در میانه میدان ترس و امید

گروه بورس– روندهای بازار سرمایه همواره تابعی از متغیرهای متعدد و پیچیده است؛ از شاخصهای کلان اقتصادی تا رفتار سهامداران خرد. آنچه در روزهای اخیر در تالار شیشهای شاهد هستیم، نمایشی از همین تعامل عوامل مختلف بوده که فارغ از هرگونه تحلیل سیاسی، صرفا براساس واقعیتهای موجود در تابلوی معاملات قابل ارزیابی است.
در چنین شرایطی، عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری و استراتژیهای مدیریت دارایی آنها از اهمیت ویژه برخوردار میشود. بررسیها نشان میدهد برخی صندوقها با اتخاذ راهبردهای دفاعی مانند افزایش نقدینگی، توانستهاند اثرات نوسانات منفی را کاهش دهند. این رویکرد عملی، فارغ از هرگونه پیشبینی یا حدس و گمان، صرفا مبتنی بر قرائت درست از شرایط موجود بازار است.
در روز معاملاتی گذشته، شاخص کل بورس تهران در سطح ۲۹۸۸۲۵۴واحد بسته شد که نسبت به روز قبل با کاهش ۱۳۲۴واحدی همراه بود. این افت عددی معادل ۰۴/۰درصد کاهش در ارزش شاخص کل را نشان میدهد. همزمان شاخص کل هموزن نیز ۲۶۴۱واحد پایینتر از روز قبل ایستاد و به سطح ۹۲۴۳۰۰واحد رسید که بیانگر کاهش ۲۸/۰درصدی این شاخص است.
نزول همزمان هر دو شاخص کل و هموزن حکایت از جو منفی حاکم بر فضای معاملاتی روز گذشته دارد. کاهش بیشتر شاخص هموزن نسبت به شاخص کل نشان میدهد که فشار فروش به شکل گستردهتری بر سهام کوچک و متوسط بازار تاثیر گذاشته است. در مقابل افت کمتر شاخص کل به دلیل عملکرد نسبتا بهتر چند نماد بزرگ و شاخصساز بوده که تا حدی از شدت ریزش کاسته است.
این روند نزولی میتواند تحت تاثیر عوامل مختلفی شکل گرفته باشد. فاز انتظار و نامعلومی آینده مذاکرات ازجمله دلایلی هستند که چند روزی است روند معاملات را به رنگ خون کشاندهاند.
در مجموع، معاملات روز گذشته در فضایی محتاطانه و با تمایل به فروش همراه بود. ادامه این روند یا تغییر مسیر به سمت صعود به تحولات آتی بازار، اخبار سیاسی و رفتار سرمایهگذاران بستگی خواهد داشت. در چنین شرایطی، نظارت بر عوامل کلان و تحلیل دقیق روندها برای تصمیمگیری آگاهانه ضروری به نظر میرسد.
از منظر اعداد
روز گذشته بازار سهام با ارزش معاملات حدود ۷هزار میلیارد تومان به کار خود پایان داد که نشان از حجم قابل توجهی از دادوستد در سهام، صندوقهای سهامی و حقتقدمها داشت. نکته مهم این بود که سرانه خرید و فروش به طور مساوی و با قدرت خرید یک ثبت شد، یعنی خریداران و فروشندگان تقریبا همقدرت ظاهر شدند و تعادل نسبی در معاملات شکل گرفت. با وجود این توازن، بازار شاهد خروج نقدینگی ۶۰میلیارد تومانی بود که نشان میدهد فروشندگان اندکی بر بازار غالب شدند.
در همین حال، صندوقهای درآمد ثابت روند ورود پول به خود را حفظ کردند و روز گذشته ۳۷۰میلیارد تومان سرمایه جدید به این صندوقها تزریق شد که نمایانگر تمایل سرمایهگذاران به سمت ابزارهای کمریسکتر و محافظت از سرمایه است. این امر معمولا در شرایطی اتفاق میافتد که نگرانی نسبت به نوسانات بازار سهام وجود دارد.
از نظر وضعیت نمادها، ۵۲درصد از نمادها در محدوده مثبت به کار خود پایان دادند اما شاخص کل بازار همچنان در محدوده منفی بسته شد که نشاندهنده فشار فروش و عدم توازن در بخشهای بزرگ بازار است. تعداد ۱۳۶نماد در صف فروش قفل شدند و ۱۰۰نماد نیز معاملات خود را با صف فروش به پایان رساندند که این حجم بالای صف فروش بیانگر ضعف تقاضا در بخش قابل توجهی از سهام است.
به طور کلی، بازار روز گذشته بین امید و نگرانی نوسان داشت؛ در حالی که بخش بزرگی از نمادها روند مثبتی داشتند، فشار فروش سنگین در برخی سهمها و خروج پول باعث شد شاخص کل نتواند مسیر صعودی را طی کند و بازار در نهایت در محدوده منفی بسته شود. این شرایط نیازمند اخبار مثبت و حمایتهای قویتر برای بازگرداندن اعتماد و ورود نقدینگی جدید است.
کدام اهرمی پیشگوی بهتری است؟
در جریان روند اصلاحی اخیر بازار، صندوقهای اهرمی با چالش مهمی روبهرو بودند که چیزی نبود جز حفظ تعادل پرتفو و جلوگیری از افت شدید ارزش داراییها. در چنین شرایطی، یکی از موثرترین ابزارهای دفاعی که در اختیار مدیران صندوقها قرار دارد، افزایش سهم نقدینگی است. این اقدام نوعی عقبنشینی هوشمندانه از بازار است که به صندوقها اجازه میدهد تا در برابر موجهای نزولی مقاومتر ظاهر شوند و برای ورود مجدد در نقاط بهینه، آمادگی بیشتری داشته باشند.
بررسی رفتار صندوقهای اهرمی طی یک ماه گذشته نشان میدهد که برخی از آنها در تشخیص بهموقع شروع فاز اصلاحی و اجرای استراتژیهای حفاظتی، عملکرد موفقتری داشتهاند. در صدر این فهرست، نام صندوق شتاب به چشم میخورد. سبدگردانی این صندوق، با افزایش محسوس نقدینگی و کاهش سهم سهام در ترکیب داراییها، توانسته نوسانات نزولی بازار را با اثرپذیری کمتری پشتسر بگذارد. عملکرد این صندوق نشان میدهد که تصمیمگیری سریع و دقیق، چقدر در حفظ ارزش سرمایه موثر است.
پس از شتاب، صندوقهای موج و نارنج نیز در ردههای بعدی قرار میگیرند. این دو صندوق نیز با سیاستهای مدیریت ریسک مبتنی بر افزایش نقدشوندگی، تلاش کردهاند فشار ناشی از افت قیمتها را بر داراییهای تحت مدیریت خود کاهش دهند. این واکنشها نشان از درک درست مدیران صندوق از شرایط بازار و توانایی آنها در اجرای تاکتیکهای دفاعی در لحظات حساس دارد.
در مجموع، بررسی وضعیت این صندوقها در دوره اخیر، اهمیت مدیریت پویا و تصمیمگیری چابک در صندوقهای اهرمی را به خوبی برجسته میکند. در بازارهایی که با تغییرات سریع و غیرقابلپیشبینی همراه هستند، انعطافپذیری در چینش پرتفو و تسلط بر ابزارهای نقدشوندگی میتواند تمایز اصلی بین صندوقهای موفق و ناکام باشد. تجربه اصلاح اخیر بار دیگر نشان داد صندوقهایی که پیش از وقوع افت، موقعیتهای خود را مدیریت میکنند، نهتنها از زیان بیشتر دور میمانند، بلکه آمادگی بیشتری برای شکار فرصتهای جدید دارند.
زیر تیغ نفت و مذاکره
در پی دور جدید مذاکرات میان آمریکا و چین، قیمت نفت در معاملات روز سهشنبه با افزایش مواجه شد. نفت برنت با ۲۸سنت رشد به ۳۲/۶۷دلار در هر بشکه رسید و نفت وستتگزاس اینترمدیت نیز با ۲۳سنت افزایش در سطح ۵۲/۶۵دلار ایستاد. این رشد قیمتی که پس از صعود نفت برنت به بالاترین سطح از ۲۸آوریل رخ داد، عمدتا ناشی از امیدواری به بهبود روابط تجاری میان دو اقتصاد بزرگ جهان و تقویت چشمانداز تقاضای جهانی برای انرژی بود که این عامل میتواند بر بازار سرمایه ایران نیز سایه بیندازد.
در بازار سهام ایران، صنایع مرتبط با نفت ازجمله پالایشیها و پتروشیمیها به شدت از نوسانات قیمت نفت اثر میپذیرند. در شرایط فعلی، افزایش قیمت نفت میتواند منجر به بهبود درآمد ریالی شرکتهای پالایشی شود چراکه با افزایش نرخهای جهانی فرآوردهها و تقویت حاشیه سود، وضعیت سودآوری این شرکتها نیز تقویت میشود. تقویت چشمانداز رشد اقتصاد جهانی، مخصوصا در بازارهای آسیایی، میتواند صادرات پتروشیمی ایران را در صورت رفع محدودیتها با رشد همراه کند.
در همین حال، ادامه مذاکرات چین و آمریکا با تمرکز بر کاهش تنشهای تجاری و اختلالات زنجیره تامین، از دید تحلیلگران بینالمللی مانند گلدمنساکس نیز نشانهای از کاهش نگرانیها درباره تقاضا برای نفت تلقی شده است. این خوشبینی، همراه با دادههای مثبت بازار کار آمریکا، حمایت مضاعفی برای قیمت نفت ایجاد کرده است. با این حال، خطراتی چون آتشسوزیهای گسترده در کانادا که ممکن است عرضه نفت آمریکای شمالی را کاهش دهد، همچنان بر معادلات عرضه اثرگذار است.
از سوی دیگر، ایران نیز وارد فاز جدیدی از پاسخگویی به پیشنهادهای برجامی آمریکا شده است. هرگونه توافق سیاسی که منجر به کاهش تحریمهای نفتی شود، میتواند به بازگشت ایران به بازار جهانی نفت و افزایش صادرات منجر شود. لازم به ذکر است رفع تحریمها بر درآمدهای دلاری شرکتهای بورسی در حوزه انرژی تاثیر میگذارد و بخشی از رشد قیمتها را تعدیل خواهد کرد.
در سطح جهانی نیز افزایش تولید اوپکپلاس و احتمال حرکت این ائتلاف به سوی استراتژیهای مبتنی بر بازار آزاد میتواند در نیمه دوم سال ۲۰۲۵ زمینهساز مازاد عرضه و افت قیمت نفت باشد؛ موضوعی که فعالان بازار سرمایه ایران باید آن را در چشمانداز بلندمدت مدنظر قرار دهند.