• تورم در ایران ساختاری و مزمن است که ناشی از وابستگی بودجه به نفت، بی‌انضباطی مالی، ضعف نظام مالیاتی، تحریم‌ها و فقدان هماهنگی سیاست‌های پولی و مالی است و مهار آن نیازمند استقلال بانک مرکزی و اصلاحات ساختاری مهم است.

  • تورم به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شاخص‌های کلان اقتصادی، نه‌تنها بر قیمت کالاها و خدمات تاثیر‌گذار است بلکه آثار اجتماعی و امنیتی گسترده‌ای نیز به‌جا می‌گذارد.

  • سیاست کنترل مقداری ترازنامه بانک‌ها توسط بانک مرکزی موجب کاهش نرخ رشد نقدینگی و کنترل تورم شده، اگرچه این سیاست باعث تنگنای مالی بنگاه‌ها شده و بانک مرکزی برای تامین مالی کوتاه‌مدت آنها ابزارهای نوینی معرفی کرده است.

  • تورم مزمن و بالای ایران که ریشه در سلطه مالی دولت، وابستگی به نفت، ضعف استقلال بانک مرکزی و ناکارآمدی سیاست‌های پولی دارد، باعث فاصله چشمگیر ایران با کشورهای همسایه در ثبات اقتصادی شده است.

  • کاهش ارزش یارانه نقدی در شرایط تورم شدید و حذف یارانه اقشار کم‌درآمد بدون توجه به فقر گسترده، فشار اقتصادی را بر مردم افزایش داده و نیازمند اصلاحات جدی در سیاستگذاری اقتصادی است.

  • تغییرات اقلیمی با افزایش هزینه تولید، کاهش سرمایه گذاری و اختلال در عرضه انرژی، به شکل گیری موجی از تورم فشار هزینه ای در اقتصاد ایران دامن زده و ابزارهای مرسوم بانک مرکزی برای کنترل آن ناکارآمد مانده اند.

  • نااطمینانی فزاینده در اقتصاد ایران، ناشی از تورم بالا، تنش‌های داخلی و بین‌المللی و بی‌ثباتی سیاست‌هاست و تنها با کاهش تنش‌ها و بازسازی اعتماد عمومی می‌توان به امنیت اقتصادی و آرامش اجتماعی رسید.

  • نرخ بهره به‌عنوان هزینه پول، نقشی کلیدی در تنظیم مصرف، سرمایه‌گذاری، تورم و رشد اقتصادی دارد و تصمیم‌های بانک مرکزی درباره آن تأثیرات گسترده داخلی و بین‌المللی بر اقتصاد کشورها از جمله ایران دارد.

  • در کنار ریسک‌های تکنولوژیک و زیستی ناشی از استفاده نادرست از فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی و ابزارهای نظارتی، تورم، کمبود منابع آبی، درگیری‌های مسلحانه، رکود اقتصادی و مواجهه ژئواکونومیکی از مهم‌ترین چالش‌ها و ریسک‌های پیش روی ایران در کانون توجه صاحب‌نظران قرار گرفته‌اند.

  • درآمد سرانه شاخصی کلی برای سنجش توان تولیدی کشور است که باید همراه با شاخص‌های دیگر برای درک دقیق‌تر سطح زندگی مردم تحلیل شود.

صفحه 1 از 2 1
وب گردی