آسمان در تسخیر آلودگی
پویا اصلباغ– آلودگی هوا این روزها دیگر یک معضل نیست بلکه به یک امر عادی در جامعه تبدیل شده. بسیاری معتقدند که این مساله سبک زندگی شهروندان را تغییر و نسبتبه گذشته اهمیت خود را از دست داده است. این فاجعه خاموش که از دیرباز آسمان بسیاری از شهرهای کشور را محاصره کرده از تابستان گذشته تشدید شده و تاکنون ادامه دارد. متاسفانه در آمارهای اعلامی از سوی نهادهای مرتبط، درصد قابلتوجهی از شهروندان بهواسطه هوای آلوده جان خود را از دست دادند و برخی دیگر به انواع بیماریها از جمله مشکلات تنفسی دچار شدند. در چنین شرایطی که تنفس مردم در محاصره آلودگی جوی قرار گرفته، پرسش اصلی این است که این امر چه تاثیری بر جامعه میگذارد؟
روزهای آلوده زیر ذرهبین آمار
طبق گزارشهای شرکت کنترل کیفیت هوای تهران از ابتدای فروردین تا ۱۴آبان، شهروندان تهرانی ۹۲روز هوای ناسالم برای گروههای حساس، ۸روز هوای ناسالم، ۲روز هوای بسیار ناسالم، ۲روز هوای خطرناک، ۱۱۹روز هوای قابلقبول و تنها ۶روز هوای پاک را تجربه کردند. برآوردها نشان میدهد که «تهرانیها در سالجاری تقریبا یکماه بیشتر از سال گذشته هوای آلوده تنفس کردند.»
متاسفانه داده کاملی از وضعیت آلودگی هوا در دیگر شهرها طی ششماه گذشته در دسترس نیست اما با این حال دادهها نشان میدهد که شاخص آلایندگی در مشهد ۲۷۷(بسیار ناسالم)، البرز ۱۳۶(ناسالم برای گروههای حساس)، اهواز ۱۷۱(ناسالم) و زاهدان ۱۸۳(ناسالم) تا تاریخ ۱۹آبان بوده است. از سوی دیگر، بیشتر استانها همانند فارس، سمنان و قم نیز در مرز ناسالم برای گروههای حساس قرار دارند. این شاخصها نشان میدهد که با شروع پاییز و برودت هوا آلودگی جوی در بیشتر شهرها تشدید شده است. در بررسیها مشخص شد که میانگین روزانه غلظت ذرات کمتر ۵/۲میکرون در کلانشهرهای کشور بهمراتب بالاتر از حدود مجاز سازمان جهانی بهداشت بوده است. با این اوصاف، یکی از اساسیترین موضوعاتی که مطرح شده، میزان مرگومیر بر اثر آلودگی هوا در کشور است که وزارت بهداشت بهتازگی آمار هولناکی را در اینباره ارائه کرده است.
مرگومیر از زبان مسوولان
محمدرضا ظفرقندی، وزیر بهداشت چندی پیش گفته بود: «آلودگی هوا در کشور سالانه ۵۰هزار مرگومیر در پی دارد. عدد اعلامی از سوی وزیر بهداشت نشاندهنده خطر بزرگ این مساله است. با این حال در هفته جاری علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت با اشاره به اهمیت موضوع آلودگی هوا گفت: «برآوردهای انجامشده نشان میدهد که در سال۱۴۰۳ حدود ۵۸هزار و ۹۷۵مورد مرگ در کشور منتسببه مواجهه با ذرات معلق کمتر از ۵/۲میکرون بوده که معادل ۱۶۱مرگ در روز و حدود ۷مرگ در هر ساعت است.» وی همچنین اشاره کرد: «از این میان، ۲۳درصد ناشی از بیماری ایسکمیک قلبی، ۲۱درصد سرطان ریه، ۱۷درصد انسداد مزمن ریوی، ۱۵درصد سکتهمغزی و ۱۳درصد مربوط به عفونت دستگاه تنفسی تحتانی بوده است.
جدای از مسائل انسانی و اجتماعی، مرگومیر ناشی از آلودگی هوا خسارات اقتصادی را نیز بهدنبال دارد. بهگونهای که معاون وزارت بهداشت در این خصوص گفته: «خسارتهای اقتصادی ناشی از این موضوع در سال گذشته حدودا ۱۷میلیارد دلار برآورد شده است. این خسارتها معادل ۴۷میلیون دلار در روز یا حدودا یکهزار و ۳۹۴ همت با احتساب نرخ ارز نیمایی است. گفتههای مسوولان نشان میدهد که مساله آلودگی هوا هر سال درحال شدت گرفتن است و ابعاد مختلف اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و… را دربر میگیرد.
پیامدهای اجتماعی آلودگی هوا
در همین راستا علیرضا شریفییزدی، جامعهشناس درخصوص پیامدهای اجتماعی آلودگی جوی به «جهانصنعت» گفت: آلودگی هوا صرفا یک پدیده فیزیکی و جغرافیایی نیست. در حقیقت آلودگی هوا سم معلقی است که وقتی تنفس میکنیم سلامت جسمانیمان را تهدید میکند و در کنارش عوارض روانی نیز بهدنبال دارد. ما میدانیم که آلودگی هوا یعنی ذرات سمی معلق در فضا. وقتی ما اینها را تنفس میکنیم سلامت جسم ما دچار آسیب شده و همراه با آن عوارض روانی نیز پدیدار میشود. آلودگی هوا باعث تشدید افسردگی، بیقراری و اضطراب میشود و آستانه تحمل افراد را کاهش میدهد. به عبارت دیگر صبر مردم پایین میآید. از منظر اجتماعی، در روزهایی که آلودگی افزایش مییابد میزان خشونت بیشتر و سطح کسالت بالاتر میرود. در نتیجه این وضعیت افراد به موفقیتهای کمتری دست پیدا میکنند و احساس رضایت از خودشان کاهش مییابد. براساس آمارهایی که وزارت بهداشت و سازمان جهانی بهداشت هر ساله منتشر میکنند آلودگی هوا هزاران نفر را به کام مرگ میکشاند. در نظر بگیرید فرد فوتشده ممکن است سرپرست یک خانواده باشد، مادر یا پدر فرزندان و پیامدهای اجتماعی نامطلوب این حادثه بلافاصله دامنگیر خانواده و جامعه میشود. این پیامدها در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی بهصورت متقابل به یکدیگر وصل و تشدیدکننده هستند.
تغییر رفتار اجتماعی
شریفی یزدی افزود: آلودگی هوا بهخاطر تغییراتی که در بیوشیمی بدن ایجاد میکند، آستانه تحمل افراد را پایین میآورد، خشونت را در سطح جامعه افزایش میدهد و روابط میانفردی را تحت فشار قرار میدهد. ما شاهد مشکلات و درگیریهای خانوادگی در روزهایی هستیم که آلودگی بالاست زیرا افراد بهدلیل کاهش تحمل و افزایش تحریکپذیری، واکنشهای تندتری از خود نشان میدهند. این شرایط زمینه بروز رفتارهایی را فراهم میکند که فرد کنترل لازم بر رفتار خود را از دست میدهد. از منظر اجتماعی در شهرهایی که آلودگی مزمن است همانند کلانشهرهای کشور، میزان فعالیت اقتصادی پایین میآید چون بسیاری از افراد توانایی جسمی لازم برای کار و حضور در فضاهای عمومی را ندارند. برای مثال شخصا مواردی داشتهام که بهخاطر آلودگی مجبور شدم حضور در کلاس دانشگاه یا مطب را لغو کنم. حالت تهوع و کسالت باعث میشود که مردم نتوانند مانند گذشته فعال باشند. این موضوع در شرایطی که اقتصاد کشور به شدت ضعیف شده، آسیبهای بیشتری را بر اقتصاد وارد میکند.
سیاستهای غلط، آفتی چندساله
این جامعهشناس با اشاره به سیاستهای نهادها در مقابله با آلودگی هوا تشریح کرد: واقعیت این است که مساله آلودگی هوای کلانشهرها یک مساله بینسازمانی است و نمیتوان آن را به یک نهاد خاص نسبت داد. درباره درستی یا نادرستی سیاستها باید نمونههایی را بررسی کرد اما اگر بخواهیم اصلاحی انجام دهیم، باید از همین نقطه آغاز کنیم. در بسیاری از کشورها دولتها یا خود تولید و مصرف گاز را مدیریت، یا گاز را وارد و در نیروگاهها آن را به برق پاک تبدیل میکنند و سپس آن انرژی پاک را در اختیار خانوارها قرار میدهند. این روش هم از نظر ایمنی بهتر بوده و هم از نظر کاهش آلودگی موثرتر است اما در کشور ما، با وجود خطرات زیستمحیطی مانند زلزله و سایر حوادث طبیعی، گازرسانی گستردهای انجام شده که بعضا هر خانه را به یک بمب بالقوه تبدیل کرده است. سیستمهای گرمایشی در مجتمعهای مسکونی اغلب مبتنیبر موتورخانههایی است که از دیزل یا گازوئیل استفاده میکنند و درنتیجه دود و دیاکسیدکربن تولید میکنند و این یکی از عوامل اصلی آلودگی در تهران و سایر کلانشهرها بهشمار میآید. این یک سیاست غلط است.
شریفییزدی ادامه داد: سیاست غلط دوم مربوط به وسایل نقلیه است که در آن شهرداری باید نقشآفرینی کند. بهجای سرمایهگذاری کافی روی مترو و اتوبوسهای برقی و ناوگان حملونقل عمومی باکیفیت، ما به ساخت بزرگراههای جدید و ترویج استفاده خودروی شخصی پرداختیم. در بسیاری از نقاط دنیا بهسمت وسایل نقلیه عمومی الکتریکی و حملونقل همگانی ارزان و قابلدسترس رفتهاند اما در کشور ما زیرساختهای حملونقل عمومی در ساعتهای اوج یا اصلا وجود ندارند یا ناکافی هستند بنابراین افراد ناگزیر به استفاده از خودروهای شخصی تکسرنشین میشوند و آلودگی افزایش مییابد. این سیاست توسعه بزرگراهها بهجای تقویت حملونقل عمومی تاثیر مستقیم و منفی بر آلودگی هوا دارد.
آلودگی هوا اولویت مسوولان کشور نیست
این جامعهشناس افزود: مساله بعدی بحث شهرکهای صنعتی حاشیه شهر است. کارخانهها و واحدهای صنعتی حاشیهای بهصورت شبانهروزی مقدار قابلتوجهی دیاکسیدکربن و آلایندهها تولید و آنها را به هوای شهر تزریق میکنند. این سیاست نادرست شکلگیری صنایع در حاشیه سکونتگاهها نیز یکی دیگر از عوامل تشدیدکننده آلودگی است. در مجموع سیاستهای قبلی مسوولان در مقابله با این بحران اشتباه بوده و اکنون در نقطهای نامناسبی قرار داریم. نکته بعدی، فقدان توان یا انگیزه برای استفاده از تجربه کشورهای دیگر است. بهعنوان نمونه، مکزیکوسیتی که زمانی یکی از آلودهترین پایتختها بود با اجرای یک برنامه دهساله توانست کیفیت هوای خود را بهبود دهد. دولتمردان آنجا اولویت را سلامت مردم قرار دادند و اقدامات ساختاری و بلندمدت انجام دادند. متاسفانه در کشور ما چنین اولویتی وجود نداشته و از تجربههای موفق بینالمللی نیز به طور موثر استفاده نشده است.
مقصر این فاجعه کیست؟
برای یافتن مقصر این بحران باید گفت ۲۳دستگاه براساس قانون هوای پاک مشارکت و مسوولیت دارند اما وظیفه شهرداری در این زمینه تعیینکننده است. بسیاری از مسوولان از جمله شهردار تهران به عملکرد خود درخصوص مقابله با آلودگی هوا نمره خوبی میدهد اما وضعیت و کیفیت آسمانهای کلانشهرها مخصوصا تهران خلاف این را ثابت میکند. آمار مرگومیرها بالا رفته و سیاستهای شکستخورده مانند تعطیلی مدارس و صنایع چیزی جز ضرر برای کشور به همراه نداشته است. با این اوصاف، مشخص نیست که مسوولان با چه معیاری عملکرد خود را ارزیابی میکنند! آلودگی هوا حاصل سالها بیتوجهی و اجرای سیاستهای غلط است و بدون اقدام جدی، سلامت و زندگی شهروندان همچنان در خطر خواهد بود.
