جهان‌صنعت پیامد تعطیلی مراکز آموزشی بر اثر آلودگی هوا را بررسی کرد:

قربانیان پنهان بحران آلودگی

پویا اصل‌باغ
کدخبر: 583203
آلودگی هوا در کلانشهرها و تعطیلی مدارس به دلیل آن، منجر به آسیب به نظام آموزشی و کیفیت تحصیل دانش‌آموزان شده است.
قربانیان پنهان بحران آلودگی

پویا اصل‌باغ– چند روزی است که هوای آلوده و خاکستری آسمان کلانشهرهای کشور را فرا گرفته و بالطبع بسیاری از فعالیت‌ها از جمله امور تحصیلی و آموزشی متوقف شده است. یکی از سیاست‌های مسوولان برای کاهش آلایندگی‌های جوی تعطیلی مدارس و دانشگاه‌هاست؛ موضوعی که در میان تصمیم‌گیران موافقان و مخالفان زیادی دارد. بسیاری معتقدند این تعطیلی‌ها صرفا با هدف حفظ سلامت محصلان اجرا می‌شود اما مخالفان بر این باورند که این تصمیم نه‌تنها آسیبی جدی به نظام آموزشی وارد می‌کند بلکه تاکنون تاثیر قابل‌توجهی نیز بر کاهش آلایندگی‌های جوی نداشته است و نباید ادامه پیدا کند. با این‌حال باید گفت در شرایطی که آلودگی هوا از مرحله بحران گذشته و کنترل آن از توان مسوولان خارج شده طبیعی است که آنها بار دیگر این سیاست‌های قدیمی را تکرار کنند. هرچند سلامت شهروندان ازجمله دانش‌آموزان و دانشجویان باید در اولویت باشد اما نباید آموزش را قربانی ضعف تصمیم‌گیری کرد. نبود زیرساخت‌های مناسب و برنامه منسجم برای آموزش غیرحضوری نیز موجب شده است که کیفیت تحصیل در کشور بیش از پیش آسیب ببیند.

تهران با شاخص ۱۹۶ سومین شهر آلوده جهان

گفتنی ا‌ست که تهران دیروز با رسیدن شاخص آلودگی به عدد۱۹۶ در وضعیت ناسالم قرار گرفت و بر پایه سنجش‌های بین‌المللی به‌عنوان سومین شهر آلوده جهان ثبت شد؛ رقمی که نگرانی‌ها درباره سلامت شهروندان را افزایش داده است.

تعطیلی پشت تعطیلی

ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزش‌وپروش در خصوص اثرات تعطیلی مراکز آموزشی مخصوصا مدارس به‌دلیل آلودگی هوا به «جهان‌صنعت» گفت: اگر این تعطیلات را نداشته باشیم ما را متهم می‌کنند. طول سال تحصیلی در ایران کوتاه بوده، حجم کتاب‌های درسی زیاد است و متاسفانه هر بار که خواستند متناسب‌سازی انجام دهند از ترس اینکه حذف برخی درس‌ها اعتراض ایجاد کند یا ساختار برنامه درسی آسیب ببیند وارد این حریم ممنوعه نشدند بنابراین خودبه‌خود مشکلات ادامه پیدا می‌کند. یک‌سری امتحانات هماهنگ داریم از جمله امتحانات نهایی یا آزمون‌های ورود به مدارس نمونه و سمپاد. این آزمون‌ها مستلزم آن است که کتاب‌های درسی کامل تدریس شود تا دانش‌آموزان رقابت برابر داشته باشند. همین الان هم اگر شرایط کاملا نرمال باشد معلم در مدت‌زمان موجود نمی‌تواند این حجم کتاب‌های درسی را به‌صورت استاندارد ارائه کرده، ارزشیابی مستمر داشته باشد و امتحانات را به‌موقع برگزار کند.

وی افزود: البته شلوغی کلاس‌ها نیز بی‌تاثیر نیست، معلم نمی‌رسد با دانش‌آموزان تعامل چهره‌به‌چهره داشته باشد تا ضعف‌ها را بررسی کند، یادگیری عمیق شکل بگیرد و یادگیری‌های قبلی تحکیم شود. اینها از عناصر اصلی فرآیند یادگیری است. در کنار این‌ مسائل، تعطیلات نیز کم نیست. به هر بهانه‌ای تعطیلی ایجاد می‌شود. مثلا جنگ ۱۲روزه یک اتفاق غیرمترقبه بود یا ممکن است حادثه‌ای پیش بیاید اما مساله آلودگی هوا یا ترافیک تهران یک مشکل ماندگار چندساله است. در این شرایط دیواری کوتاه‌تر از آموزش‌وپرورش نیست. هر وقت بخواهند جبران مافات کنند یا ترک فعل و بی‌کفایتی مدیران را پوشش دهند سریعا آموزش را تعطیل می‌کنند.

زیرساخت‌های ضعیف آموزشی

سحرخیز ادامه داد: پیامک‌های متعددی می‌رسد اما سیستم ارتباطی و قطع و وصلی اینترنت هم وضعیت درستی ندارد. شبکه‌های اطلاع‌رسانی منظم نیست. شما در نظر بگیرید ما ۱۶‌میلیون دانش‌آموز در کشور داریم، ضریب نفوذ اینترنت در کشور یکسان نیست و همین یکی از نشانه‌های نابرابری است. دسترسی آسان و برابر به آموزش مجازی وجود ندارد و شبکه موجود نیز باکیفیت نیست. در ایام کرونا گفتند تازه این شبکه را راه‌اندازی کردند و ان‌شاءالله جبران و ترمیم می‌کنند اما امروز هم ضعف‌های فراوان دارد. فرض کنیم همه دانش‌آموزان دسترسی دارند آیا آموزش مجازی می‌تواند جای آموزش حضوری را بگیرد. آیا مطمئن هستیم خانواده‌هایی که مشکلات معیشتی دارند، فرصت و توان فراهم کردن شرایط مطالعه در خانه را داشته باشند.

وی توضیح داد: آیا واقعا یادگیری برابر صورت می‌گیرد. خانواده‌های بدسرپرست داریم، روستاهایی با مشکلات متعدد، خانواده‌هایی با مشکل مسکن، مکان سکونت برخی مناسب نیست و مدرسه برایشان حکم یک فضای امن را دارد. در مناطقی فضای مدرسه و کلاس درس حیاتی است. با این نگاه آموزش مجازی در هیچ جای دنیا جای آموزش حضوری را نگرفته است. در نتیجه چنین وضعیتی، دود این مساله به چشم خانواده‌های کم‌برخوردار و مدارس دولتی عادی می‌رود. کلاس ۴۰یا ۵۰نفره، معلم بی‌انگیزه، چند تعطیلی پشت سر هم، بعد معلم مجبور می‌شود بگوید «کتاب باید تمام شود» بنابراین یا به‌سرعت ورق می‌زند یا سرسری تدریس می‌کند.

ضربه بزرگ تعطیلات به محصلان

معاون اسبق آموزش‌وپروش تشریح کرد: یادگیری عمیق شکل نمی‌گیرد. مبحثی که باید طی دو هفته تدریس شود با چند تعطیلی تبدیل به یک هفته می‌شود. کلاس جبرانی هم قابل اجبار نیست. مدارس دوشیفته نیز اصلا چنین امکانی نمی‌دهند. مجموعه‌ای از مشکلات زنجیروار کنار هم می‌آید و باعث می‌شود دانش‌آموز درس را عمیق نفهمد. در نتیجه آن می‌شود که حدود ۴۴‌درصد دانش‌آموزان در دوره ابتدایی در اصلی‌ترین مهارت یعنی خواندن و نوشتن ضعف دارند. نزدیک امتحانات که می‌شود فشار می‌آورند که اغماض کنید، نمره دهید. می‌گویند آلودگی بوده، جنگ بوده، کرونا بوده. نتیجه این می‌شود که دانش‌آموز بدون یادگیری کافی به پایه بالاتر می‌رود. کلاس هفتم می‌رود هشتم در امتحان نهایی نمره هشت می‌گیرد. چه کسانی جبران می‌کنند؟ مدارس سمپاد که بعدازظهر کلاس می‌گذارند، مدارس غیردولتی یا خانواده‌های مرفهی که معلم خصوصی می‌گیرند. حتی مدارس خانگی رو به گسترش است.

تعطیلات عامل تبعیض

این کارشناس تعطیلی مدارس را عامل تبعیض دانست و گفت: کتاب‌های کمک‌درسی و هزینه‌های آموزشی هم سنگین است. در کشور در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۴۵‌درصد هزینه‌های آموزشی را مردم می‌پردازند. از هزینه کنکور و کتاب‌های کمک‌درسی تا کتاب‌های کار و نرم‌افزارهایی که گاهی معلم دانش‌آموز را مجبور می‌کند تهیه کند. در مدارس دولتی شهری هم با عنوان شهریه رایگان اختیاری ولی در واقع اجباری هزینه گرفته می‌شود. این مشکلات توسط دولت ایجاد شده اما در امتحان نهایی بچه‌ پولدارها پیروز می‌شوند و رتبه‌های برتر کنکور نیز عمدتا از دهک‌های برخوردار هستند. ۷۰تا ۷۵‌درصد مدارس دولتی خاص متعلق به طبقات بالاست. خانواده مرفه از ابتدا کتاب و امکانات لازم را برای فرزند خود فراهم می‌کند تا اگر امتحان تیزهوشان داد قبول شود. در مقابل خانواده‌هایی هستند که حتی رفتن یا نرفتن بچه به مدرسه برایشان مهم نیست. بخشی هم به دلیل فقر ترک تحصیل می‌کنند. حدود ۸۰‌درصد جامعه ما در این وضعیت‌ قرار دارند. ۱۵‌درصد دانش‌آموزان در مدارس غیردولتی‌ مشغول به تحصیل هستند و ۵ تا ۱۰‌درصد در مدارس خاص مانند سمپاد و نمونه.

تکرار هر ساله یک سیاست

سحرخیز معتقد است که بزرگ‌ترین خسارت تعطیلی‌های مکرر در آموزش‌وپرورش ما همین است. هر سال همین مشکلات تکرار می‌شود. دستگاه آموزشی برنامه‌ریزی ندارد. اگر قرار است آلودگی تهران هر سال ما را یک ماه تعطیل کند باید یا حجم کتاب‌ها را متناسب کرد یا برای کلاس‌های جبرانی برنامه داشت یا از قبل برای جبران فکر کرد. در مجلس هم مرتب می‌گویند می‌خواهیم سال تحصیلی را منعطف کنیم اما انعطاف در ایران پیچیده است. کشور بزرگ است و اقلیم‌های مختلف دارد، در مناطق کوهستانی شاید بتوان تا خرداد یا تابستان مدرسه را ادامه داد اما در مناطق گرمسیری مانند خوزستان این امر امکان‌پذیر نیست یا جاهایی که خانواده‌ها وابسته به کار کشاورزی‌ هستند نمی‌توان چنین سیاستی را اتخاذ کرد.

آموزش‌وپرورش ناتوان

معاون اسبق آموزش‌وپروش ادامه داد: آموزش‌وپرورش قدرت برخورد با مسائل را ندارد، نه خودش و نه دولت. کیفیت آموزش اهمیت دارد. در مدارس غیردولتی امتحان داخلی می‌تواند نمره‌سازی کند. دانش‌آموز پول می‌دهد و نمره بالا می‌گیرد بنابراین هر بلایی سر طبقات پایین جامعه می‌آید. نتیجه این می‌شود که ما یک امتحان استاندارد سراسری نداریم. دو نوع امتحان داریم، امتحان نهایی و آزمون‌های بین‌المللی. در آزمون‌های بین‌المللی نتایج نشان می‌دهد که ما از میان ۴۸کشور در چهار کشور آخر قرار داریم یعنی ریاضی دانش‌آموزان ضعیف است، علوم ضعیف است حتی در زبان فارسی که زبان مادری بوده مشکل داریم.

ضعف شدید اپلیکیشن شاد

سحرخیز در بخشی از صحبت‌های خود به کاستی‌های اپلیکیشن آموزش غیرحضوری دانش‌آموزان اشاره کرد و گفت: مسوولان مربوطه در زمان کرونا گفتند شاد را ارتقا می‌دهیم اما امروز هم مشکل قطعی و وصلی وجود دارد. شبکه شاد مثل بسیاری از سامانه‌ها در ایران گاهی یک ساعت قطع است، یک ساعت وصل یا یک ساعت اختلال دارد. این در حالی‌ است که در بانک‌ها، جایی که با پول مردم سروکار دارند با این همه نیرو و هزینه باز هم مشکل داریم، چه برسد به آموزش‌وپرورش. آموزش معلمان در حوزه آموزش مجازی ضعیف است. تولید محتوای الکترونیک مشکل دارد. شبکه‌های آموزش مجازی مشکل دارد. دسترسی برابر هم برای همه ممکن نیست. وقتی آلودگی هوا از خط قرمز عبور می‌کند و وضعیت برای همه گروه‌های سنی ناسالم می‌شود. هزینه درمان بیماری‌ها بالاست، یک سرماخوردگی ساده برای مردم ۴۰۰ تا ۵۰۰‌هزار تومان هزینه دارد.

او در پایان اضافه کرد: ما امروز با انباشت بحران‌ها مواجه هستیم. شاید جعبه پاندورا در ایران باز شده است! بحران محیط‌زیستی، آلودگی هوا، ناترازی آب، برق و گاز و ناترازی در بحث آموزش همه با هم بروز کردند. کیفیت آموزش نیازمند برنامه‌ریزی است. وقتی مدارس تعطیل می‌شوند، مباحث عقب‌افتاده باید جبران شود و ناچاریم سرسری تدریس کنیم. کتاب‌ها عمودی و افقی با یکدیگر ارتباط دارند، اگر توان‌ها را یاد نگیرد، اتحاد را نمی‌فهمد و اگر اتحاد را نیاموزد مباحث بعدی را نیز نمی‌تواند یاد بگیرد. این حلقه‌ها مثل زنجیر به هم وصل‌ هستند. اگر فارسی را خوب یاد نگیرد ریاضی هم سخت می‌شود. یادگیری باکیفیت مستلزم برنامه‌درسی متناسب، معلمان باانگیزه و آموزش‌دیده و رفع دغدغه‌های آنان است. آموزش مجازی نیز باید در حد مکمل باشد مثل ویتامینی که در کنار سایر عناصر به‌کار گرفته می‌شود نه اینکه جایگزین شود.

سایه دود بر آموزش کشور

در مجموع باید گفت حفظ سلامت محصلان کشور باید در اولویت باشد اما نباید از آموزش و کیفیت یادگیری نیز غافل شد. چاره این مساله تنها یک چیز بوده و آن اتخاذ تصمیمات درست است. اتکا به سیاست‌های قدیمی که تاکنون نتیجه خاصی را نیز دربر نداشته راه‌حل اصلی نیست. در چنین اوضاعی که بحران از زمین تا آسمان کشور را فرا گرفته و کسی اقدامی هم نمی‌کند، دود تبعاتش فقط به چشم شهروندان و محصلان خواهد رفت.

وب گردی