اقتصاد برق در سراشیبی فرسودگی
جهانصنعت– «۷هزارمگاوات نیروگاه فرسوده با راندمان پایین»؛ این آخرین گزارش وضعیت نیروگاههای کشور بوده که یک مقام توانیر اعلام کرده است. در حالی که ایران با ناترازی برق در فصول پیک روبهرو بوده، یکی از ریشههای عمیق این گرفتاری در فرسودگی نیروگاههای حرارتی است. دادهها و اظهارات مسوولان نشان میدهد بخش قابلتوجهی از ظرفیت تولید برق کشور بر نیروگاههایی استوار است که عمرشان گذشته و راندمان آنها پایین بوده؛ وضعیتی که فشار بر سیستم برق را تشدید میکند.
بنا به گفته عظیم اعتمادی سرپرست شرکت تولید نیروی برق حرارتی، ۷هزار مگاوات نیروگاه فرسوده و راندمان پایین داریم که برای برخی از آنها مجوزها از سازمان برنامه گرفته شده که در صورت نوسازی و افزایش راندمان به میزان ۵/۱ تا ۲برابر راندمان فعلی، هر آنچه براساس میانگین سه سال گذشته مصرف انرژیشان تولید داشته باشند، مازاد بر تولید قبلی را بتوانند در تابلوی برق آزاد بهفروش برسانند.
هرچند این مقام وزارت نیرو این مجوزها را در راستای افزایش جذابیت سرمایهگذاری در نوسازی واحدهای فرسوده عنوان کرده است اما واقعیتها درباره کهنگی نیروگاهها قابل کتمان نیست.
طبق گزارشهای رسمی، متوسط عمر نیروگاههای حرارتی در ایران حدود ۳۰سال است. در این میان بیش از ۶۵درصد نیروگاهها کمتر از ۲۰سال سن دارند اما تقریبا ۲۰هزار مگاوات از ظرفیت حرارتی کشور در بازه سنی ۲۰تا ۴۰سال قرار دارد و به گفته برخی منابع، حدود ۳۴۶۶مگاوات ظرفیت نیز بیش از ۴۰سال دارد. البته منابع دیگری هم تایید میکنند که بخش زیادی از نیروگاههای بخار کشور بیش از ۳۰سال از عمرشان گذشته است.
این سن بالا نهفقط عددی برای گزارشهای فنی است بلکه معنایش عملکرد محدود، تعمیرات مکرر، کاهش بهرهوری و ریسک عملیاتی بیشتر است.
راهبردهای مطرحشده توسط سرپرست شرکت برق حرارتی ساخت نیروگاههای راندمان بالا، نوسازی واحدهای فرسوده و افزودن بخش بخار همگی مسیرهایی صحیح و آزموده شدهاند اما سوال این است که آیا ساختار مالی و مدیریتی صنعت برق اجازه میدهد این برنامهها از سطح شعار فراتر روند؟
راندمان پایین معضلی که باید حل شود
هاشم اورعی، استاد انرژی دانشگاه صنعتی شریف در این رابطه به «جهانصنعت» میگوید: مساله راندمان پایین نیروگاهها یک مشکل ساختاری است، نه صرفا فنی. بسیاری از نیروگاههای ما سن بالایی دارند، تجهیزاتشان قدیمی بوده و فناوری بهروز در آنها به کار گرفته نشده است. وقتی هنوز با ماشینآلاتی کار میکنید که مربوط به دهههای قبل بوده، طبیعی است که بهینهسازی راندمان محدود شود. این باعث میشود بخش زیادی از سوخت مصرفشده به گرما و تلفات تبدیل شود، نه برق مفید.
اورعی براین باور است که وقتی راندمان هر واحد فقط حدود ۳۸–۳۷درصد باشد یعنی از هر ۱۰۰واحد انرژی که وارد نیروگاه میشود، فقط ۳۸–۳۷ واحد به برق تبدیل میشود. بقیه سوخت به صورت گرما هدر میرود. این تلفات عظیم فشار زیادی بر تامین سوخت و همچنین شبکه تولید برق وارد میکند. در شرایطی که مصرف برق بالاست، چنین راندمانی به معنای اتلاف منابع ملی است و به عمق ناترازی برق دامن میزند.
رییس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران با تاکید براینکه بخش مهمی از ظرفیت نیروگاهی کشور بیش از ۳۰سال عمر دارد در نتیجه نمیتوان با فناوری و سازوکارهای چند دهه پیش، توقع تولید با کیفیت بالا و راندمان بالا داشته باشیم، میگوید: ماشینآلات قدیمیتر هزینه نگهداری بیشتری دارند، خرابی بیشتری اتفاق میافتد و وقتی بهینه نیستند، بهرهوریشان پایین میآید.
به گفته او، نوسازی جدی نیروگاهها الزامی است اما فقط به تعویض توربین یا افزودن بخار ختم نمیشود. باید سرمایهگذاری عظیمی در زیرساخت، فناوری بهروز و تعمیرات اساسی شود. بخشخصوصی باید وارد این میدان شده و امکان اقتصادی برای بازسازی واحدهای قدیمی فراهم شود. ضمن اینکه باید سیاستهای قیمتی نیز بازبینی شود تا انگیزه سرمایهگذاری واقعی در بخش تولید برق افزایش یابد.
این کارشناس انرژی بر این باور است که وقتی صنعت برق بهصورت عمده دولتی اداره شود، پویایی بخشخصوصی کمتر خواهد بود. به گفته او، در این وضعیت، نوسازیها کند پیش میرود و انگیزههای کارآمدی کاهش مییابد. ما نیاز داریم که بخشخصوصی را بر سر میز بیاوریم، پروژههای نوسازی را جدی بگیریم و چشمانداز بلندمدت ایجاد کنیم چون این مسیر تنها راه برونرفت از چرخه اتلاف انرژی و ناترازی برق است.
هدررفت انرژی به قیمت ناترازی
کارشناسان میگویند مهمترین نتیحه فرسودگی، افت راندمان تولید است. در بررسی قدمت و راندمان نیروگاههای حرارتی کشور آمده که راندمان نیروگاههای بخار حدود ۳۷درصد است، نیروگاههای گازی بین ۳۰ تا ۳۳درصد راندمان دارند و نیروگاههای سیکل ترکیبی قدیمیتر راندمانی در حدود ۴۴تا ۴۵درصد دارند. این راندمان پایین یعنی بخش زیادی از سوخت مصرفشده در این نیروگاهها، به انرژی مفید تبدیل نمیشود بلکه به گرما یا اتلاف تبدیل شده است.
وقتی راندمان پایین باشد و سوخت بیشتر مصرف شود، فشار مضاعفی بر شبکه تامین برق و سوخت وارد میآید. مدیران شرکت برق حرارتی صراحت دارند که ناترازی برق به ویژه در روزهای پیک، ریشه در همین ساختار فرسوده دارد. ناترازی تنها به معنی خاموشی نیست بلکه به معنای هزینه بیشتر، مصرف زیاد سوخت و کاهش پایداری سیستم است. در واقع اصلاح ساختاری ناوگان تولید برق نه یک انتخاب لوکس بلکه یک ضرورت راهبردی است.
کارشناسان میگویند که بدون ورود پول واقعی به نوسازی، این چرخه معیوب ادامه خواهد یافت. برای نوسازی نیروگاههای فرسوده هم مثل دیگر پروژههای برق رقم قابلتوجهی پول نیاز است. برآوردهایی که در محافل صنعتی مطرح شده، نشان میدهد بازسازی هزار مگاوات از ظرفیت نیروگاههای فرسوده حدود ۶۰۰میلیون یورو هزینه دارد.
از سوی دیگر برای تبدیل برخی نیروگاههای گازی به سیکل ترکیبی، پروژه قابلتوجهی تعریف شده است. مثلا تبدیل هفت نیروگاه خصوصی به سیکل ترکیبی، سرمایهگذاریای حدود ۲میلیارد یورو نیاز دارد. یک نمونه مهم در میان فرسودهها، نیروگاه شهید منتظری است.نیروگاهی که برای تبدیل آن به سیکل ترکیبی برای افزایش راندمان، نیاز به یکمیلیارد دلار سرمایه است.
کارشناسان اقتصادی انرژی بارها تاکید کردهاند که بدون ترمیم و نوسازی جدی هدررفت انرژی همچنان ادامه خواهد داشت زیرا صنعت برق امروز در نقطهای ایستاده که دیگر نمیتواند با شیوههای قدیمی ادامه دهد. شبکه فرسوده، مصرف فزاینده و فشار تامین سوخت، شرایطی را رقم زده که تنها راه برونرفت از آن، افزایش واقعی راندمان و نوسازی گسترده نیروگاههاست.
