ذهن نحیف نیمکتنشینان

پویا اصلباغ– مهرماه سالجاری متاسفانه اخباری مبنی بر سکته دو دانشآموز و خودکشی یک دانشآموز دیگر در کشور منتشر شد. گمانهزنیهای متعددی درباره علل این سه رخداد در فضای مجازی مطرح شد و تاکنون نیز خبر موثقی در این زمینه اعلام نشده است.پرسش اصلی اما این است که «چرا نیمکتنشینان در خطر چنین پدیدههایی قرار گرفتهاند؟» باید گفت عواملی در این خصوص دخالت دارد؛ فشار درسی تا تنبیهبدنی و مشکلات خانوادگی از جمله مواردی هستند که میتواند باعث ظهور چنین مشکلاتی در میان دانشآموزان شود. به باور بسیاری از کارشناسان ضعف حمایتهای روانی و عاطفی در مدارس نیز یکی دیگر از عوامل اصلی وقوع چنین پدیدهای است. امروزه در شرایطی که بزرگسالان بهواسطه مشکلات مختلف در معرض فشارهای متعددی قرار دارند و احتمال وقوع سکته یا خودکشی در آنها بالاست، بروز چنین مسالهای بسیار مهم و حساس است که باید از چندین منظر به آن نگریست.
سکته در کمین دانشآموزان
با استناد به آمار دولتی حدود ۱۶میلیون و ۵۰۰هزار دانشآموز در کشور وجود دارد. براساس یکی از مطالعات انجام شده نزدیک به ۴۳درصد از این تعداد دارای افسردگی هستند اما شدت افسردگی با یکدیگر تفاوت دارد. در واقع ۱۹درصد افسردگی خفیف، ۳۰درصد متوسط و ۱۶درصد از جمعیت کل دانشآموزان مبتلا به افسردگی شدید هستند. این مطالعه همچنین نشان میدهد که فشار درسی و مشکلات خانوادگی از مهمترین عواملی هستند که باعث شده خطر وقوع سکته در دانشآموزان تشدید شود.
علل اصلی چیست؟
کارشناسان و رواندرمانگرها عوامل متعددی را در این زمینه مطرح کردند. به باور بسیاری از آنها هر کدام از این دلایل باعث شده که بیشتر دانشآموزان و محصلان در خطر وقوع سکته قرار گیرند یا دست به خودکشی بزنند.
فشار تحصیلی
سیستم تعلیم و تربیت کشور با خلأهای گستردهای روبهرو است؛ از تولید انبوه کتابهای درسی گرفته تا ضعف در تدریس دروس. این خلأها باعث ایجاد فشار بر دانشآموزان شده است. متاسفانه این مساله سبب شده که بسیاری از محصلان بهخاطر تمرکز سیاستگذاریهای غلط آموزشوپرورش به جای یادگیری به حفظ کردن دروس غیرکاربردی روی آورند. تاثیر این موضوع را میتوان در نمره دانشآموزان یافت که مدیران آموزشی با تصمیمات اشتباه خود علاوه بر ضربه به تحصیل دانشآموزان، سلامت آنها را نیز به خطر انداختهاند.
تنبیه بدنی
متاسفانه در چند نمونه مشاهده شده که برخی کارکنان مدرسه دست به تنبیه بدنی دانشآموزان زده و با رفتار و کردار توهینآمیز با آنان برخورد کردهاند. این امر نیز یکی از ضعفهای نظام آموزشی را نشان میدهد. نبود نظارت دقیق بر استخدامیها زمینهساز چنین مشکلاتی شده است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که خشونت فیزیکی (مخصوصا در پایه ابتدایی) منجر به ایجاد ترس و وحشت کودک و نوجوان شده و در ادامه آن تبعاتی نظیر سکته، شب ادراری، افسردگی و انزوا ایجاد میشود.
نبود مشاور در مدارس
یکی از قابلتوجهترین ضعفهایی که در نظام آموزشی کشور وجود دارد، کمبود یا نبود مشاور در مدارس است. طبق یکسری از تخمینهای زده شده، هر مشاور مدرسه به نسبت جمعیت دانشآموزان تنها ۵دقیقه فرصت ارائه مشاوره و بیان راهکارها را دارد. این مساله یکی از اساسیترین موضوعاتی است که بسیاری از کارشناسان آن را مطرح کردهاند. وجود مشاور و حمایتهای عاطفی روانی باعث میشود که از بسیاری از مشکلات دانشآموزان نظیر افسردگی، خودکشی، سکته، اعتیاد و… جلوگیری شود اما بهخاطر بحران نیرویکار، سختگیری، بیبرنامگی و نبود امکانات، بسیاری از مدارس کشور از نبود مشاور رنج میبرند.
مشکلات خانوادگی
یکی دیگر از عوامل اصلی که خطر وقوع سکته دانشآموزان را تشدید میکند مشکلات خانوادگی است. بهواسطه معیشت ضعیف و درآمد پایین، بسیاری از خانوادهها ناچارا درگیر تبعات این مساله شدند. طلاق به عنوان یکی از اصلیترین نتایج این موضوع به صورت مستقیم بر روحیه محصلان تاثیر منفی گذاشته است. دوری از پدر یا مادر و دلتنگی سبب شده که برخی دانشآموزان و کودکان طلاق دچار ترس و بیماریهای جسمی شوند.
کاستیهایی وجود دارد
در همین راستا ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین وزارت آموزشوپرورش کشور درباره فوت اخیر دانشآموزان به «جهانصنعت» گفت: نباید شتابزده قضاوت کنیم. باید دقیق بررسی شود یعنی این موضوع چیز شایعی نیست که بتوان گفت به مسائل و مشکلات آموزشی برمیگردد. هر مورد باید بهطور جداگانه بررسی شود. در حال حاضر نمیتوانم پاسخی بدهم که همه موارد را پوشش دهد یا یک نظریه کلی ارائه دهد. در گذشته آموزشوپرورش در برخی استانها از طریق درمانگاهی که وابسته به خود سازمان بود پزشکانی داشت که هر چند وقت یکبار به مدارس میرفتند و دانشآموزان را چکاپ میکردند و توصیههای پزشکی ارائه میدادند. در آموزشوپرورش دفتری در سطح وزارتخانه وجود دارد به نام بخش معاونت پرورشی که حالا جزو معاونت ورزش شده است. این بخش گاهی بهصورت فصلی یا به مناسبتهایی مانند هفته مبارزه با بیماریهای شایع به مدارس مراجعه و بروشورهایی برای اطلاعرسانی به والدین توزیع میکرد. وی افزود: برای تمامی مدارس مدیران موظف هستند که جعبه کمکهای اولیه را داشته باشند و آموزشهای لازم را به عوامل اجرایی مدرسه، مثل مربی پرورشی و مربی ورزش بدهند تا بتوانند در مواقع اضطراری کمکهای پزشکی به دانشآموزان ارائه دهند. در دروس تربیت معلم نیز درسی تحت عنوان «فوریتهای پزشکی و کمکهای اولیه» ارائه میشود که این آموزشها را به معلمان منتقل میکند. طبیعتا مدارس بزرگتر به دلیل جمعیت بیشتر میتوانند مشاور و مربی بهداشت بیشتری داشته باشند و آموزشها را به دانشآموزان ارائه کنند. این دسته از اتفاقات همواره رخ میدهد و باید از نظر پزشکی بررسی شود که آیا سن وقوع چنین مواردی مانند سکته یا بیماریهای دیگر کاهش یافته یا ناشی از تنشهای موجود است. در آغاز سال تحصیلی بعید است که فشارهای درسی یا تنشهای مربوط به کتابهای درسی و رفتارهای هیجانی درس عامل اصلی باشد اما در ایام امتحانات یا کنکور احتمال تاثیر این عوامل بالاتر است. در حال حاضر باید دلایل دیگری مانند تغذیه، بهداشت روانی و جسمی خانواده، مشکلات اقتصادی و تنشها و آسیبهای اجتماعی را بررسی کرد که میتوانند منجر به خودکشی یا برخی حوادث شوند.
وجود خلأ در آموزشوپرورش
معاون پیشین آموزشوپرورش ادامه داد: با این حال این موضوع باعث میشود آموزشوپرورش حساستر و آموزشهای لازم به دانشآموزان، والدین و مربیان ارائه شود. برخی خلأها وجود دارد که باید جبران شود. معلمان باید آموزش ببینند تا در صورت وقوع حادثه ناگوار تا رسیدن اورژانس یا دیگر مسوولان بتوانند کمکهای اولیه به دانشآموز یا هر بیمار دیگری ارائه دهند. وظیفه اصلی دولت کیفیتسازی مدارس و تحقق عدالت آموزشی است. استخدام و بهکارگیری معلمان توانمند و با انگیزه امری ضروری است. بسیاری از معلمان متخصص و توانمند هستند اما به دلیل مشکلات معیشتی انگیزه کافی ندارند. اداره مدرسه به همراه مدیر، معاون، مربی پرورشی و مشاور تربیتی تحصیلی نیاز دارد. مشاور باید تحصیلکرده روانشناسی یا علوم تربیتی باشد و به دانشآموزان در زمینه تحصیل و مسائل خانوادگی و اجتماعی مشاوره دهد. در حال حاضر مشاور به تعداد کافی در همه مدارس مستقر نیست و زمان کمی برای مصاحبه با دانشآموزان و والدین دارد.
سحرخیز توضیح داد: اگر به توسعه منابع انسانی اهمیت داده شود و به اندازه حساسیتی که برای استخدام معلم وجود دارد، برای استخدام مشاور هم اهمیت قائل شویم بسیاری از مشکلات کاهش مییابد. اداره کلاسها و کلاسگذاری هزینه دارد و وقتی تعداد دانشآموزان زیاد است کیفیت کاهش مییابد. بهعنوان مثال در دوره ابتدایی، ۷۷۰۰کلاس بالای ۴۰نفر داریم و ۶۵درصد کلاسها بین ۳۶ تا ۴۰نفر هستند، در حالی که استاندارد تعداد دانشآموزان ۲۳ تا ۲۶نفر است. با مشارکت مردم و توانمندسازی مدیران، میتوان مدارس را به شکل موثرتری اداره کرد و در مواقع بروز حادثه مدیریت مطلوب را انجام داد.
راهکار چیست؟
گفتنی است که رخدادهای فعلی نشاندهنده بازنگری در سیاستهای تعلیموتربیت کشور است. بسیاری از افراد از جمله مدیران آموزشی کشور به این موضوع اذعان کردند که آموزشوپرورش نهادی است با ضعف و کاستیهای فراوان. پیشتر به عوامل موثر در وقوع خطر سکته در دانشآموزان پرداخته شد اما پرسش اصلی این است که راهکار اصلی جلوگیری از شیوع آن بین محصلان چیست؟
در ابتدای امر باید گفت راهحل اصلی ریشهیابی و درمان آن است. بسیاری از مشکلات خانوادگی و اقتصادی سبب شده آیندهسازان کشور در پستی و بلندی زندگی خود دچار مشکلات زیادی شوند. برای مثال اگر دانشآموزی بهخاطر مشکلات مالی توانایی ادامه تحصیل نداشته باشد، به افسردگی و انزوا دچار خواهد شد. فشارهای ناشی از چنین مسالهای میتواند باعث بروز سکته نیز شود بنابراین ابتدا باید ریشهها درمان شود. از سوی دیگر باید به تعمیرات اساسی نظام آموزشی کشور اشاره کرد. زمانی که تعلیموتربیت دچار مشکل شده و هیچ مسوولی برای ارتقا و بهبود آن تلاش نمیکند باید منتظر ظهور چنین پدیدههای خطرناکی در مدارس باشیم. اگر بخواهیم خلأهای آموزشوپرورش را بیان کنیم با مشکل کمبود زمان مواجه هستیم. مسالهای که بسیاری بر آن اتفاق نظر دارند بحث برخورد صحیح با دانشآموزان و تامین مشاور در مدارس است. اتکا به برخورد فیزیکی و توهین به آیندهسازان نهتنها چالشی را حل نمیکند بلکه از نظر انسانی نیز خطای نابخشودنی است. علاوه بر آن تامین مشاور و روانشناس خبره و حرفهای در مدارس از نیازهای اصلی است که باید به آن توجه شود. با حضور چنین کارشناسان و راهکارهای آنان میتوان از بسیاری از مشکلات جلوگیری کرد. درگذشت تلخ این دانشآموزان نباید سادهانگاری شود و نیاز به توجه اساسی دارد.