مقاله خوانی:

تعادل‌های پنهان در بازارهای برق ایران

گروه تحلیل
کدخبر: 540016
این مقاله مدل جدیدی به نام «مساله تعادل با محدودیت‌های تعادل» (EPEC) را برای تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاری استراتژیک در بازارهای برق اولیگوپولی معرفی می‌کند.
تعادل‌های پنهان در بازارهای برق ایران

جهان صنعت– این مقاله مدل جدیدی را برای تجزیه و تحلیل سرمایه‌گذاری استراتژیک و تعادل در بازارهای برق که توسط چند تولیدکننده قدرتمند به همراه شرکت‌های کوچک‌تر و قیمت‌پذیر تسلط یافته‌اند، معرفی می‌کند. مدل ارائه شده که به نام «مساله تعادل با محدودیت‌های تعادل» (EPEC) شناخته می‌شود، از روش‌های سنتی پیشی گرفته و تصمیمات سرمایه‌گذاری را به طور واقعی‌تری در چنین بازارهای اولیگوپولی تحلیل می‌کند. این مطالعه مدل را با استفاده از شرکت‌های برق ایرانی شبیه‌سازی کرده و نشان می‌دهد که شرکت‌های قدرتمند ممکن است به طور استراتژیک ضررهای کوتاه‌مدت را بپذیرند تا از سرمایه‌گذاری رقبای کوچک‌تر جلوگیری کنند. این رفتار که در مدل‌های استاندارد گنجانده نمی‌شود، توانایی EPEC را برای یافتن تعادل‌های مختلف بازار که بر سود و تصمیمات سرمایه‌گذاری شرکت‌ها تاثیر می‌گذارد، نشان می‌دهد، اگرچه قیمت‌های بازار و هزینه‌های مصرف‌کننده به طور نسبی ثابت می‌مانند. نتایج این تحقیق برای تولیدکنندگان برق با قدرت بازار و سیاستگذاران نگران کارایی بازار و انتشار کربن اهمیت دارد. این تحقیق بر اهمیت در نظر گرفتن تصمیمات سرمایه‌گذاری هنگام مدل‌سازی اولیگوپولی‌های برق با حاشیه رقابتی تاکید می‌کند.

  1. تمرکز اصلی این تحقیق بر چه موضوعی است؟

این مقاله بر مدل‌سازی رفتار استراتژیک تولیدکنندگان برق در یک بازار اولیگوپولی که در آن چند شرکت غالب (تولیدکنندگان قیمت‌ساز) با شرکت‌های کوچک‌تر بدون قدرت بازار (تولیدکنندگان قیمت‌پذیر) در کنار هم فعالیت می‌کنند، متمرکز است. جنبه اصلی مورد بررسی، نحوه اتخاذ تصمیمات سرمایه‌گذاری در ظرفیت تولید است، با توجه به واکنش‌های احتمالی رقبا. این مطالعه مدل تعادلی جدیدی را برای تجزیه و تحلیل این دینامیک‌ها توسعه می‌دهد.

  1. این مدل چگونه با روش‌های سنتی تحلیل قدرت بازار در بازارهای برق متفاوت است؟

روش‌های سنتی معمولا از مشکلات مکمل ترکیبی (MCP)  و تغییرات حدسی استفاده می‌کنند که گاهی اوقات منجر به رفتار «نزدیک به بهینه» غیرواقعی برای شرکت‌های غالب می‌شود. مدل این مقاله از «مساله تعادل با محدودیت‌های تعادل» (EPEC)  استفاده می‌کند که بازار را به عنوان تعادلی بین شرکت‌های قیمت‌ساز و قیمت‌پذیر مدل‌سازی می‌کند، که هر کدام مسائل بهینه‌سازی خود را دارند. این رویکرد هدف دارد تا نمایش دقیق‌تری از تعاملات استراتژیک، به‌ویژه در مورد تصمیمات سرمایه‌گذاری در یک اولیگوپولی با حاشیه رقابتی ارائه دهد.

  1. در این تحقیق، شرکت‌های «قیمت‌ساز» و «قیمت‌پذیر» چه مفهومی دارند؟

شرکت‌های قیمت‌ساز، تولیدکنندگان برقی هستند که قدرت بازار دارند، به این معنی که تصمیمات تولیدی آنها می‌تواند بر قیمت عمده‌فروشی برق تاثیر بگذارد. این شرکت‌ها به طور استراتژیک رفتار می‌کنند تا سود خود را به حداکثر برسانند و واکنش‌های سایر شرکت‌ها را در نظر می‌گیرند. از سوی دیگر، شرکت‌های قیمت‌پذیر، تولیدکنندگان کوچک‌تری هستند که توانایی تاثیرگذاری بر قیمت‌های بازار را ندارند. آنها به عنوان رقبا در حاشیه عمل می‌کنند و به قیمت‌های موجود در بازار پاسخ می‌دهند.

  1. مساله تعادل با محدودیت‌های تعادل (EPEC) چیست و چرا در این مطالعه استفاده شده است؟

EPEC یک مدل ریاضی است که برای یافتن تعادل در شرایطی استفاده می‌شود که تصمیمات بهینه برخی از بازیکنان تحت‌تاثیر شرایط تعادل سایر بازیکنان قرار دارد. در این مطالعه، از این مدل به دلیل این که تصمیمات سرمایه‌گذاری و تولید هر دو گروه شرکت‌های قیمت‌ساز و قیمت‌پذیر به‌هم وابسته هستند و بر تعادل کلی بازار تاثیر می‌گذارند، استفاده شده است. چارچوب EPEC این امکان را می‌دهد که مسائل بهینه‌سازی شرکت‌های قیمت‌پذیر در تصمیم‌گیری استراتژیک شرکت‌های قیمت‌ساز گنجانده شود و تصویری جامع از بازار ارائه دهد.

  1. برخی از نتایج کلیدی شبیه‌سازی انجام شده برای بازار برق ایران چه بود؟

شبیه‌سازی دو شرکت قیمت‌ساز و دو شرکت قیمت‌پذیر در بازار برق ایران نشان داد که تعادل‌های مختلفی در بازار وجود دارد که منجر به تصمیمات متفاوت سرمایه‌گذاری و سطوح سود برای شرکت‌های قیمت‌ساز می‌شود. یک یافته مهم این بود که ممکن است برای شرکت‌های قیمت‌ساز بهینه باشد که در دوره‌های خاصی ضررهایی را بپذیرند تا از سرمایه‌گذاری بیشتر شرکت‌های قیمت‌پذیر جلوگیری کنند. این نکته استراتژی استفاده از ضررهای کوتاه‌مدت برای مزیت رقابتی در بلندمدت را برجسته می‌کند.

  1. چگونه نتایج این تحقیق می‌تواند برای شرکت‌های تولیدکننده برق و سیاستگذاران مفید باشد؟

برای شرکت‌های تولیدکننده، به ویژه آنهایی که قدرت بازار دارند، نتایج تحقیق اهمیت تصمیمات استراتژیک سرمایه‌گذاری و چگونگی تاثیرگذاری ورود یا گسترش شرکت‌های قیمت‌پذیر بر سودآوری آنها را نشان می‌دهد. این مدل می‌تواند به آنها در ارزیابی استراتژی‌های مختلف سرمایه‌گذاری کمک کند. برای سیاستگذاران، این مدل ابزاری برای آزمایش نتایج سیاست‌های مختلف پیشنهادی فراهم می‌آورد و نشان می‌دهد که چگونه این سیاست‌ها می‌تواند بر سرمایه‌گذاری، قیمت‌های بازار و حتی مسائل زیست‌محیطی مانند انتشار کربن از انواع مختلف نیروگاه‌ها تاثیر بگذارد.

  1. تحقیق به این نکته اشاره دارد که شرکت‌های قیمت‌ساز ممکن است ضررهایی را برای جلوگیری از سرمایه‌گذاری شرکت‌های قیمت‌پذیر بپذیرند. آیا می‌توانید این استراتژی را توضیح دهید؟

این استراتژی شامل پایین آوردن موقت قیمت‌ها توسط شرکت‌های قیمت‌ساز، حتی به حدی که به ضرر منجر شود، است تا بازار را برای شرکت‌های قیمت‌پذیر کمتر جذاب کند و از سرمایه‌گذاری آنها در ظرفیت جدید تولید جلوگیری شود. با این کار، شرکت‌های غالب تلاش می‌کنند تا از افزایش رقابت از طرف شرکت‌های قیمت‌پذیر در بلندمدت جلوگیری کنند و سهم بازار و سودآوری آینده خود را حفظ کنند.

  1. محدودیت‌های مدل ارائه‌ شده در این مقاله چیست و چه مسیرهای تحقیقی در آینده پیشنهاد می‌شود؟

یکی از محدودیت‌ها، چالش‌های محاسباتی مرتبط با حل مسائل EPEC در مقایسه با MCP است. مدل افق زمانی را به چند دوره نماینده ساده کرده و به طور صریح به عدم قطعیت منابع انرژی تجدیدپذیر یا محدودیت‌های انتقال پرداخته نمی‌شود. تحقیقات آینده می‌تواند به بررسی تاثیر افزایش تعداد گام‌های زمانی، گنجاندن طبیعت تصادفی انرژی باد و تحلیل اثرات معرفی ظرفیت انرژی تجدیدپذیر بر تعادل بازار بپردازد.

نویسندگان: رضا بصیری، منصور عابدیان، سعید آقاسی و زهرا دشت‌لعلی

این مطلب از مقاله‌ای با عنوان «‌ارائه مدلی برای تعیین تعادل بازار انحصاری برق با تصمیمات سرمایه‌گذاری استراتژیک: مطالعه موردی شرکت‌های برق ایران» استخراج شده است

وب گردی