌های دولتی باید کنترل و نظارت جدی بر این مسائل داشته باشند اما بخش مهم دیگری از مسوولیت دولتمردان، مربوط به تصمیم‌گیری‌های کلان است. متاسفانه در طول تاریخ ۴۰ساله اخیر، بسیاری از تصمیم‌های کلان باعث ایجاد هزینه‌های سنگین و تراژدی برای مردم شده است. نمونه‌های زیادی وجود دارد مثل مشکلات مربوط به عرضه بنزین، حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی یا حوادث سال۱۴۰۱ که اگر با خرد و مشورت متخصصان تصمیم‌گیری می‌شد می‌توانست مانع از بروز چنین تراژدی‌هایی شود.

این روانشناس بیان کرد: بنابراین مهم‌ترین راهکار برای حاکمیت در این شرایط، پرهیز از قطبی‌سازی و تلاش برای ایجاد یک صدای واحد و منسجم در کشور است. این انسجام و هم‌صدایی می‌تواند جلوی بروز تعارض‌ها و تنش‌های بیشتر را بگیرد. وقتی که همه جناح‌ها، گروه‌ها و سازمان‌ها به جای دامن زدن به اختلافات، در مسیر همبستگی حرکت کنند، می‌توان به سلامت روان جامعه و بازگشت امید کمک کرد. در این مسیر لازم است که افرادی که با گفتارهای افراطی و جنگ‌طلبانه فقط بر مشکلات می‌افزایند، از فضای عمومی کنار گذاشته شوند. چه جناح راست باشد، چه چپ، اگر نقش سازنده‌ای ندارند و فقط اوضاع را بدتر می‌کنند باید سکوت کنند.

تحلیل «دانشمندان خام» سبب تصمیم‌گیری‌های خطرناک می‌شود

صفاری‌نیا افزود: مسوولان قطعا دنبال ایجاد تراژدی‌های جدید نیستند و قصدشان خدمت به مردم است اما مساله این است که گاهی در تصمیم‌گیری‌ها، افراد یا کارشناسانی دخیل می‌شوند که شاید آنچنان که باید تجربه یا دانش کافی ندارند. این افراد، گاهی اوقات «دانشمندان خام» خوانده می‌شوند یعنی کسانی که توان تحلیل پیچیدگی‌های شرایط را ندارند. همین مساله می‌تواند منجر به تصمیم‌های ناپخته و خطرناک شود که تاثیرات روانی و اجتماعی بسیار مخربی بر جامعه دارد. از سوی دیگر برخی دچار مشکلات شناختی یا تحلیل ضعیف مسائل هستند، وقتی چنین افرادی به سخنگویان رسمی تبدیل می‌شوند یا در رسانه‌ها فرصت بیان حرف‌های جنگ‌طلبانه می‌یابند، می‌توانند موجبات تشدید تنش‌ها و ایجاد بحران‌های جدید را فراهم کنند، اتفاقا اینها حرف‌هایی می‌زنند که خواسته دشمن است بنابراین ضروری است که حاکمیت یک سیاست انسجام‌ساز را دنبال کند. صدای واحد کشور باید منعکس‌کننده خواست و نیاز واقعی مردم باشد. مردم نمی‌خواهند جنگ، خشونت و تنش ببینند بلکه خواهان زندگی در آرامش و امنیت هستند. شنیدن صدای مردم، تعامل مستمر با جامعه و پرهیز از تشنج و تعارض، اصلی‌ترین اصولی است که مسوولان باید رعایت کنند.

در بحران‌هایی مانند جنگ «اثر همبستگی» شکل می‌گیرد

صفاری‌نیا در ادامه بیان کرد: یکی از پدیده‌هایی که در بحران‌ها مثل جنگ شکل می‌گیرد، «اثر همبستگی» است که در روانشناسی اجتماعی شناخته شده است. این اثر باعث می‌شود مردم به یکدیگر نزدیک‌تر شوند، هم‌دل‌تر و همراه‌تر عمل کنند. وظیفه مسوولان  این است که این اثر را تقویت، آن را تکریم و با اقدامات موثر آن را به انسجام اجتماعی تبدیل کنند. اگر دولت نتواند این همبستگی را حفظ کند یا به اصطلاح، در واکنش‌های روانی مردم به بحران به درستی عمل نکند، ممکن است همبستگی به تفرقه و نارضایتی بدل شود. این مساله به ویژه در شرایط پیچیده و تهدیدآمیز کنونی بسیار حساس است زیرا نمی‌توان پیش‌بینی کرد در حمله‌های احتمالی آینده چه واکنشی از جامعه خواهد دید. آمریکا و رژیم صهیونیستی از تفرقه و اختلافات داخلی در کشور ما استقبال می‌کنند و سعی دارند با دامن زدن به این اختلافات، جامعه ما را آسیب‌پذیر کنند. آنها به دنبال ایجاد هرج و مرج و تضعیف روحیه مردم هستند. در مقابل دولت باید با مدیریت هوشمندانه، انسجام و همدلی ملی را حفظ و تقویت کند تا از هرگونه بحران روانی و اجتماعی پیشگیری شود.

حاکمیت به‌خوبی می‌داند وطن مخرج مشترک میان ایرانیان است

صفاری‌نیا ادامه داد: این مساله به نوعی به همبستگی ملی و حس «ایرانیت» ما بازمی‌گردد. نکته مثبت این است که حاکمیت هم به این موضوع توجه کرده و به خوبی می‌داند وطن مخرج مشترک میان ایرانیان است و چقدر اهمیت دارد. وطن برای ما ایرانی‌ها چیزی فراتر از یک سرزمین جغرافیایی است؛ این مفهوم عمیقا در ناخودآگاه جمعی ما ریشه دارد. وطن مملو از اسطوره‌ها، داستان‌ها و اشعاری است که نسل به‌نسل نقل شده‌اند؛ شاهنامه، حافظ، سعدی و حتی شخصیت‌های تاریخی مثل کورش و داریوش همه بخشی از این هویت جمعی هستند. این اسطوره‌ها و شعرها که بسیاری از آنها با مفاهیم مذهبی و ملی نیز پیوند خورده‌اند مانند امام حسین(ع) که به نوعی اسطوره دینی ماست، به شکل ناخودآگاه حس تعلق و همبستگی جمعی را در ما تقویت می‌کنند. این حس مشترک وقتی در معرض تهدید قرار می‌گیرد، مثل تهدید تجزیه یا تضعیف، به شدت فعال می‌شود و مردم را بیش از پیش به هم نزدیک می‌کند. این یک بزنگاه تاریخی است، باید از مرحله اثر همبستگی که معمولا در بحران‌ها شکل می‌گیرد، به مرحله انسجام اجتماعی که پایدارتر است برسیم. این گذار بسیار مهم است و نیاز دارد که مکررا تاکید و یادآوری شود تا بتواند در شرایط پیچیده و بحرانی کمک‌کننده باشد.

وب گردی