نهادهای پرخرج بی‌خاصیت

نادر کریمی جونی
کدخبر: 573910

نادر-کریمی-جونی

نادر کریمی جونی

بزرگی و حجیم بودن دولت از عوامل مهم ناکارآمدی اداری و افزایش تورم در ایران دانسته می‌شود. در این‌باره بسیاری از کارشناسان مدیریت جامعه و اقتصاد اظهارنظر کرده‌اند و مسعود پزشکیان نیز از ابتدای به قدرت رسیدن چندین بار این حقیقت را بیان و بر آن تاکید کرده است. از جمله این تاکیدها پنجشنبه گذشته و در سخنرانی او در جمع مقامات کردستان و در سنندج صورت گرفت. البته اظهارات او پیش از این بارها و با ارائه مدل‌ها و آمارهای تطبیقی انجام گرفته که قابل انکار نیست. یعنی ناظران و تحلیلگران بررسی و بیان می‌کنند که برای اداره کشوری مانند ژاپن یا چین با جمعیتی بسیار بیشتر از ایران، چه تعداد کارمند، مدیر، معاون وزیر، اعضای هیات دولت، مقامات حاکمیتی و… به کار مشغولند و از صندوق حکومت نان می‌خورند و در ایران تعداد این افراد چقدر است و چه بازدهی و ارزش‌افزوده‌ای دارند. روشن است که ارزش‌افزوده در این محاسبه فقط به محورها و موارد قابل شمارش و محاسبه باز نمی‌گردد بلکه همین که یک نهاد با مجموعه فعالیت‌های خود شرایط روانی زندگی را برای شهروندان تسهیل و از آن مهم‌تر لذت‌بخش‌تر کند و جامعه با امیدواری بهتر و بیشتری به زندگی ادامه دهد، اگرچه به‌طور مستقیم قابل برآورد و محاسبه نیست اما در نهایت تاثیر چنین کارکردی در پایان چرخه تولیدات جامعه در حوزه‌های صنعت، فرهنگ و… دیده می‌شود و می‌توان تاثیرهای مثبت آن را در زندگی عمومی شهروندان مشاهده کرد. از این بابت است که شاخص خوشحالی جامعه اکنون به یکی از شاخص‌های مهم و غیرقابل انکار جامعه در جهان تبدیل شده و مانند سایر شاخص‌های مهم امور اجتماعی مورد توجه و ارزیابی قرار می‌گیرد.

البته مسعود پزشکیان در جریان سفر به آذربایجان غربی اظهاراتی را بر زبان آورد که نشان می‌دهد از بودجه عمومی کشور، مجموعه‌ها و نهادهایی سهم می‌برند که حتی کارکردهای غیرمادی هم برای ایرانیان ندارد و با وجود آنکه بنا به گفته رییس‌جمهور هیچ فایده‌ای برای کشور و ملت ندارند اما دهان‌شان برای دریافت سهم‌هایی که هر روز فربه و فربه‌تر می‌شود، باز و بازتر شده است. پزشکیان در این سخنان تصریح کرد که برخی مجموعه‌ها با وجود آنکه صدها‌میلیارد تومان بودجه دریافت می‌کنند حتی ۱۰تومان هم فایده ندارند. در این گفتار رییس‌جمهور بیان نکرد که آن نهادها باوجود دریافت صدها‌میلیارد تومان بودجه از درآمدهای عمومی کشور حتی ۱۰تومان بازدهی ندارند آیا به نهادها و ادارات دولتی بازمی‌گردد یا در میان مجموعه‌هایی حاکمیتی و غیردولتی باید به دنبال آنها گشت. روشن است که تمامی مجموعه‌های دولتی در ذیل نظارت‌های نهادهایی همچون دیوان محاسبات، سازمان برنامه‌وبودجه و سازمان بازرسی کل کشور فعالیت کرده و باید در مقابل هزینه‌ای که دریافت می‌کنند برابر تعریفی که در مقابل آن هزینه در لایحه بودجه بیان شده، پاسخگو باشند. از این بابت مفادی که در لایحه بودجه آمده تمام هزینه‌ها و پرداخت‌های بودجه عمومی را تعریف کرده است. چنانکه دستگاه‌های اجرایی نمی‌توانند در مقابل بودجه‌ها و درآمدی که از دولت دریافت می‌کنند، حتی ۱۰تومان هم بازدهی نداشته باشند. به این دلیل احتمال آنکه منظور پزشکیان از چنین مجموعه و دستگاه‌هایی به دولت و ادارات آن مربوط باشد، بسیار کم است.

نمی‌توان انکار کرد که دولت جمهوری اسلامی ایران به نسبت حجم کاری که در دست دارد و اداره جامعه و جمعیت شهروندانی که برعهده دارد، بسیار حجیم و تنبل است و تعداد کارمندان زیاد و بهره‌وری اندکی دارد.

در مقابل آنچه دریافت می‌کند و هزینه‌ای که برای شهروندان ایرانی به بار می‌آورد، خروجی مناسبی ندارد و می‌توان این دولت چاق و تنبل را بسیار لاغر و چابک کرد، بهره‌وری را افزایش داد و تراز مثبتی میان هزینه- فایده دولت پدید آورد.

با این همه به روشنی می‌توان دریافت که همین دولت چاق و تنبل در مقابل همه پول‌هایی که دریافت می‌کند، بازدهی صفر ندارد و کارهایی انجام می‌دهد که بیشتر از  ۱۰تومان ارزش دارد.

البته مجموعه‌هایی وجود دارند که ذیل چهره‌ها و نهادهای حاکمیتی فعالیت می‌کنند و از حاشیه امن ایشان بهره می‌برند. ناگفته پیداست همانطور که مسعود پزشکیان در همین سخنرانی بیان می‌کند هیچ؟‌کس نمی‌تواند به موجودیت این نهادها نظر بد کند یا حتی به نظر بد نزدیک شود چراکه کوچک‌ترین اعتراض یا انتقاد به موجودیت و بازدهی ایشان بلافاصله به ضدیت با نظام، انقلاب و اسلام نسبت داده می‌شود و فرد معترض و منتقد باید در مورد ضدیت با اسلام و خدا پاسخگو باشد. در همین نشست رییس‌جمهور اعتراض می‌کند (نقل به مضمون):

« تا می‌آییم به اینها دست بزنیم ما را به ضدیت به‌جایی متهم می‌کنند…» در واقع این نهادها به خودی خود نه کارکردی دارند و نه فایده ملموسی بر آنها متصور است. برخی از این نهادها مدعی افزایش میزان دینداری در شهروندان ایرانی هستند و اگر نبودند هم اکنون ایرانیان منحرف و ضدخدا می‌شدند. برخی دیگر از این نهادها مدعی افزایش میزان تهور دینی و مقاومت شهروندان ایرانی هستند و پایداری و پایمردی ایرانی‌ها را به خودشان نسبت می‌دهند و برخی دیگر ادعا می‌کنند که در دنیا ترویج دین اسلام و مذهب شیعه می‌نمایند و زنده نگه داشتن مذهب شیعه در جهان از جمله رسالت‌ها و وظیفه‌های ایشان است. برخی دیگر هم می‌گویند در قبال پول‌ها و بیت‌المالی که دریافت می‌کنند پرچم مبارزه با استکبار و صهیونیست را برافراشته و در اهتزار نگه می‌دارند اما هیچ‌یک از این ادعاها و کارکردهای ادعایی نه قابل ارزیابی یا ارزشیابی است و نه قابل سنجش. کسانی که چنین کارکردها و ادعاهایی را به چالش می‌کشند و می‌پرسند چه کسی و چگونه این کارکردها را اثبات و تایید می‌کند و چگونه می‌توان دریافت که تراز هزینه-فایده چنین نهادهایی چیست و چه وضعیتی دارد؟ بلافاصله به ضدیت با خداوند و نیز مخالفت با نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی متهم می‌شوند و به منتقدان این حق داده نمی‌شود که بپرسند در قبال حق‌الناس که از بیت‌المال مسلمین دریافت می‌کنید، شما نهادهای پرمدعا چه کارکرد یا ثمره برابری برای ارائه در دست دارید. جالب است که همین نهادها گاهی برای به رخ کشیدن میزان کارکرد یا نفوذ خود، مسائل کوچک جامعه و کشور را بزرگنمایی و به بحران تبدیل می‌کنند.

در واقع این نهادها علاوه بر خساراتی که به اقتصاد و دارایی‌های جامعه می‌زنند و بیت‌المال را برای آسایش‌طلبی و شهرت خود خرج کرده مسائل کوچک را به بحران تبدیل و بدین ترتیب به جای خوشحال کردن شهروندان ایرانی هیجان منفی و نگرانی را به بدنه جامعه تزریق می‌کنند.

وب گردی