چله تلخ مردم
پویا اصلباغ– در تاریخ کهن ایران، آئینها و جشنهایی وجود دارد که همواره خانوادهها را به یکدیگر نزدیک میکنند. برای مثال شب یلدا که از دیرباز از آن بهعنوان بلندترین شب سال نام برده میشود، در شرایطی فرارسیده که اوضاع و احوال جامعه چندان مناسب نیست. چند سالی است مشکلات اقتصادی و معیشتی باعث شده که برخی خانوادهها به سختی بتوانند شب یلدا را در کنارهم جشن بگیرند و برخی دیگر حتی توان برگزاری یک دورهمی ساده و حداقلی را نیز ندارند. متاسفانه طی یک سال اخیر با تشدید بحران اقتصادی و تاثیر فزاینده آن بر زندگی خانوارها، بسیاری از آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، اعتیاد و انواع خشونتها، خانوادهها را به سمت فروپاشی کامل سوق داده و شب یلدای آنها را به تلخترین شب سال تبدیل کرده است.
افزایش افسارگسیخته قیمت خوراکیها مانند آجیل، شیرینی و میوه بسیاری را در حسرت برگزاری یک دورهمی ساده گذاشته و بعضی را به خرید اقساطی اجناس سوق داده است. این وضعیت در حالی رقم خورده که مدیریت کنونی دولت و ضعف نهادهای نظارتی در حمایت از سفره مردم تهیه خوراکیهای شب یلدا را به یک آرزو بدل کرده است. چنین وضعیتی نهتنها خانوادهها بلکه فرهنگ و سنت کشور را نیز تحتتاثیر قرار داده و موجب شده که شب یلدا در جامعه کمرنگ و به فراموشی سپرده شود.
براساس جدول در هفتماه اول سال ۱۴۰۳ حدود ۱۰۸هزارو ۶۷۳ مورد طلاق در کشور ثبت شده است. به بیان دیگر در سال گذشته نزدیک به ۳۹درصد از ازدواجها به طلاق انجامیده است. همچنین بیش از ۱۵هزار مورد خشونت خانگی ثبت شده است. با این حال این عدد تنها مربوط به مواردی است که به ثبت رسیده و قربانیانی که از شکایت منصرف شدند در این آمار لحاظ نشده است. آمار اعتیاد نیز روند صعودی داشته، بهگونهای که طبق اعلام مسوولان ستاد مبارزه با موادمخدر، حدود ۸/۱میلیون نفر تنها به صورت تفننی موادمخدر مصرف میکنند. از سوی دیگر حدود ۱/۲میلیون نفر در سال گذشته بیکار بودهاند. این عدد مربوط به نیروی کار فعال و کسانی است که به دنبال شغل بودند و افرادی که از یافتن شغل ناامید شده و یا جستوجو را کنار گذاشتند در این آمار گنجانده نشده است.
این نکته قابل ذکر است که در موارد ذکر شده، آمار اعلامی دارای محدودیت بوده و برخی از اطلاعات همچنان بهطور کامل ارائه نشده است. در چنین شرایطی بسیاری از کسانی که سال گذشته دور سفرههای یلدا گردهم جمع میشدند، حالا به دلیل مسائلی همچون طلاق، اعتیاد، خشونت و بیکاری خانوادههایشان از هم فروپاشیده و نمیتوانند یلدای امسال را در کنار عزیزان خود سپری کنند. به جرات میتوان گفت که سرمنشا تمامی این پدیدهها، مشکلات اقتصادی است. قیمتهایی که بیرحمانه بالا میروند و خانوادههایی که زیربار این گرانیها نابود میشوند.
ساده و محدود شدن سفرههای یلدایی
عالیه شکربیگی، جامعهشناس درباره کاهش قدرت خرید مردم و تاثیر آن بر آئین یلدا به «جهانصنعت» گفت: کاهش توان اقتصادی موجب میشود بسیاری از خانوادهها نتوانند سفرههای سنتی و پرجزئیات این آئین را برپا کنند. سفرهای که هر یک از اجزای آن حامل معنا و مفهومی برآمده از میراث نیاکان ماست. این روند بهتدریج میتواند به سادهتر و محدودتر شدن آداب و رسوم جمعی بینجامد و در نهایت بر هویت فرهنگی و اجتماعی ایرانیان تاثیر بگذارد. اگر بخواهیم این موضوع را مفصلتر بررسی کنیم، نخستین پیامد آن فشار اقتصادی و تغییر رفتار مصرفی خانوادههاست. تورم و افزایش قیمت اقلام اصلی شب یلدا از جمله آجیل، انار و هندوانه سبب شده بسیاری از مردم به خریدهای حداقلی روی آورند یا برخی اقلام را بهطور کامل از سفره خود حذف کنند.
سفره گرانیها
شکربیگی افزود: هزینه تهیه سفره شب یلدا نسبت به سال گذشته بیش از دو برابر شده و این رشد قیمتی بهمراتب فراتر از افزایش درآمد خانوادههاست. در نتیجه برخی خانوادهها به بستههای اقتصادی کوچکتر روی آوردند. بستههایی که در عین کوچکتر شدن خود با افزایش قیمت مواجه شدهاند. بسیاری از اقلامی که در سالهای گذشته بهراحتی قابل خرید بود امروز از دسترس بخش قابلتوجهی از مردم خارج شده است. پیامد دیگر، تغییر در شیوه برگزاری آئینهاست. سنتهایی مانند دعوت گسترده از اقوام و حضور بزرگان خانواده بهتدریج محدود شده و گردهماییها به جمعهای کوچکتر تقلیل یافته است. این روند در گذر زمان به کمرنگ شدن سنتها منجر میشود. در چنین شرایطی، سفره یلدا بیش از آنکه نمادی از تجمل یا نمایش قدرت خرید باشد به بازنمایی عینی چالشهای اقتصادی ایران معاصر تبدیل شده و نشان میدهد توان اقتصادی خانواده ایرانی تا چه اندازه کاهش یافته است.
تیع گرانی؛ زیرگلوی خانوادهها
شکربیگی ادامه داد: از منظر اجتماعی نیز تداوم کاهش قدرت خرید میتواند پیوندهای اجتماعی و مشارکت خانوادگی در مناسبتهای سنتی را تضعیف کند. این مساله به کمرنگ شدن ارتباطات خویشاوندی و کاهش نقش بزرگان خانواده بهعنوان سرمایه اجتماعی در نهاد خانواده میانجامد، نقشی که میتوانست اعتمادساز، مشارکتگرایانه، انسجامبخش و نظمدهنده تعاملات میان اعضای خانواده و زوجهای جوانتر باشد. تضعیف این نقش در برخی موارد باعث میشود زوجها ناچار شوند مشکلات خود را بدون میانجیگری بزرگان حلوفصل کنند و همین امر در شرایطی که منیتها پررنگ است، گاه به بنبست و حتی طلاق منجر میشود. کاهش قدرت خرید همچنین بر هویت فرهنگی خانوادهها اثر میگذارد. آئینهایی مانند یلدا همواره نماد گردهمایی، شادی جمعی و پیوند خانوادگی بودهاند. فشار اقتصادی این گردهماییها را محدود میکند و در نتیجه بخشی از هویت فرهنگی ایرانیان در معرض تغییر قرار میگیرد.
تمرکز بر معنا و محتوا
این جامعهشناس معتقد است: با این حال تمرکز بهتدریج از شکل ظاهری سفره به معنا و محتوا سوق پیدا میکند. به این معنا که خانوادهها تلاش میکنند جوهره فرهنگی یلدا مانند دورهمی، شعرخوانی یا خواندن حافظ و قرآن را حفظ کنند حتی اگر ظاهر سفره سادهتر شود. در بلندمدت اگر شکاف میان هزینههای معیشت و درآمد واقعی مردم جبران نشود، بسیاری از آئینها بهصورت نمادین و حداقلی برگزار خواهند شد. این روند میتواند فرهنگ جمعی را به سمت فردگرایی، کاهش تعاملات اجتماعی و نوعی انزوا سوق دهد.
او بیان کرد: در جمعبندی باید گفت که کاهش قدرت خرید مردم نهتنها سفرههای شب یلدا را کوچکتر کرده بلکه رفتارهای اجتماعی و فرهنگی خانوادهها را نیز تغییر داده است. آئین یلدا که نماد شادی، گردهمایی و پاسداشت ارزشهای نیاکان بوده، امروز به نمادی از فشار اقتصادی بدل شده است. با این حال تلاش مردم برای حفظ معنای این آئین نشان میدهد هویت فرهنگی ایرانیان انعطافپذیر است و حتی در شرایط سخت اقتصادی نیز میکوشند ارزشهایی را که از نیاکان به ارث رسیده، حفظ کرده و به نسلهای آینده منتقل کنند؛ حتی اگر نمادها کمرنگتر شوند، معنا همچنان باقی بماند.
حذف تنقلات، بازتاب نابرابری اقتصادی و اجتماعی
شکربیگی همچنین به حذف برخی تنقلات از سفره مردم نیز اشاره کرد و گفت: تغییر شکل سفره شب یلدا و حذف برخی از تنقلات بهخودیخود بازتابی روشن از نابرابری اقتصادی در جامعه ایران است. این وضعیت بهویژه در نمایش آئینها خود را نشان میدهد، بهگونهای که خانوادههای مرفه همچنان قادر هستند سفرههای پرجزئیات با انواع آجیل، میوه و شیرینی تدارک ببینند در حالی که بخش قابلتوجهی از خانوادهها ناچار به سادهسازی سفره یا حذف برخی اقلام شدند. این شکاف همزمان با تضعیف و حذف تدریجی طبقه متوسط سبب شده آئین مشترک یلدا به نمادی از فاصله طبقاتی بدل شود. در گذشته سفره یلدا نماد وفور، شادی جمعی و پاسداشت پیوندهای خانوادگی بود اما امروزه این معنا در بسیاری از موارد جای خود را به محدودیت داده است. کاهش و حذف اقلام سفره، تصویری عینی از فشار تورمی و افت قدرت خرید مردم ارائه و نشان میدهد آئینهای فرهنگی نیز از شرایط اقتصادی جامعه جدا نیستند. در چنین وضعیتی نابرابری اقتصادی بر خاطره و هویت جمعی جامعه سایه میاندازد و تجربه آئین یلدا را برای گروههای مختلف اجتماعی به تجربههایی نابرابر تبدیل میکند.
تضعیف تجربه مشترک آئین یلدا
شکربیگی افزود: فشار اقتصادی کنونی، انسجام اجتماعی خانوادهها را نیز تحتتاثیر قرار داده است. آئینهایی مانند شب یلدا همواره فرصتی برای تقویت اعتماد میان نسلها و کاهش فاصلههای نسلی بوده اما نابرابری اقتصادی باعث شده تجربه مشترک این آئین تضعیف شود. در نتیجه احساس تعلق فرهنگی در میان برخی از اقشار بهویژه طبقات کمدرآمد کاهش یافته و این تصور شکل گرفته که اجرای کامل آئینها بیش از پیش به طبقات مرفه محدود شده است. با این حال در دل این شرایط دشوار، نوعی مقاومت فرهنگی نیز قابل مشاهده است. بسیاری از خانوادهها با وجود ناتوانی در حفظ شکل ظاهری آئین، تلاش میکنند جوهره آن را زنده نگه دارند، از جمله از طریق دورهمیهای خانوادگی، شعرخوانی، قصهگویی و بازخوانی روایتهای نیاکان. این رفتار نشاندهنده انعطافپذیری فرهنگ ایرانی و تلاش جامعه برای تطبیق سنتها با شرایط اقتصادی دشوار است.
کاهش شادی جمعی و فشار روانی
این جامعهشناس افزود: ناتوانی در تهیه اقلامی مانند آجیل و شیرینی تنها یک مساله اقتصادی نیست بلکه پیامدهای روانی و اجتماعی قابلتوجهی نیز بهدنبال دارد. خوراکیهای سنتی همواره بخشی از نمادهای شادی جمعی بودهاند و فقدان آنها میتواند حس جشن و سرور را کمرنگ کند. مقایسه اجتماعی میان خانوادهها، احساس محرومیت و حس شرمندگی را در برخی خانوادهها تشدید کرده و به کاهش شادی جمعی و افزایش استرس اجتماعی منجر شده است. کوچکتر شدن گردهماییها و محدود شدن روابط خویشاوندی به تضعیف سرمایه اجتماعی در نهاد خانواده انجامیده و ارتباطات بیننسلی را کاهش داده در حالی که این آئینها در گذشته بستری برای حلوفصل مسائل خانوادگی و تقویت پیوندهای نسلی فراهم میکردند.
یلدا؛ غلبه نور بر تاریکی
شکربیگی در پایان اضافه کرد: با وجود همه این محدودیتها شب یلدا همچنان آئینی مبتنی بر همبستگی اجتماعی و گردهمایی بیننسلی است. فلسفه یلدا در فرهنگ ایرانی ترکیبی از اسطورههای کهن، نمادهای طبیعی و کارکردهای اجتماعی است. آئینی که نماد مقابله با تاریکی، امید به روشنایی، تولد خورشید و نوزایی طبیعت بهشمار میرود. در باورهای کهن، یلدا زمان اوج تاریکی است و مردم با بیدار ماندن و گردهمایی خانوادگی به استقبال روشنایی میروند. امروزه نیز هرچند شکل ظاهری این آئین سادهتر شده اما تلاش مردم برای حفظ معنای آن نشان میدهد هویت فرهنگی ایرانیان همچنان زنده و پویاست و حتی در شرایط دشوار اقتصادی راهی برای انتقال ارزشها و امید به نسلهای آینده پیدا میکند.
مردم در بلندترین شب سال
در شرایطی که شب یلدا فرصتی برای شادی و خرمی بود حالا به نمادی از سختیها تبدیل شده است. چه بسا خانوادههایی که سال گذشته این مراسم را برگزار میکردند اما حالا به دلایل گوناگون دیگر قادر به برپا کردن سفره یلدایی نیستند. وضعیت کنونی و دشواریهای مردم برای برپا کردن سفره یلدایی، واقعیت امروز جامعه است. قیمتهای لحظهای و سرسامآور کمر خانوادهها را شکسته و در نتیجه حتی برگزاری یک جشن معمولی به آرزو بدل شده است. در کشوری که غم چیره شده و جامعه نیاز به شادی دارد، یلدا را میتوان تلخترین شب سال نامید.
آئینهای اجتماعی زیر فشار اقتصاد
سیاوش سارانی*- در وهله اول، قصد دارم به برخی اعداد و ارقام اشاره کنم تا وضعیت اقتصادی مردم روشنتر شود و وقتی از افت معیشت یا افزایش فشار اقتصادی بر خانوادهها صحبت میکنیم، دقیقا بدانیم منظور چیست. هزینه خانوار معمولا به چند دسته اصلی تقسیم میشود: مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت و سایر موارد مرتبط. براساس آمارها، حدود ۴۰ تا ۴۵درصد هزینههای خانوار به مسکن، ۲۵درصد به خوراک و مابقی به سایر نیازها اختصاص دارد. با توجه به اینکه موضوع مورد بحث سبد هزینههای خوراکی خانوارهاست، تمرکز بیشتری بر این بخش خواهیم داشت.
هر سال انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی همراه با دانشکده علوم تغذیه دانشگاه علومپزشکی تهران، آماری تحتعنوان «سبد غذایی بهینه» منتشر میکند. این سبد در سال ۱۴۰۴ برای یک خانواده چهارنفره، حدود ۱۴میلیون و ۱۹۷هزار تومان برآورد شده که تقریبا معادل ۱۴میلیون تومان است و نسبت به سال قبل ۵/۶۲درصد افزایش داشته است.
در همین حال حداقل دستمزد بدون احتساب مزایا حدود ۱۰میلیون تومان است که نسبت به سال قبل ۴۵درصد رشد داشته است. با احتساب سنوات و مزایای دیگر این مبلغ به حدود ۱۴میلیون تومان میرسد. از این مبلغ ۲۵درصد، یعنی حدود ۳ تا ۴میلیون تومان به خوراک خانوار اختصاص مییابد. بنابراین فاصلهای میان سبد غذایی بهینه و سهم خوراک خانوارها ایجاد شده است. برای پر کردن این شکاف، افراد غالبا مجبور به کاهش هزینههای دیگر میشوند؛ هزینههایی که به نظر اضافی میآید، مانند دورهمیها و آئینهای فرهنگی از جمله شب یلدا.
لازم به ذکر است که آمار سبد غذایی بهینه برای خانواده چهارنفره ارائه شده و انستیتو و دانشکده علوم تغذیه معمولا در این چارچوب دادههای خود را منتشر میکنند. فاصله میان درآمد خانوار و هزینههای واقعی به ویژه در بخش خوراک که همواره از نرخ تورم و افزایش دستمزدها عقب بوده در سالهای اخیر عمیقتر شده و سال ۱۴۰۴ نیز از این قاعده مستثنا نبوده است. نتیجه این امر کاهش هزینههایی است که غیرضروری جلوه میکنند و آئینهای فرهنگی، مانند شب یلدا از جمله مواردی هستند که تحتتاثیر این فشار اقتصادی قرار میگیرند.
در حوزه علوم اجتماعی، آئینهایی مانند شب یلدا سه کارکرد اصلی دارند: اول، به عنوان رفتاری اجتماعی، همبستگی جمعی و حس تعلق به جامعه را تقویت میکنند؛ دوم، از طریق بازتولید اعتماد و تعاملات انسانی، سرمایه اجتماعی را افزایش میدهند و سوم، به عنوان کنشهای نمادین در بازتولید هویت فرهنگی جامعه نقش دارند و امکان انتقال ارزشها و هنجارها از نسلی به نسل دیگر را فراهم میکنند. با وخامت وضعیت معیشت، این آئینها کمرنگتر میشوند و سه پیامد اجتماعی مهم دارند: نخست، تضعیف پیوندهای اجتماعی و کاهش همبستگی جمعی؛ دوم، کاهش اعتماد اجتماعی به دلیل کاهش تعاملات چهرهبهچهره و سوم، بروز اشکال خودبیگانگی فرهنگی و کاهش بازتولید هویت فرهنگی در جامعه. تداوم این روند، مسائل یادشده را عمیقتر خواهد کرد و چشمانداز روشنی برای کاهش فاصله درآمد و هزینه در کوتاهمدت وجود ندارد.
در خصوص سبک برگزاری این آئینها، کاهش توان اقتصادی خانوادهها به ویژه در طبقات پایین موجب کوچکتر شدن سفره و حتی صرفنظر کردن از برگزاری آن میشود. هرچه فاصله درآمد و هزینه کمتر باشد امکان برگزاری این آئینها با کیفیت و غنای بیشتر فراهم میشود. این امر مستقیما با سرمایه اجتماعی خانوادهها ارتباط دارد و کاهش آن، تضادهای فرهنگی و اجتماعی میان طبقات مختلف جامعه را تقویت میکند.
* پژوهشگر حوزه جامعهشناسی اقتصادی
