جایگاه خاورمیانه کجاست؟
                            مرتضی فاخری– خاورمیانه با پیشینهای غنی از تمدن، تجارت و تعاملات فرهنگی همواره یکی از نقاط کانونی در تحولات ژئوپلیتیکی جهان بوده است. موقعیت راهبردی این منطقه در اتصال شرق و غرب، برخورداری از منابع انرژی و نقش تاریخی آن در شکلگیری تمدنهای بشری جایگاهی منحصربهفرد برای آن در نظم جهانی رقم زده است. باوجود چالشهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه همچنان یکی از بازیگران تاثیرگذار در معادلات بینالمللی باقی مانده و ظرفیتهای بالقوهای برای ایفای نقش فعال در تحولات آینده دارد. اکنون در آستانه یک تحول بنیادین دیجیتال این منطقه با فرصتهایی تازه برای بازتعریف نقش خود در جهان مواجه است؛ فرصتهایی که میتوانند مسیر توسعه، تعامل و قدرت را دگرگون کنند.
ظهور هوشمصنوعی بهعنوان یکی از محرکهای اصلی نظم نوین جهانی نهتنها ساختارهای اقتصادی و فناورانه را متحول کرده بلکه مفاهیم سنتی قدرت، امنیت و حکمرانی را نیز به چالش کشیده است. کشورهایی که بتوانند در این عرصه پیشرو باشند نهتنها از مزایای اقتصادی و علمی بهرهمند خواهند شد بلکه در تدوین قواعد بازی جهانی نیز نقشآفرین خواهند بود. برای خاورمیانه ورود به این عرصه نیازمند نگاهی راهبردی، سرمایهگذاری در زیرساختهای دیجیتال، تربیت نیروی انسانی متخصص و تعامل فعال با نهادهای بینالمللی است. در چنین بستری هوشمصنوعی میتواند به ابزاری برای توسعه پایدار، ارتقای حکمرانی و افزایش نقش منطقه در معماری جدید جهانی تبدیل شود.
هوشمصنوعی و بازتعریف قدرت در نظام بینالملل
تحولات فناورانه در قرن بیستویکم بهویژه در حوزه هوشمصنوعی موجب بازتعریف بنیادین مفاهیم قدرت در نظام بینالملل شدند. قدرت که پیشتر عمدتا بر پایه منابع طبیعی، توان نظامی یا نفوذ سیاسی تعریف میشد اکنون در حال انتقال به عرصههای دیجیتال، دادهمحور و الگوریتمی است. هوشمصنوعی با قابلیت پردازش سریع اطلاعات، پیشبینی رفتارها و تصمیمگیری خودکار به ابزاری برای تسلط بر فضای اطلاعاتی، اقتصادی و حتی فرهنگی تبدیل شده است. کشورهایی که بتوانند این فناوری را در سطح ملی توسعه دهند نهتنها در عرصه داخلی از مزایای آن بهرهمند میشوند بلکه در سطح بینالمللی نیز به بازیگرانی تاثیرگذار در تدوین قواعد نظم نوین جهانی بدل خواهند شد. این تحول نوعی جابهجایی در ساختار قدرت جهانی ایجاد کرده که در آن توان فناورانه و ظرفیت نوآوری جای منابع سنتی را گرفتهاند.
در این چارچوب فناوری بهویژه هوشمصنوعی نقش کلیدی در جابجایی قدرتهای سنتی ایفا میکند. کشورهایی که پیشتر بهواسطه منابع طبیعی یا موقعیت ژئوپلیتیکی در مرکز توجه بودند اکنون با چالشهایی در حفظ جایگاه خود مواجه هستند مگر آنکه بتوانند در عرصه دیجیتال نیز رقابتپذیر شوند. در مقابل کشورهایی با زیرساختهای فناورانه قوی، سرمایه انسانی متخصص و سیاستهای نوآورانه توانسته جایگاه خود را در نظم جهانی ارتقا دهند. این جابجایی نهتنها در سطح ملی بلکه در سطح منطقهای نیز قابل مشاهده است؛ بهگونهای که برخی کشورهای خاورمیانه مانند اماراتمتحدهعربی و عربستانسعودی با سرمایهگذاری گسترده در هوشمصنوعی در حال بازتعریف نقش خود در منطقه و جهان هستند. این روند فرصتهایی برای کشورهایی مانند ایران نیز فراهم میکند تا با بهرهگیری از ظرفیتهای علمی و فناورانه داخلی در این رقابت جهانی سهمی فعال داشته باشند.
هوشمصنوعی همچنین به ابزاری موثر در دیپلماسی، امنیت و اقتصاد تبدیل شده است. در حوزه دیپلماسی، تحلیل دادههای کلان و شبیهسازی سناریوهای رفتاری کشورها امکان تصمیمگیری دقیقتر و پیشبینیپذیرتر را فراهم کرده است. در عرصه امنیت از هوشمصنوعی برای پایش تهدیدات سایبری، مدیریت بحران و ارتقای توان دفاعی استفاده میشود. در اقتصاد نیز الگوریتمهای هوشمند در تحلیل بازار، بهینهسازی زنجیره تامین و توسعه خدمات مالی نقشآفرینی میکنند. این کاربردها نشان میدهند که هوشمصنوعی نهتنها یک فناوری بلکه یک زیرساخت راهبردی برای حکمرانی مدرن است. برای خاورمیانه بهرهگیری از این ابزارها میتواند به ارتقای جایگاه منطقه در تعاملات جهانی، افزایش تابآوری اقتصادی و تقویت امنیت ملی منجر شود مشروط بر آنکه سیاستگذاری هوشمندانه، سرمایهگذاری هدفمند و تعامل بینالمللی موثر در دستور کار قرار گیرد.
ظرفیتهای خاورمیانه برای مشارکت در اقتصاد هوشمصنوعی
خاورمیانه با وجود چالشهای تاریخی و ساختاری در سالهای اخیر نشانههایی از تحول در مسیر اقتصاد دیجیتال و بهویژه هوشمصنوعی از خود نشان داده است. ظرفیتهای این منطقه برای مشارکت در اقتصاد هوشمصنوعی را میتوان در سهمحور اصلی بررسی کرد: زیرساختهای دیجیتال، منابع انسانی و سرمایهگذاری. در حوزه زیرساخت بسیاری از کشورهای منطقه به توسعه شبکههای ارتباطی پرسرعت، مراکز داده و پلتفرمهای ابری روی آوردند که زمینهساز پردازش دادههای کلان و اجرای الگوریتمهای هوشمند است. در زمینه منابع انسانی جمعیت جوان، تحصیلکرده و آشنا با فناوری در کشورهای مختلف خاورمیانه بهویژه در ایران، مصر و لبنان ظرفیت قابلتوجهی برای آموزش و توسعه مهارتهای مرتبط با هوشمصنوعی فراهم کرده است. سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی در حوزههای نوآورانه نیز ازجمله استارتاپهای هوشمصنوعی، شتابدهندهها و مراکز تحقیقاتی نشاندهنده تمایل منطقه به ورود جدی به اقتصاد هوشمند است.
در این میان برخی کشورهای خاورمیانه توانستهاند با اتخاذ سیاستهای راهبردی جایگاه خود را بهعنوان پیشروان منطقهای در حوزه هوشمصنوعی تثبیت کنند. اماراتمتحدهعربی با راهاندازی وزارت هوشمصنوعی، تدوین استراتژی ملی و سرمایهگذاری در آموزش و پژوهش الگویی برای حکمرانی فناورانه در منطقه ارائه کرده است. عربستان سعودی نیز با برنامه چشمانداز ۲۰۳۰ به توسعه زیرساختهای دیجیتال، جذب سرمایهگذاری خارجی و ایجاد شهرهای هوشمند مانند نئوم پرداخته است. این کشورها نهتنها در سطح منطقهای بلکه در تعامل با قدرتهای جهانی توانستهاند در تدوین استانداردها، تولید دانش و صادرات فناوری نقشآفرینی کنند.
با توجه به این تحولات سایر کشورهای خاورمیانه نیز میتوانند با بهرهگیری از تجربیات موفق مسیر خود را در اقتصاد هوشمصنوعی ترسیم کنند. ایران با برخورداری از ظرفیتهای علمی، دانشگاههای معتبر و نیروی انسانی متخصص میتواند در صورت رفع موانع زیرساختی و تحریمی به یکی از بازیگران موثر در این عرصه تبدیل شود. همکاریهای منطقهای در قالب اتحادیههای فناورانه، تبادل دانش و پروژههای مشترک میتواند به همافزایی توانمندیها و کاهش شکاف دیجیتال در منطقه کمک کند. بهطورکلی مشارکت فعال خاورمیانه در اقتصاد هوشمصنوعی نهتنها به توسعه داخلی کشورها منجر خواهد شد بلکه جایگاه منطقه را در نظم جهانی آینده نیز ارتقا خواهد داد. نظمی که در آن داده، الگوریتم و نوآوری عناصر اصلی قدرت محسوب میشوند.
چالشهای منطقهای در مسیر تحول هوشمند
تحول هوشمند در خاورمیانه با وجود ظرفیتهای بالقوه با چالشهای ساختاری و منطقهای متعددی مواجه بوده که روند توسعه فناوریهای نوین بهویژه هوشمصنوعی را با پیچیدگیهایی همراه کرده است. یکی از مهمترین چالشها نابرابری دیجیتال میان کشورهای منطقه و حتی درون هر کشور است؛ بهگونهای که برخی مناطق شهری از زیرساختهای ارتباطی، آموزشی و فناورانه پیشرفته برخوردارند درحالیکه مناطق محروم یا روستایی از دسترسی کافی به اینترنت، تجهیزات دیجیتال و آموزشهای مرتبط بیبهره هستند. این شکاف دیجیتال نهتنها مانع از مشارکت فراگیر در اقتصاد هوشمصنوعی شده بلکه خطر تعمیق نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را نیز در پی دارد. در کنار این تحریمهای بینالمللی بهویژه علیه کشورهایی مانند ایران موجب محدودیت در دسترسی به فناوریهای پیشرفته، نرمافزارهای تخصصی و همکاریهای علمی شده و روند بومیسازی هوشمصنوعی را با دشواریهایی مواجه کرده است. وابستگی به فناوری خارجی نیز یکی دیگر از چالشهای اساسی در مسیر تحول هوشمند منطقهای است. بسیاری از کشورها در خاورمیانه برای توسعه زیرساختهای دیجیتال، اجرای پروژههای هوشمصنوعی و حتی آموزش نیروی انسانی به شرکتها و نهادهای خارجی وابسته هستند. این وابستگی علاوه بر آسیبپذیری در برابر تحولات سیاسی و اقتصادی جهانی موجب کاهش استقلال فناورانه و محدود شدن توان تصمیمگیری راهبردی در حوزههای حساس مانند امنیت سایبری، دادههای ملی و حکمرانی دیجیتال میشود. برای کاهش این وابستگی کشورها نیازمند سرمایهگذاری در تولید دانش بومی، حمایت از استارتاپهای داخلی و ایجاد اکوسیستمهای فناورانه مستقل هستند. همکاریهای منطقهای نیز میتواند به اشتراکگذاری منابع، انتقال تجربه و همافزایی در مسیر توسعه هوشمصنوعی کمک کند. در کنار چالشهای فنی و سیاسی ملاحظات فرهنگی، حقوقی و اخلاقی نیز نقش مهمی در پذیرش و توسعه هوشمصنوعی در خاورمیانه ایفا میکنند. جوامع منطقه با تنوع فرهنگی، دینی و اجتماعی دربرابر فناوریهای نوین واکنشهای متفاوتی نشان میدهند؛ از استقبال و کنجکاوی گرفته تا نگرانی و مقاومت. مسائل مربوط به حریم خصوصی، مالکیت داده، تبعیض الگوریتمی و تاثیرات اجتماعی هوشمصنوعی نیازمند تدوین چارچوبهای حقوقی و اخلاقی متناسب با ارزشها و نیازهای بومی هستند. فقدان قوانین جامع در بسیاری از کشورها موجب سردرگمی در استفاده از فناوریهای هوشمند و کاهش اعتماد عمومی شده است. بنابراین توسعه هوشمصنوعی در خاورمیانه باید با رویکردی چندبُعدی، حساس به زمینههای فرهنگی و حقوقی و مبتنی بر مشارکت ذینفعان مختلف صورت گیرد تا بتواند بهعنوان ابزاری برای پیشرفت، عدالت و حکمرانی موثر عمل کند.
هوشمصنوعی در حوزههای کلیدی: انرژی، امنیت، آموزش و سلامت
هوشمصنوعی در خاورمیانه به تدریج به ابزاری راهبردی در حوزههای کلیدی مانند انرژی، امنیت، آموزش و سلامت تبدیل شده است. در صنعت انرژی که ستونفقرات اقتصادی بسیاری از کشورهای منطقه محسوب میشود الگوریتمهای هوشمند برای پیشبینی تقاضا، بهینهسازی مصرف، مدیریت شبکههای توزیع و افزایش بهرهوری در استخراج منابع بهکار گرفته میشوند. در حوزه امنیت فناوریهای مبتنی بر هوشمصنوعی در تحلیل دادههای نظارتی، شناسایی تهدیدات سایبری و مدیریت بحران نقش مهمی ایفا میکنند. در آموزش استفاده از سامانههای یادگیری تطبیقی، ارزیابی هوشمند و تولیدمحتوای آموزشی شخصیسازیشده به ارتقای کیفیت یادگیری و دسترسی همگانی کمک کرده است. در بخش سلامت نیز از هوشمصنوعی برای تشخیص بیماریها، تحلیل تصاویر پزشکی، مدیریت پروندههای الکترونیک و بهینهسازی خدمات درمانی استفاده میشود؛ فرصتهایی که میتوانند به تحول نظامهای سلامت منطقهای منجر شوند. کاربردهای منطقهای هوشمصنوعی اگرچه در مراحل اولیه توسعه قرار داشته اما ظرفیت بالایی برای بومیسازی و تطبیق با نیازهای خاص خاورمیانه دارند. تنوع فرهنگی، اقلیمی و اقتصادی منطقه زمینهساز طراحی الگوریتمهایی است که با دادههای محلی آموزش دیده و در حل مسائل بومی موثرتر عمل میکنند. برای مثال در حوزه کشاورزی هوشمند الگوریتمهایی برای مدیریت منابع آب، پیشبینی آفات و بهینهسازی کشت در شرایط اقلیمی خشک و نیمهخشک طراحی شدهاند. در آموزش تولید محتوای چندزبانه و تطبیق با نظامهای آموزشی محلی امکان ارتقای عدالت آموزشی را فراهم میکند. در سلامت نیز تحلیل دادههای ژنتیکی و اپیدمیولوژیک منطقهای میتواند به توسعه درمانهای هدفمند منجر شود. بومیسازی فناوری نهتنها موجب افزایش اثربخشی و پذیرش اجتماعی شده بلکه وابستگی به فناوریهای خارجی را نیز کاهش میدهد و زمینهساز استقلال فناورانه خواهد بود. نمونههای موفق و پروژههای راهبردی در کشورهای مختلف خاورمیانه نشاندهنده ظرفیت بالفعل منطقه در بهرهگیری از هوشمصنوعی هستند. اماراتمتحدهعربی با راهاندازی شهر هوشمند دوبی استفاده از هوشمصنوعی در خدمات شهری، حملونقل و سلامت را در دستور کار قرار داده است. عربستان سعودی در پروژه نئوم از فناوریهای هوشمند برای طراحی شهری، انرژی پاک و آموزش دیجیتال بهره میگیرد. رژیم صهیونیستی نیز با تمرکز بر امنیت سایبری، سلامت دیجیتال و یادگیری ماشی اکوسیستم استارتاپی فعالی را شکل داده است. درایران پروژههایی در حوزه تشخیص پزشکی، پردازش زبان فارسی و تحلیل دادههای صنعتی درحال توسعه هستند که با حمایت دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی پیش میروند. این نمونهها نشان میدهند که با سیاستگذاری هوشمند، سرمایهگذاری هدفمند و تعامل منطقهای خاورمیانه میتواند به یکی از قطبهای نوآوری در حوزه هوشمصنوعی تبدیل شود.
رقابتهای ژئوهوشمصنوعی: خاورمیانه میان شرق و غرب
در عصر هوشمصنوعی رقابتهای ژئوپلیتیکی بهسوی «ژئوهوشمصنوعی» تغییر جهت دادهاند؛ مفهومی که در آن تسلط بر داده، الگوریتم و زیرساختهای دیجیتال بهعنوان مولفههای جدید قدرت مطرح میشوند. در این چارچوب خاورمیانه بهعنوان منطقهای راهبردی نهتنها از منظر منابع انرژی و موقعیت جغرافیایی بلکه بهدلیل بازار مصرف گسترده، ظرفیتهای انسانی و اهمیت ژئودادههای منطقهای به یکی از میدانهای اصلی رقابت میان قدرتهای بزرگ جهانی تبدیل شده است. این رقابت دیگر صرفا نظامی یا اقتصادی نبوده بلکه در قالب نفوذ فناورانه، صادرات استانداردهای هوشمصنوعی و شکلدهی به حکمرانی دیجیتال منطقهای بروز یافته است. در چنین بستری خاورمیانه در معرض انتخابهایی قرار دارد که میتواند آن را به بازیگری مستقل یا به عرصهای برای تقابل قدرتهای خارجی بدل کند.
ایالات متحده آمریکا، چین و اتحادیه اروپا هر یک با رویکردی متفاوت در پی گسترش نفوذ فناورانه خود در خاورمیانه هستند. آمریکا با تکیه بر شرکتهای بزرگ فناوری، همکاریهای امنیتی و نفوذ در زیرساختهای دیجیتال متحدان منطقهای تلاش دارد نظم دیجیتال مبتنی بر ارزشهای لیبرال را گسترش دهد. چین در مقابل با ارائه فناوریهای مقرونبهصرفه، سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی مانند «کمربند و راه دیجیتال» و صادرات مدل حکمرانی الگوریتمی در پی تثبیت جایگاه خود بهعنوان شریک راهبردی کشورهای در حال توسعه است. اتحادیه اروپا نیز با تمرکز بر تنظیمگری اخلاقی، حفاظت از دادهها و همکاریهای علمی سعی دارد الگویی مبتنی بر حقوق بشر و شفافیت ارائه دهد. این سه رویکرد هر یک مزایا و محدودیتهایی دارند و کشورهای خاورمیانه بسته به منافع ملی، ساختار سیاسی و ظرفیتهای فناورانه خود در حال انتخاب مسیرهای متفاوتی هستند.
در این میان موقعیت خاورمیانه بهگونهای است که میتواند هم به میدان تقابل و هم به بستر تعامل میان قدرتهای جهانی تبدیل شود. اگر کشورهای منطقه صرفا واردکننده فناوری و مصرفکننده الگوریتمهای خارجی باقی بمانند خطر وابستگی فناورانه، تضعیف حاکمیت دیجیتال و افزایش آسیبپذیری در برابر نفوذ خارجی وجود دارد اما اگر با رویکردی فعال به توسعه دانش بومی، تنظیمگری مستقل و همکاریهای متوازن با شرق و غرب بپردازند، میتوانند از این رقابت بهعنوان فرصت بهرهبرداری کنند. ایجاد بلوکهای منطقهای برای حکمرانی هوشمصنوعی، مشارکت در تدوین استانداردهای جهانی و سرمایهگذاری مشترک در پروژههای فناورانه ازجمله راهکارهایی است که میتواند خاورمیانه را از یک «میدان بازی» به یک «بازیگر موثر» در نظم ژئوهوشمصنوعی جهانی تبدیل کند.
دیپلماسی فناورانه و نقش خاورمیانه در تنظیم مقررات جهانی
در عصر تحول دیجیتال دیپلماسی فناورانه بهعنوان یکی از ابعاد نوین روابط بینالملل مطرح شده است؛ حوزهای که در آن کشورها نهتنها برای دسترسی به فناوریهای پیشرفته رقابت کرده بلکه در تدوین مقررات، استانداردها و چارچوبهای اخلاقی مرتبط با آن نیز نقشآفرینی میکنند. خاورمیانه با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی، ظرفیتهای علمی و تنوع فرهنگی میتواند در این عرصه نقش موثری ایفا کند. دیپلماسی فناورانه در این منطقه میتواند بهعنوان ابزاری برای ارتقای تعاملات بینالمللی، کاهش تنشها و افزایش سهم کشورها در حکمرانی دیجیتال جهانی مورد استفاده قرار گیرد. این نوع دیپلماسی برخلاف دیپلماسی سنتی بر پایه گفتوگوهای چندجانبه، همکاریهای فناورانه و مشارکت در تنظیمگری بینالمللی استوار است؛ زمینهای که خاورمیانه میتواند با بهرهگیری از تجربیات تاریخی خود در میانجیگری و گفتوگو در آن نقشآفرینی کند.
یکی از مهمترین عرصههای دیپلماسی فناورانه مشارکت در تدوین استانداردهای اخلاقی و حقوقی هوشمصنوعی است. با توجه به تاثیرات گسترده این فناوری بر زندگی فردی و اجتماعی ضرورت دارد که کشورها در تعیین حدود و قواعد استفاده از آن مشارکت فعال داشته باشند. خاورمیانه با برخورداری از نظامهای حقوقی متنوع، سنتهای اخلاقی غنی و تجربه در مواجهه با چالشهای اجتماعی میتواند دیدگاههایی مکمل و متفاوت از رویکردهای غربی و شرقی ارائه دهد. مشارکت در تدوین استانداردهای جهانی نهتنها به ارتقای جایگاه منطقه در حکمرانی دیجیتال کمک کرده بلکه امکان بومیسازی مقررات و افزایش اعتماد عمومی به فناوریهای نوین را نیز فراهم میکند. برای تحقق این هدف کشورها باید در نهادهای بینالمللی مرتبط با فناوری مانند سازمان ملل، اتحادیه جهانی مخابرات و مجامع تخصصی هوشمصنوعی حضور فعال داشته باشند و از ظرفیتهای دانشگاهی و پژوهشی خود برای تولید دانش سیاستی بهره بگیرند.
خاورمیانه همچنین از ظرفیتهای بالقوهای برای میانجیگری فناورانه و تولید دانش سیاستی برخوردار است. تجربه تاریخی منطقه در ایفای نقش میانجی در منازعات سیاسی میتواند در حوزه فناوری نیز بهکار گرفته شود بهویژه در شرایطی که رقابتهای فناورانه میان قدرتهای جهانی به تنشهایی در تنظیم مقررات منجر شده است. کشورهایی مانند ایران، ترکیه، قطر و امارات میتوانند با ایجاد مراکز سیاستگذاری، برگزاری کنفرانسهای تخصصی و توسعه چارچوبهای بومی به تولید دانش سیاستی در حوزه هوشمصنوعی کمک کنند. همکاریهای منطقهای در قالب اتحادیههای فناورانه، شبکههای دانشگاهی و مجامع اخلاقی نیز میتواند به همافزایی در تدوین مقررات و ارتقای حکمرانی دیجیتال منجر شود. بهطورکلی نقش خاورمیانه در تنظیم مقررات جهانی هوشمصنوعی نهتنها به ظرفیتهای فناورانه بلکه به توان دیپلماتیک، فرهنگی و علمی آن وابسته است؛ توانی که در صورت فعالسازی میتواند جایگاه منطقه را در نظم جهانی آینده تثبیت کند.
سناریوهای آینده: خاورمیانه در نظم جهانی هوشمند
در چشمانداز آینده نظم جهانی مبتنی بر هوشمصنوعی خاورمیانه با سناریوهای متنوعی مواجه است که هر یک بسته به نحوه مواجهه کشورها با فناوری، سیاستگذاری داخلی و تعاملات بینالمللی میتواند مسیر متفاوتی را رقم بزند. در سناریوی خوشبینانه کشورهای منطقه با سرمایهگذاری هدفمند در زیرساختهای دیجیتال، آموزش نیروی انسانی و توسعه اکوسیستمهای نوآوری موفق به بومیسازی فناوریهای هوشمصنوعی و مشارکت فعال در اقتصاد جهانی میشوند. در این حالت خاورمیانه نهتنها از مزایای اقتصادی و اجتماعی هوشمصنوعی بهرهمند شده بلکه در تدوین مقررات جهانی، تولید دانش سیاسی و میانجیگری فناورانه نیز نقشآفرینی میکند. این سناریو مستلزم همافزایی منطقهای، کاهش تنشهای سیاسی و ارتقای حکمرانی دیجیتال است.
در سناریوی واقعگرایانه کشورهای خاورمیانه با وجود تلاش برای ورود به عرصه هوشمصنوعی همچنان با چالشهایی مانند نابرابری دیجیتال، وابستگی به فناوری خارجی و محدودیتهای حقوقی و فرهنگی مواجه هستند. در این مسیر برخی کشورها موفق به پیشرفتهای نسبی میشوند اما شکاف فناورانه میان کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی همچنان پابرجا باقی میماند. در این حالت خاورمیانه بیشتر بهعنوان مصرفکننده فناوری و تابع مقررات تدوینشده توسط دیگران عمل کرده و نقش آن در حکمرانی جهانی محدود میماند. با این حال فرصتهایی برای همکاریهای منطقهای، توسعه کاربردهای بومی و مشارکت در پروژههای مشترک وجود دارد که میتواند به تدریج جایگاه منطقه را ارتقا دهد.
سناریوی بحرانی زمانی رخ میدهد که کشورهای منطقه در مواجهه با تحولات فناورانه دچار انفعال، واگرایی یا وابستگی شدید شوند. در این حالت شکاف دیجیتال تعمیق یافته، آسیبپذیری در برابر نفوذ خارجی افزایش مییابد و هوشمصنوعی بهجای ابزاری برای توسعه به عاملی برای کنترل، تبعیض یا بیثباتی تبدیل میشود. برای جلوگیری از این سناریو سیاستگذاران منطقه باید رویکردی راهبردی، چندبُعدی و آیندهنگر داشته باشند. توصیههای کلیدی شامل تدوین سیاستهای ملی هوشمصنوعی با مشارکت ذینفعان، سرمایهگذاری در آموزش و پژوهش، ایجاد چارچوبهای حقوقی و اخلاقی بومی و تقویت همکاریهای منطقهای و بینالمللی است. ایجاد مراکز سیاستگذاری فناورانه، حمایت از استارتاپهای بومی و حضور فعال در مجامع جهانی میتواند به ارتقای نقش خاورمیانه در نظم جهانی هوشمند کمک کند.
جمعبندی و نتیجهگیری
تحولات فناورانه بهویژه در حوزه هوشمصنوعی فرصت بیسابقهای برای بازتعریف جایگاه خاورمیانه در نظم جهانی فراهم کردهاند. منطقهای که تا پیش از این عمدتا بهعنوان مصرفکننده فناوری و تابع قواعد تدوینشده توسط قدرتهای خارجی شناخته میشد اکنون در آستانه ورود به مرحلهای قرار دارد که میتواند به تولیدکننده دانش، تنظیمگر مقررات و بازیگر موثر در حکمرانی دیجیتال جهانی تبدیل شود. این گذار مستلزم تغییر در نگرش سیاستگذاران، سرمایهگذاری در زیرساختهای فناورانه، تربیت نیروی انسانی متخصص و ایجاد اکوسیستمهای نوآوری بومی است. بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی، حقوقی و دیپلماتیک منطقه نیز میتواند به تدوین چارچوبهای اخلاقی و مقرراتی متناسب با ارزشهای بومی کمک کند؛ چارچوبهایی که نهتنها در سطح داخلی بلکه در سطح بینالمللی نیز مورد توجه قرار گیرند.
برای تحقق این چشمانداز خاورمیانه باید از رویکرد منفعلانه در برابر فناوری فاصله گرفته و به کنشگرییِ فعال در عرصههای علمی، اقتصادی و سیاستگذاری بینالمللی روی آورد. مشارکت در تدوین استانداردهای جهانی، حضور در مجامع تخصصی و توسعه همکاریهای منطقهای و فرامنطقهای از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به ارتقای نقش منطقه در نظم جهانی هوشمند منجر شوند. توجه به بومیسازی فناوری، حمایت از استارتاپها و ایجاد مراکز سیاستگذاری فناورانه نیز میتواند به استقلال دیجیتال و کاهش وابستگی به قدرتهای خارجی کمک کند. در مجموع خاورمیانه در صورتی میتواند از مصرفکننده صرف فناوری به بازیگر موثر در نظم جهانی تبدیل شود که با نگاهی راهبردی، آیندهنگر و چندبُعدی مسیر تحول هوشمند را با مشارکت همهجانبه و مسوولانه طی کند؛ مسیری دشوار اما ممکن که میتواند باعث تغییر اساسی چهره منطقه در قرنبیستویکم شود.
پژوهشگر ارشد علوم راهبردیش
  