پویایی‌های پولی و مکانیسم‌های انتقال در مواجهه با شوک همزمان جهش ارزی و تعدیل حامل‌های انرژی:

تحلیل جامع اقتصاد کلان

امیررضا اعطاسی
کدخبر: 592542
اقتصاد ایران در آذر ۱۴۰۴ با یکی از پیچیده‌ترین و سهمگین‌ترین ترکیب‌های شوک‌های اقتصاد کلان در تاریخ مدرن خود مواجه شد.
تحلیل جامع اقتصاد کلان

امیررضا اعطاسی– اقتصاد ایران در(آذر۱۴۰۴) با یکی از پیچیده‌ترین و سهمگین‌ترین ترکیب‌های شوک‌های اقتصاد کلان در تاریخ مدرن خود مواجه شد. همزمانی وقوع دو شوک بنیادین یعنی «جهش نرخ ارز» که ارزش دلار آمریکا را به رکورد تاریخی ۳۱/‏۱‌میلیون‌ریال رساند و «تعدیل ساختاری نرخ بنزین» که نظام قیمت‌گذاری سوخت را به یک‌سیستم سه‌لایه با سقف ۵۰هزارریال تغییر داد وضعیت منحصربه‌فردی را برای تحلیلگران پولی و اقتصاددانان کلان ایجاد کرده است. این‌گزارش با هدف واکاوی عمیق، دقیق و داده‌محور اثرات این‌شوک همزمان بر چهارمتغیر کلیدی پولی شامل انتظارات تورمی، سرعت گردش پول، شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) و منحنی فیلیپس تدوین شده است.

اهمیت این‌تحلیل در آن است که ادبیات کلاسیک‌اقتصاد معمولا شوک‌ها را به‌صورت مجزا (Ceteris Paribus) بررسی می‌کند اما واقعیت جاری در اقتصاد ایران یک‌تعامل پویا و غیرخطی میان این‌دو شوک است. از یک‌سو نوسان ارزی به‌عنوان یک‌متغیر «لنگرزدا» (De-anchoring Agent) عمل کرده و انتظارات را متلاطم می‌کند و از سوی دیگر شوک قیمت انرژی به‌عنوان یک‌«محرک هزینه»(Cost Driver)  و سیگنال‌دهنده کمیابی سمت عرضه اقتصاد را تحت فشار قرار می‌دهد. ترکیب این‌دو مکانیسم‌های انتقال پولی (Monetary Transmission Mechanisms) را دچار اختلال کرده و روابط تعادلی بلندمدت را به چالش می‌کشد.

۱- چارچوب نظری و نهادی: اقتصاد سیاسی شوک‌ها

برای درک عمیق واکنش متغیرهای پولی در ایران نمی‌توان تنها به مدل‌های استاندارد DSGE یا VAR اکتفا کرد. اقتصاد ایران دارای ویژگی‌های نهادی منحصربه‌فردی است که «بستر انتقال» شوک‌ها را شکل می‌دهند.

۱-۱- نقش «انفال» و «سرمایه‌داری سیاسی» در شکل‌گیری شوک‌های ادواری

پژوهش‌های نهادی روی اقتصاد ایران نشان می‌دهند که شوک‌های ارزی و تورمی در ایران تصادفی یا صرفا ناشی از عوامل برون‌زا(مانند تحریم) نیستند بلکه ریشه در ساختار نهادی «انفال» و «سرمایه‌داری سیاسی» دارند.

– دوگانگی خزانه‌داری: ساختار نهادی ایران شامل دو خزانه موازی است: یکی خزانه دولت(سکولار) و دیگری نهادهای فرادولتی و مذهبی(مبتنی بر انفال) و این‌دوگانگی باعث ایجاد تضاد منافع در مدیریت منابع ارزی می‌شود. درحالی‌که دولت برای ترازکردن بودجه جاری خود نیازمند تبدیل دلارهای نفتی به ریال بوده نهادهای قدرتمند دیگر ممکن است منافع متفاوتی در نرخ ارز داشته باشند. این‌ساختار منجربه «رفتار سفته‌بازانه نهادی»(Institutional Speculation) می‌شود که در آن نوسانات ارزی نه یک‌تهدید بلکه فرصتی برای بازتوزیع ثروت و کسب رانت برای نخبگان سیاسی تلقی می‌شود.

– سرمایه‌داری سیاسی (Political Capitalism): در این‌مدل انباشت سرمایه نه از طریق نوآوری و تولید بلکه ازطریق دسترسی به قدرت سیاسی و رانت‌های ارزی صورت می‌گیرد. شوک‌های ارزی مکرر(۹شوک بزرگ از سال۱۹۷۹ تاکنون) به‌عنوان مکانیسمی عمل می‌کنند که طی آن ثروت از دارندگان ریال(عمدتا طبقه متوسط و حقوق‌بگیر) به دارندگان دارایی‌های ارزی و کالا(طبقه متصل به قدرت) منتقل می‌شود. این‌بستر نهادی توضیح می‌دهد چرا باوجود درآمدهای نفتی شوک‌های ارزی با تواتر بالا و شدت زیاد تکرار می‌شوند و چرا «چسبندگی انتظارات» در ایران بسیار پایین است.

۲-۱- تحلیل تاریخی شوک‌های ۹‌گانه و جایگاه شوک دسامبر۲۰۲۵

تاریخ اقتصاد ایران پس‌از انقلاب۱۹۷۹ شاهد ۹شوک ارزی بزرگ بوده که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را داشتند. شوک اول(۱۹۸۱-۱۹۷۹) با انقلاب و جنگ آغاز شد و دلار را از ۷تومان به ۲۷تومان رساند. شوک‌های بعدی در دهه۹۰ میلادی، دهه۸۰ شمسی و به‌ویژه دهه۹۰ شمسی(۲۰۱۱ و ۲۰۱۸) با تحریم‌ها گره خوردند.

شوک دسامبر۲۰۲۵(آذر۱۴۰۴) اما دارای ویژگی‌های متمایزی است که آن را خطرناک‌تر می‌کند:

۱- همزمانی با شوک انرژی: برخلاف بسیاری از شوک‌های قبلی که عمدتا ارزی بودند این‌شوک با افزایش قیمت بنزین(مشابه نوامبر۲۰۱۹/‏آبان۹۸) همراه شده است.

۲- سطح بالای نرخ ارز: شروع شوک از سطح بسیار بالای ۲/‏۱‌میلیون‌ریال و رسیدن به ۳۱/‏۱‌میلیون‌ریال به معنای آن بوده که تاب‌آوری بنگاه‌ها و خانوارها پیشاپیش تضعیف شده است.

۳- فعال‌شدن مکانیسم ماشه(Snapback) : بازگشت تحریم‌های سازمان ملل و فعال‌شدن مکانیسم ماشه در اواخر۲۰۲۵ چشم‌انداز دسترسی به منابع ارزی را تیره‌تر و «انتظارات روبه‌جلو» (Forward-looking Expectations) را به‌شدت بدبینانه کرده است.

۲- آناتومی شوک‌های دوگانه: ارز و انرژی

۱-۲- واکاوی شوک ارزی: عبور از مرز روانی ۳/‏۱‌میلیون‌ریال

در دسامبر۲۰۲۵ نرخ ارز در بازار آزاد ایران رکورد جدیدی را ثبت کرد و از مرز ۰۰۰/‏۳۱۰/‏۱ریال(۱۳۱‌هزارتومان) عبور کرد. این‌جهش تنها یک‌تغییر قیمت نبوده بلکه نشان‌دهنده یک‌تغییر ساختاری در متغیرهای اسمی است.

– ریشه‌ها: علاوه‌بر تحریم‌ها و تنش‌های ژئوپلیتیک‌(احتمال درگیری با اسرائیل و آمریکا) کسری بودجه مزمن دولت و رشد نقدینگی بدون پشتوانه(چاپ پول) موتور محرک این‌جهش بوده است.

– پویایی بازار: گزارش‌ها حاکی از آن است که دلار حتی پس‌از رسیدن به این‌قله همچنان با نوسانات شدید (Volatility) معامله می‌شود که نشان‌دهنده عدم تعادل عرضه‌وتقاضا و هراس بازار است.

۲-۲- واکاوی شوک انرژی: ساختار ۳نرخی بنزین و پیامدهای آن

دولت ایران در اقدامی ناگهانی سیستم قیمتگذاری بنزین را تغییر داد. ساختار جدید شامل سه‌نرخ است:

– نرخ یارانه‌ای اول: ۶۰لیتر در ماه با قیمت ۱۵۰۰۰ریال(بدون تغییر نسبت به قبل).

– نرخ یارانه‌ای دوم: ۱۰۰لیتر بعدی با قیمت ۳۰۰۰۰ریال.

– نرخ آزاد: مازاد بر سهمیه با قیمت ۵۰۰۰۰ریال.

اگرچه قیمت ۵۰هزارریال(حدود ۴سنت دلار با نرخ آزاد) همچنان در مقیاس جهانی بسیار ارزان است اما برای اقتصاد ایران که سال‌ها با سرکوب قیمت انرژی خو گرفته یک‌شوک بزرگ محسوب می‌شود. این‌افزایش قیمت بلافاصله منجربه اعتراضات و نارضایتی‌هایی شده که یادآور حوادث ۲۰۱۹ بوده اما مهمتر از آن اثرات اقتصادی آن بر هزینه حمل‌ونقل و انتظارات تورمی است.

۳-۲- هم‌افزایی شوک‌ها: مکانیسم تعاملی (Interaction Mechanism)

نکته کلیدی «اثر متقابل» این‌دو شوک است. مطالعات نشان می‌دهند که در اقتصاد ایران شوک‌های نفت و ارز دارای اثرات نامتقارن و هم‌افزا هستند.

– تشدید فشار هزینه: تولیدکنندگان اکنون با دومنبع افزایش هزینه مواجهند: مواد اولیه وارداتی گران(به‌دلیل دلار) و هزینه حمل‌ونقل و انرژی گران(به‌دلیل بنزین). این‌ترکیب منحنی عرضه کل را باشدت بیشتری به‌سمت چپ جابه‌جا می‌کند.

– سیگنال‌دهی متقابل: افزایش قیمت بنزین در شرایط بی‌ثباتی ارزی به‌عنوان تاییدی بر ناتوانی دولت در کنترل قیمت‌ها تفسیر می‌شود. این‌امر باعث می‌شود که حساسیت نرخ ارز نسبت به اخبار منفی افزایش یابد و متقابلا افزایش نرخ ارز توجیه اقتصادی قاچاق سوخت را افزایش داده و فشار بر منابع انرژی را حفظ می‌کند.

۳- تحلیل متغیر پولی اول: انتظارات تورمی و لنگرزدایی

انتظارات تورمی در اقتصاد ایران متغیر اصلی تعیین‌کننده مسیر تورم آتی است. شوک همزمان دسامبر۲۰۲۵ ساختار این‌انتظارات را دگرگون کرده است.

۱-۳- تغییر رژیم انتظارات: از تطبیقی به پیش‌نگر

در شرایط ثبات نسبی انتظارات تورمی در ایران عمدتا «تطبیقی» (Adaptive) بوده یعنی مردم براساس تورم گذشته تورم آینده را پیش‌بینی می‌کنند اما شواهد موجود از دسامبر۲۰۲۵ نشان می‌دهد که انتظارات به‌شدت «پیش‌نگر» (Forward-looking) شدند.

– شواهد: هجوم مردم برای خرید کالاهای اساسی(برنج و روغن) و دارایی‌های سرمایه‌ای(طلا و ارز) بلافاصله پس‌از اعلام قیمت بنزین و افزایش دلار نشان می‌دهد که خانوارها انتظار دارند قیمت‌ها در آینده نزدیک‌ جهش کنند. این‌رفتار «پیش‌دستی»(Front-loading)  مصرف خود به عاملی برای تحقق تورم تبدیل می‌شود (Self-fulfilling Prophecy).

– مدل‌هایSTAR : مطالعات مبتنی بر مدل‌های رگرسیون انتقال ملایم (STAR) نشان می‌دهند که وقتی رشد ماهانه نرخ ارز از آستانه ۵‌درصد عبور می‌کند(که در اینجا رخ داده است) اقتصاد وارد «رژیم تورم بالا» می‌شود. در این‌رژیم انتظارات تورمی به‌شدت به نرخ ارز حساس شده و هر نوسان کوچک در دلار به‌سرعت در انتظارات منعکس می‌شود.

۲-۳- نقش نرخ ارز به‌عنوان لنگر اسمی و پدیده «فرار به‌سمت کالا»

در اقتصاد ایران نرخ ارز نقش «لنگر اسمی»(Nominal Anchor)  را ایفا می‌کند. این‌بدان معناست که عاملان اقتصادی برای کشف قیمت واقعی کالاها و خدمات نه به شاخص CPI اعلامی مرکز آمار بلکه به تابلوی صرافی‌ها نگاه می‌کنند.

– لنگرزدایی کامل  (Complete De-anchoring): با عبور دلار از ۳/‏۱‌میلیون‌ریال لنگر ذهنی قیمت‌ها شکسته شده است. فروشندگان کالاها قیمت‌های خود را نه براساس قیمت خرید تاریخی بلکه براساس «هزینه جایگزینی» (Replacement Cost) با دلار جدید محاسبه می‌کنند.

– فرار به‌سمت کالا:(Flight to Goods) گزارش‌ها حاکی از نایاب‌شدن برخی کالاهای اساسی و رشد قیمت‌ها حتی در کالاهایی است که ارتباط مستقیم کمی با بنزین یا ارز دارند. این‌پدیده نشان‌دهنده تلاش مردم برای تبدیل پول نقد (که به‌سرعت در حال ازدست‌دادن ارزش بوده) به کالای فیزیکی است.

۳-۳- تحلیل اقتصادسنجی: رگرسیون کوانتایل و نامتقارنی انتظارات

تحلیل‌های مبتنی بر رگرسیون کوانتایل نشان می‌دهد که اثر عبور نرخ ارز بر تورم (Pass-through) در دهک‌های مختلف تورمی یکسان نیست.

– در صدک‌های پایین تورمی: اثر نرخ ارز ناچیز است.

– در صدک‌های بالا (شرایط فعلی): اثر نرخ ارز به‌شدت تقویت می‌شود.

این‌یافته به این‌معناست که در شرایطی که تورم پایه بالاست(حدود ۴۵تا۵۰‌درصد طبق آمارهای رسمی) شوک ارزی جدید با ضریب فزاینده‌ای به انتظارات تورمی منتقل می‌شود. جامعه‌ای که در تب تورمی می‌سوزد واکنشی بسیار شدیدتر به محرک‌های جدید نشان می‌دهد تا جامعه‌ای که تورم تک‌رقمی دارد.

۴- تحلیل متغیر پولی دوم: سرعت گردش پول و تقاضای نقدینگی

یکی از نگران‌کننده‌ترین پیامدهای شوک همزمان تغییر در رفتار تقاضای پول و سرعت گردش آن (Velocity of Money) است.

۱-۴- بی‌ثباتی تابع تقاضای پول و پدیده «پول داغ»

طبق نظریه مقداری پول (MV=PY) اگر سرعت گردش پول (V) ثابت باشد تورم (P) تابعی از رشد نقدینگی (M) خواهد بود اما در بحران دسامبر۲۰۲۵ سرعت گردش پول دیگر ثابت نیست.

– هزینه‌فرصت نگهداری پول: با انتظارات تورمی بالا(پیش‌بینی تورم بالای ۶۰‌درصد تا پایان سال) هزینه فرصت نگهداری ریال به‌شدت افزایش یافته است. هیچ نرخ سود بانکی متعارفی(حتی ۲۳تا۳۰درصد) نمی‌تواند با بازدهی انتظاری دارایی‌ها(ارز و طلا) رقابت کند.

– پول داغ: پول در دست مردم به «پول داغ» تبدیل شده است. سپرده‌های بلندمدت بانکی شکسته شده و به سپرده‌های دیداری یا پول نقد تبدیل می‌شوند تا به‌سرعت وارد بازارهای دارایی شوند. این‌تغییر ترکیب نقدینگی(افزایش سهم پول نسبت‌به شبه‌پول) به‌معنای افزایش سیالیت و سرعت گردش پول است.

۲-۴- جانشینی پول و دلاراریزه‌شدن اقتصاد (Currency Substitution)

شوک‌های مکرر باعث شده که کارکرد ریال به‌عنوان «ذخیره ارزش» کاملا از بین برود و کارکرد آن به‌عنوان «واحد شمارش» و «وسیله مبادله» نیز به چالش کشیده شود.

– دلاراریزه‌شدن: مطالعات نشان می‌دهد که شوک‌های ارزی پدیده جانشینی پول را در ایران تشدید کردند. در معاملات بزرگ(مسکن و خودرو) و حتی برخی معاملات متوسط قیمتگذاری و بعضا تسویه برمبنای دلار یا سکه طلا انجام می‌شود.

– اثر بر تقاضای ریال: این‌پدیده باعث کاهش تقاضای واقعی برای ریال می‌شود. وقتی تقاضا برای پول ملی کاهش یابد(درحالی‌که عرضه آن توسط بانک مرکزی و دولت برای جبران کسری بودجه ادامه دارد) ارزش آن باسرعتی بیش‌ازپیش سقوط می‌کند.

۳-۴- رابطه نااطمینانی ارزی و سرعت گردش پول: شواهد تجربی

پژوهش‌های تجربی در ایران رابطه مثبت و معناداری را میان اندازه اقتصاد غیررسمی و سرعت گردش پول نشان می‌دهند. شوک بنزین و ارز با افزایش هزینه‌های رسمی و مالیات‌های تورمی انگیزه فعالیت در اقتصاد سایه را افزایش می‌دهد. در اقتصاد سایه که اغلب مبتنی بر نقدینگی و ارز بوده سرعت گردش پول بالاتر است.

مطالعات نشان می‌دهد که نااطمینانی نرخ ارز (Exchange Rate Uncertainty) همبستگی مثبتی با نوسانات متغیرهای کلان دارد. در دسامبر۲۰۲۵ با افزایش نااطمینانی خانوارها و بنگاه‌ها رفتار «ریسک‌گریزانه» خود را با کاهش مانده‌های پولی ریالی و تبدیل آن به دارایی‌های امن نشان می‌دهند که مستقیما V را افزایش می‌دهد.

۵- تحلیل متغیر پولی سوم: شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) و فشار هزینه

شاخص قیمت تولیدکننده (PPI) به‌عنوان پیش‌لرزه تورم مصرف‌کننده اولین متغیری است که ضربه شوک‌های هزینه را دریافت می‌کند.

۱-۵- تجزیه شوک‌ها: فشار هزینه ارزی درمقابل فشار هزینه انرژی

بخش تولید ایران در یک‌منگنه دوطرفه قرار گرفته است:

– فشار هزینه ارزی(Imported Inflation) : حدود ۶۰تا۷۰‌درصد واردات ایران کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای است. با افزایش نرخ دلار به ۳/‏۱‌میلیون‌ریال و تورم ۵۳‌درصدی کالاهای وارداتی هزینه تولید به‌شدت بالا رفته است. حتی باوجود نرخ‌های ترجیحی(مانند ۲۸۵۰۰ یا نیما) شکاف عظیم با بازار آزاد باعث رانت و فساد شده و بسیاری از تولیدکنندگان واقعی مجبور به تامین ارز از بازار آزاد هستند.

– فشار هزینه انرژی: اگرچه سهم مستقیم سوخت در هزینه تمام شده برخی صنایع ممکن است پایین باشد اما سهم «حمل‌ونقل» در زنجیره تامین بسیار بالاست. افزایش قیمت بنزین(و گازوئیل که معمولا با همبستگی تغییر می‌کند) هزینه لجستیک‌مواد اولیه و توزیع محصول نهایی را بالا می‌برد. گزارش‌ها از افزایش شدید کرایه‌های حمل بار خبر می‌دهند.

بنابراین جهش PPI مشاهده شده در پاییز و زمستان۲۰۲۵(با تورم تولیدکننده بالای ۴۵‌درصد و در برخی بخش‌ها مثل کاغذ تا ۱۰۰‌درصد) نویدبخش یک‌موج سهمگین تورم مصرف‌کننده در بهار۲۰۲۶ است.

۲-۵- تحلیل بخشی: صنعت، خدمات و کشاورزی

– صنعت بیشترین آسیب را از شوک ارزی می‌بیند. صنایع وابسته به واردات(خودروسازی، لوازم خانگی و شیمیایی) با جهش هزینه مواجهند. داده‌ها نشان می‌دهد که تورم تولیدکننده در بخش کاغذ و تجهیزات برقی به‌ترتیب ۱۰۲و۷۰‌درصد بوده است.

– کشاورزی هم از شوک ارزی(کود، سم و ماشین‌آلات) و هم از شوک انرژی (پمپاژ آب و حمل‌ونقل محصول) آسیب می‌بیند. فسادپذیری محصولات کشاورزی باعث می‌شود که هزینه حمل‌ونقل سهم بالایی در قیمت نهایی داشته باشد بنابراین‌شوک بنزین اثر فوری بر قیمت غذا دارد.

– خدمات کمتر به واردات وابسته است اما به‌شدت به «دستمزد» و «هزینه‌های عمومی» حساس است. شوک بنزین مستقیما بر خدمات حمل‌ونقل(تاکسی و اسنپ) اثر گذاشته و رانندگان اعلام کردند که با قیمت‌های قبلی کار نمی‌کنند. این‌افزایش هزینه حمل‌ونقل عمومی به سایر بخش‌های خدماتی نیز سرایت می‌کند.

۶- تحلیل متغیر پولی چهارم: منحنی فیلیپس و معمای رکود تورمی

منحنی فیلیپس که رابطه معکوس بین تورم و بیکاری را نشان می‌دهد در اقتصاد ایران رفتار غیرمتعارفی از خود نشان می‌دهد.

۱-۶- مرگ منحنی فیلیپس کلاسیک: جابه‌جایی درمقابل حرکت روی منحنی

در تئوری استاندارد سیاستگذار می‌تواند با پذیرش تورم بالاتر بیکاری را کاهش دهد(حرکت روی منحنی) اما شوک دسامبر۲۰۲۵ یک‌«شوک عرضه منفی» (Adverse Supply Shock) است.

– جابه‌جایی منحنی (Shift): افزایش همزمان هزینه انرژی و ارز منحنی عرضه کل را به‌سمت چپ و بالا جابه‌جا می‌کند. نتیجه این‌جابه‌جایی افزایش همزمان تورم و بیکاری است (Stagflation). در این‌حالت منحنی فیلیپس به‌سمت راست جابه‌جا می‌شود. داده‌ها نشان می‌دهند که با وجود تورم ۴۵درصدی رشد اقتصادی ناچیز (۶/‏۰‌درصد پیش‌بینی شده برای۲۰۲۵) و بیکاری ساختاری بالاست.

۲-۶- شواهد تجربی از ناپایداری شیب منحنی  (Time-Varying Parameters)

مطالعاتی که از مدل‌های پارامتر متغیر در زمان (TVP) برای اقتصاد ایران استفاده کردند نشان می‌دهند که شیب منحنی فیلیپس ثابت نیست.

– تغییر شیب: در دوره‌های بحرانی و تورم بالا منحنی فیلیپس می‌تواند «عمودی» یا حتی دارای «شیب مثبت» شود. این ‌بدان معناست که افزایش تورم دیگر کمکی به کاهش بیکاری نمی‌کند بلکه به دلیل ایجاد نااطمینانی و اختلال در قیمت‌های نسبی باعث کاهش سرمایه‌گذاری و اشتغال نیز می‌شود.

– نقش انتظارات: وقتی انتظارات تورمی لنگرزدایی می‌شوند(همانطور که در بخش۴ بحث شد) هرتلاشی برای تحریک‌تقاضا صرفا به تورم تبدیل می‌شود بدون اینکه اثر حقیقی بر تولید داشته باشد.

۳-۶- تسلط شوک عرضه و ظهور پدیده ابر-رکود تورمی

اقتصاد ایران درحال تجربه پدیده‌ای است که می‌توان آن را «ابر-رکود تورمی» نامید.

– سمت عرضه: بنگاه‌ها به‌دلیل کمبود سرمایه در گردش(ناشی از گرانی مواداولیه) و قطعی‌های مکرر انرژی (برق و گاز) تولید را کاهش می‌دهند.

– سمت تقاضا: قدرت خرید خانوارها به‌دلیل تورم خوراکی‌ها(۶۴درصد) و عقب‌ماندگی دستمزدها به‌شدت کاهش یافته است. رکود مصرف‌کننده باعث می‌شود بنگاه‌ها نتوانند تمام افزایش هزینه را منتقل کنند و در نتیجه حاشیه سودشان کاهش یافته و به سمت تعطیلی می‌روند.

این‌چرخه باطل منحنی فیلیپس را بی‌معنی کرده و اقتصاد را در نقطه‌ای قرار می‌دهد که هم تورم بالاست و هم رکود عمیق.

کارشناس ارشد مدیریت ساخت

وب گردی