بررسی اثر اجرای استاندارد حسابداری۴۳ «درآمد» بر سودآوری صنایع بورسی
سمیه سلیمی، کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه
اجرای استاندارد حسابداری۴۳ (که بهطور عمده تحتتاثیر استاندارد بینالمللی IFRS 15 قرار دارد) یکی از تحولات عمده در نظام گزارشگری مالی کشور است. این استاندارد رویکرد شناسایی درآمد را از الگوی سنتی «انتقال ریسک و مزایا» به «انتقال کنترل» تغییر میدهد. اگرچه این تغییر به ظاهر یک اصلاح فنی حسابداری به نظر میرسد اما در عمل میتواند تاثیرات قابلتوجهی بر سودآوری صنایع بورسی و در نهایت بر ارزشگذاری سهام بگذارد. از آنجا که تحلیلهای بنیادی و تعیین ارزش شرکتها در بازار سرمایه عمدتا براساس سود گزارش شده و جریانهای نقدی استوار است، ضروری به نظر میرسد که پیامدهای این استاندارد از منظر تغییرات در رفتار سودآوری صنایع مورد بررسی قرار گیرد.
تاثیر استاندارد۴۳ بر شناسایی درآمد
استاندارد۴۳ با الزام به استفاده از رویکرد پنج مرحلهای شناسایی درآمد، نحوه برخورد شرکتها با قراردادهای مشتریان را به شدت تغییر میدهد. این رویکرد جدید شامل مراحل تفکیک تعهدات عملکردی، ارزیابی زمان انتقال کنترل، تخصیص قیمت معامله و بازنگری در شناسایی درآمد خدمات است. این تغییرات میتواند زمانبندی شناسایی سود عملیاتی بسیاری از شرکتها را تحتتاثیر قرار دهد به ویژه در صنایعی که دارای معاملات پیچیدهتر، فروش همراه با خدمات یا قراردادهای بلندمدت هستند، تاثیرات این استاندارد برجستهتر خواهد بود. تاثیر بر صنایع مختلف در صنعت خودروسازی بهویژه در زمینه خدمات پساز فروش، گارانتیها و فروشهای اعتباری، بخشی از درآمد که پیشتر در دورههای مالی جاری شناسایی میشد، اکنون به دورههای آتی منتقل خواهد شد. این موضوع میتواند موجب کاهش سود دورهای شود در حالیکه عملکرد عملیاتی شرکت تغییرات محسوسی نداشته باشد. در صنایع پروژهمحور مانند ساختوساز الزام به شناسایی درآمد بر مبنای انتقال کنترل بهجای درصد پیشرفت میتواند موجب نوسانات بیشتری در سود گزارش شود. برای مثال در پروژههای بلندمدت درآمدها در طول زمان به طور تدریجی شناسایی خواهند شد که این ممکن است تاثیرات ملموسی بر نتایج مالی شرکتها داشته باشد. در صنایع پتروشیمی، فلزات و معادن که عمدتا از قراردادهای نقدی یا کوتاهمدت بهره میبرند تاثیر استاندارد۴۳ کمتر خواهد بود. با این حال در قراردادهای صادراتی یا پیشفروشها تغییر در زمانبندی شناسایی درآمد همچنان قابل توجه است. در صنایع فناوری و شرکتهای ارائهدهنده خدمات اشتراکی، درآمدها به صورت تدریجی و بر اساس طول دوره قرارداد شناسایی خواهد شد. این امر بهویژه در دورههای ابتدایی قراردادها میتواند موجب کاهش سود گزارششده، شود. در بانکها و بیمهها بازتعریف نحوه برخورد با درآمدهای کارمزدی و شفافیت بیشتر در شناسایی این درآمدها به ارتقای کیفیت سود و نزدیکتر شدن آن به واقعیتهای اقتصادی کمک خواهد کرد.
پیامدهای این تغییرات برای بازار سرمایه
اجرای استاندارد۴۳ ممکن است در کوتاهمدت موجب کاهش سود گزارش شده برخی صنایع شود که این امر میتواند به طور ظاهری نسبت P/E شرکتها را افزایش دهد. در چنین شرایطی تحلیلگران باید با دقت بیشتری به سراغ یادداشتهای توضیحی بروند تا تغییرات سود را از منظر تغییرات واقعی در عملکرد اقتصادی تفکیک کنند. هرچند این استاندارد ممکن است خوانش اولیه صورتهای مالی را دشوارتر کند اما در بلندمدت به ارتقای کیفیت سود، افزایش شفافیت اطلاعات و تقویت قابلیت اتکای دادههای مالی منجر خواهد شد. در نهایت اگرچه استاندارد حسابداری۴۳ در دورهگذار نوساناتی در سودآوری برخی صنایع ایجاد خواهد کرد اما این تغییرات به طور کلی موجب واقعیتر شدن صورتهای مالی و ارتقای کیفیت گزارشگری مالی خواهد شد. تحلیلگران و فعالان بازار سرمایه باید توجه داشته باشند که تغییرات سود دورهای شرکتها عمدتا ناشی از تغییرات در شیوه شناسایی درآمد است، نه الزاما تغییرات در عملکرد اقتصادی شرکتها. درک دقیق این نکته میتواند از تصمیمگیریهای هیجانی جلوگیری و تحلیلهای بازار سرمایه را بهطور موثری به استانداردهای بینالمللی نزدیکتر کند.

