بحران پنهان در تجارت خارجی ایران!
جهان صنعت– کارت بازرگانی روزگاری قرار بود شناسنامه رسمی فعالان تجارت خارجی باشد؛ مجوزی برای واردات، صادرات و نظارت دولت بر جریان کالا و ارز اما امروزه که این کارت باید ستون شفافیت در بازار باشد، به یکی از منشأهای بیثباتی، فرار مالیاتی و تعهدگریزی ارزی تبدیل شده است؛ به ویژه در قالب کارتهای بازرگانی اجارهای یا یک بارمصرف که عملا ساختار نظارتی تجارت خارجی را دور زدهاند.
در نگاه نخست فلسفه وجودی کارت بازرگانی ساده بود؛ دولت میخواست فعالان واقعی تجارت را شناسایی کند، آمار واردات و صادرات را منظم سازد و وصول حقوق مالیاتی و گمرکی را تضمین کند اما در عمل، همین کارت تبدیل به نقطهای شد که ضعفهای سه نظام بزرگ مالیاتی، گمرکی و تامیناجتماعی به هم گره خوردند و مسیری برای سوءاستفاده شدند.
انتقال فرآیندهای صدور این کارت از اتاقهای بازرگانی به سامانه جامع تجارت در سال ۱۳۹۹ نیز قرار بود آغاز عصر جدیدی از نظارت باشد اما به گفته فعالان اقتصادی، چند سوال ساده در یک سامانه آنلاین نهتنها قادر به سنجش اهلیت تجاری نیست بلکه درهای تازهای برای دورزدن نظام نظارتی گشوده است.
پدیده کارتهای بازرگانی اجارهای در ظاهر یک تخلف ساده است، شخصی کارت خود را در برابر مبلغی اندک در اختیار دیگری قرار میدهد اما در عمل این پدیده به یک سازوکار سازمانیافته برای فرار مالیاتی، عدم بازگشت ارز صادراتی و خروج از نظارت قانونی تبدیل شده است.
آمارها نشان میدهد کارتهای یکبار مصرف در یک سال فعالیت، دهها برابر کارتهای عادی واردات انجام میدهند و پس از پایان همان سال ناپدید میشوند. دارنده رسمی کارت اغلب فردی با کمترین توان مالی یا حتی کارتن خواب است و سوءاستفادهگر اصلی هیچگاه قابل تعقیب نیست.
رییس اتاق ایران نیز اخیرا هشدار داده که دامنه این سوءاستفادهها گستردهتر شده و مادامی که نرخ ارز چندگانه وجود دارد، انگیزه سوداگرانه برای استفاده از کارتهای صوری از بین نخواهد رفت. به گفته او، اتاقها با «حجم فزاینده تقاضاهایی مواجهند که از سوی افراد فاقد هرگونه اهلیت تجاری ثبت میشود»؛ امری که نشان دهنده فشار تقلبی برای حضور افراد واسطه در نظام تجاری است.
آنطور که کارشناسان میگویند تحلیل و ارزیابی پروندهها نشان میدهد که این رفتار نه از یک علت، بلکه از مجموعهای از نارساییها تغذیه میشود:
بسیاری از بازرگانانی که به صورت قانونی فعالیت دارند، در مرحله اول مالیات علیالحساب پرداخت میکنند اما در زمان رسیدگی نهایی، مالیاتشان «علیالرأس» تعیین میشود. این تغییر ناگهانی میتواند سود فعالیتشان را از بین ببرد. نتیجه چیست؟ بازرگان واقعی در حاشیه قرار میگیرد اما کارتهای اجارهای فعال میشوند. از سوی دیگر تمدید کارت براساس میزان فروش محاسبه میشود؛ حتی اگر واردکننده زیان کرده باشد. در نتیجه برای بسیاری از فعالان کوچک، ادامه فعالیت رسمی صرفه اقتصادی ندارد.
کارتهای اجارهای به ابزاری برای عدم بازگشت ارز صادراتی، کماظهاری ارزش کالا، پرداخت نکردن مالیات بر ارزشافزوده و دستکاری اسناد گمرکی تبدیل شدهاند؛ بدون اینکه رد روشنی از عامل اصلی باقی بماند.
در سالهای اخیر، دولتها و مجلس وعدههای مختلفی برای برخورد با این معضل دادهاند. برخی از مهمترین آنها شامل موارد زیر میشود:
- ۱. ایجاد زیرساختهای اطلاعاتی و اتصال سامانهها: راهاندازی سامانه جامع تجارت قرار بود تمامی استعلامها را هوشمند کند. اما کارشناسان میگویند همچنان عدم تبادل کامل دادهها میان گمرک، مالیات، بانک مرکزی و تامین اجتماعی این سامانه را از نقش واقعی خود دور کرده است.
۲. سختگیری بر اهلیت متقاضیان: بارها اعلام شده که صدور کارت باید براساس بررسی سوابق مالیاتی، گردش مالی، سابقه تجاری و توان مالی انجام شود اما همچنان، در میدان عمل، کارتهایی با حداقل مدارک به دست افراد فاقد توان تجاری میرسد.
کارت بازرگانی امروزه در نقطه تضاد قرار دارد، قرار بود ابزار شفافیت باشد اما به واسطه شکافهای قانونی و ضعف نظارتی خود به یکی از حلقههای اصلی ایجاد عدم شفافیت تبدیل شده است.
کارشناسان معتقدند تا زمانی که نظام مالیاتی پیشبینیپذیر نشود، ارز چندنرخی پابرجا باشد، سامانههای اطلاعاتی به طور کامل یکپارچه نشوند و اهلیت افراد با ابزارهای حرفهای راستیآزمایی نشود. کارتهای بازرگانی اجارهای همچنان بازوی پنهان تجارت غیررسمی باقی خواهند ماند و روند اصلاحات صرفا در سطح شعار متوقف خواهد شد.
منبع: ایسنا
