قربانیان آپارتاید دولتی
پویا اصلباغ– ارتقای معیشت اقشار مختلف جامعه مخصوصا قشر ضعیف و کمتوان یکی از اصلیترین وظایف دولت است. متاسفانه بهواسطه چالشهای اقتصادی در کشور علاوه بر افراد عادی جامعه، بسیاری از گروههای ضعیف مانند معلولان و افراد کمتوان با مشکلات معیشتی فراوانی دستوپنجه نرم میکنند. در ادوار گذشته بسیاری از دولتها برنامههای مختلفی را برای بالا بردن سطح کیفیت زندگی این افراد ارائه کردند اما نهتنها مشکلی حل نشده بلکه شرایط بیش از پیش وخیمتر شده است. یکی از این برنامهها «برنامه هفتم توسعه» است. قرار بر این است که در این سند پنج ساله، دولت طی سالهای۱۴۰۳ تا ۱۴۰۷ در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… رشد و تحول ایجاد کند.
دولت سیزدهم با تصویب این سند وعده داده بود که حداقل تا پایان سال۱۴۰۷، اقتصاد کشور رشد ۸درصدی را تجربه کند و معیشت جامعه مخصوصا گروههای آسیبپذیر ارتقا یابد. اکنون که در نیمه دوم سال۱۴۰۴ قرار داریم، افراد معلول و کمتوان با چالشهای زیادی از جمله مستمری ناچیز، بیمه ضعیف، مسکن، شغل و مشکلات زیادی مواجه هستند. در واقع باید گفت این برنامه تاکنون نتوانسته تحول مثبتی را برای آنها ایجاد کند.
ویلچر، محدودیت یا عامل بیتوجهی؟
بنابر اعلام سازمان بهزیستی حدود ۹میلیون نفر از جمعیت کشور با معلولیتهای مختلف روبهرو هستند. سال گذشته معاون وزیر کار و رفاه اجتماعی و رییس سازمان بهزیستی کشور گفت که حدود ۱۴میلیون معلول در کشور وجود دارد که از این تعداد یکمیلیون و ۵۰۰هزار نفر از آنها تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند. به باور بسیاری از فعالان حقوق معلولان، تعداد تحتپوشش بسیار ناچیز است و بخش عمدهای از آنان در این زمینه نادیده گرفته شدند. آنها همچنین بیان کردند که حمایتهای بهزیستی کافی نیست و همین امر سبب شده که افراد ناتوان در زندگی خود دچار مشکل شوند.
پیشتر گفته شد که قرار بود در برنامه هفتم توسعه اقدام مثبتی در زمینه ارتقای معیشت معلولان ایجاد شود اما مبالغ واریزی برای افراد تحتپوشش حکایت از یک فاجعه دارد. به گفته بسیاری از معلولان، مستمری ماهانه آنها ۳میلیون تومان و بعضا کمتر از این مبلغ برای آنها واریز میشود. این امر نشان میدهد که سند توسعه هفتم، هیچ توجهی به معیشت معلولان نکرده است. در همین زمینه بهروز مروتی، فعال و رییس کمپین معلولان گفته بود: «در برنامه هفتم توسعه، قوانین بردهداری برای معلولان احیا و بسیاری از افراد بهخاطر مشکلات مالی درمان خود را رها کردهاند.»
برنامه هفتم توسعه هیچ دستاوردی برای معلولان نداشته
در همین راستا برای بررسی اوضاع معیشتی معلولان به گفتوگو با بهروز مروتی نشستیم. وی در طول دوران فعالیت خود انتقادات زیادی را نسبت به کیفیت زندگی افراد کمتوان داشته و به نوعی بیانگر اوضاع اسفبار معلولان نیز است. او با اشاره به برنامه هفتم توسعه به «جهانصنعت» گفت: برنامه هفتم توسعه برای معلولان دستاوردی نداشته حتی همان مستمری که در برنامه توسعه هفتم در نظر گرفته شده بود، اجرایی نشده است. البته در برنامههای قبلی چنین مفادی وجود داشت اما آنها نیز عملی نشدهاند. در حال حاضر دولت برای یک فرد معلولی که خودش سرپرست خود است یا به قول معروف کسی را تحتپوشش ندارد، مبلغ یکمیلیون و ۴۰۰هزار تومان پرداخت میکند. این مبلغ در برنامههای توسعه ششم، پنجم و هفتم حداقل باید سالانه به اندازه ۲۰درصد حداقل دستمزد باشد که باتوجه به حداقل دستمزد فعلی حدود ۱۰میلیون و ۴۰۰هزار تومان، مبلغی حدود ۲میلیون تومان باید طبق برنامه هفتم پرداخت شود اما متاسفانه اکنون فقط یکمیلیون و ۴۰۰هزار تومان پرداخت میشود. وی افزود: این در حالی است که برای تعداد افراد تحتپوشش، از یکمیلیون و ۴۰۰ تا ۴ میلیون تومان متغیر است اما برای افراد تکنفره همان مبلغ یکمیلیون و ۴۰۰هزار تومان پرداخت میشود که کاملا کمتر از میزان تعیینشده در برنامه هفتم است. از سوی دیگر معلولان ماده(۲۷) قانون حمایت از حقوق معلولان را دارند که طبق آن دولت باید به معلولان شدید و خیلی شدید فاقد شغل و درآمد، کمک هزینه معیشت به میزان حداقل دستمزد سالانه پرداخت کند. برای مثال باید ۱۰میلیون و ۴۰۰هزار تومان پرداخت شود اما دولت تقریبا تنها حدود ۱۰درصد آن را پرداخت میکند یعنی حدود یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان!
مروتی اضافه کرد: بنابراین با نگاه به قوانین، برنامه توسعه هفتم و سیاستهای فقرزدایی مشاهده میکنیم که در هر جایی که قانون به نفع افراد مستضعف و قشر ضعیف جامعه پیشبینی شده اجرا نمیشود. وزیر کار نیز اعلام کرده است ۳۰میلیون تومان درآمد ماهانه ملاک حذف از لیست یارانهبگیران است. این در حالی است که یک خانواده سه نفره در تهران با درآمد حدود ۳۰میلیون تومان زیر خط فقر است. حال اگر مجموع دریافتیهای دولت شامل مستمری کمک هزینه ماده (۲۷) و یارانه ۳۰۰ تا ۴۰۰هزار تومانی را در نظر بگیریم به ۳میلیون تومان هم نمیرسد!
زندگی با ۳میلیون تومان ماهانه!
بهروز مروتی با اشاره به هزینه و واریزی معلولان گفت: شایان ذکر است که کمک هزینه ماده(۲۷) تنها به معلولان شدید و خیلی شدید که حدود ۶۰۰هزار نفر هستند تعلق میگیرد و در حال حاضر حدود ۲۵۰ تا ۲۶۰هزار نفر از آن بهرهمند هستند و ۳۵۰هزار نفر دیگر از این حق محرومند. وقتی مجموع درآمد این افراد کمتر از ۳میلیون تومان است و هزینههای واقعی زندگی و نیازهای ویژه افراد دارای معلولیت در نظر گرفته نمیشود، وضعیت آنها بسیار دشوار میشود. برای داشتن زندگی عزتمندانه حداقل هزینهای که برای یک فرد دارای معلولیت نیاز است حدود ۵۰ تا ۶۰میلیون تومان است، با احتساب تورم و هزینههای درمانی، توانبخشی و مراقبتی. این در حالی است که مجموع حمایتهای دولتی به ۳میلیون تومان هم نمیرسد و اعتراض این افراد نیز راه به جایی نمیبرد. به همین دلیل افراد دارای معلولیت در یک آپارتاید نانوشته زندگی میکنند و از حقوقشان به صورت عمدی تضعیف میشوند.
بیمهای که حمایت نمیکند
مدیر کمپین معلولان با اشاره به وضع بیمه معلولان تشریح کرد: در زمینه بیمه نیز افراد دارای معلولیت تنها از بیمه حداقلی بهرهمند هستند که همان بیمه سلامت است و داروخانهها و مراکز خصوصی معمولا آن را قبول نمیکنند و تنها در بیمارستانهای دولتی قابل استفاده است. این بیمه، تکمیلی نیست و نیازهای درمانی و توانبخشی افراد را پوشش نمیدهد. افراد دارای معلولیت نیازمند خدمات فیزیوتراپی، گفتاردرمانی، کاردرمانی و آبدرمانی هستند که به دلیل نبود بیمه تکمیلی، قادر به استفاده از آنها نیستند. علاوه بر این بسیاری از بیمارستانهای دولتی به دلیل هزینههای بالای درمان بیماران معلول را پذیرش نمیکنند. برای مثال فردی با زخم بستر مجبور است به مراکز خصوصی مراجعه کند که هزینههای بسیار بالایی دارد و بسیاری از افراد قادر به پرداخت آن نیستند که در نهایت منجر به عفونت و مرگ میشود.
تامین هزینههای زندگی و درمانی با این مبالغ طنز تلخی است
مروتی در بخشی از صحبتهای خود با اشاره به میانگین هزینههای روزمره یک فرد دارای معلولیت گفت: هزینههای جاری و روزمره برای افراد دارای معلولیت شدید و خیلی شدید، یا کسانی که آسیب نخاعی دارند شامل لوازم بهداشتی، مراقبت و پرستاری نیز میشود. برای مثال یک پرستار ۲۴ساعته حدود ۳۰ تا ۳۵میلیون تومان در ماه هزینه دارد، در حالی که دولت تنها ۴میلیون و ۲۰۰هزار تومان پرداخت میکند و بیش از ۱۰۰هزار نفر در نوبت دریافت این حق هستند، همچنین کمک هزینههای بهداشتی مانند سوند و ملاتون و دیگر وسایل بهداشتی حدود ۱۲ تا ۱۵میلیون تومان در ماه نیاز دارد اما دولت تنها یکمیلیون و ۵۰۰هزار تومان ارائه میدهد.
وی افزود: به طور کلی در هر خدمتی که دولت ارائه میکند، حدود یکدهم بودجه مورد نیاز پرداخت میشود که مشکلات جدی برای زندگی افراد دارای معلولیت ایجاد کرده است. افراد دارای معلولیت توانایی اعتراض مستمر ندارند اما سالها تلاش کردند صدایشان را به مسوولان برسانند که متاسفانه نه دولت و نه مجلس ارادهای برای رسیدگی به این مشکلات ندارند.مروتی اضافه کرد: در برنامه هفتم توسعه نیز ماده مربوط به معیشت افراد دارای معلولیت وجود دارد اما مستمری مددجویان کمیته که شامل معلولان نیست باید ۲۰درصد حداقل دستمزد باشد که طبق برنامه توسعه پنجم، ششم و هفتم تاکنون اجرا نشده است. امیدوارم که بالاخره یک نفر یا گروهی از مسوولان، گزارش هزینهها و نیازهای واقعی این افراد را ببیند و صدای آنها را بشنود. آموزههای دینی و ملی ما بر رسیدگی به قشر ضعیف و آسیبپذیر تاکید دارد اما در عمل حمایت قابلتوجهی مشاهده نمیشود. امیدوارم بالاخره توجهی به افراد دارای معلولیت و خانوادههایشان در این وضعیت اقتصادی دشوار شود زیرا آنها بیش از هر قشر دیگری نیازمند حمایت و رسیدگی هستند.
معلولیت در ایران مساوی است با فراموش شدن
در نهایت باید گفت معلولیت در کشور به مثابه فراموششدگی است. در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان درصدد رشد و ارتقای کیفیت افراد آسیبدیده و ناتوان جامعه خود هستند، مسوولان دولتی، بهزیستی و نهادهای مرتبط در کشور نهتنها توجهی به این افراد نمیکنند بلکه هیچ برنامهای نیز برای آنها ندارند. برنامه هفتم توسعه که قرار بود معیشت جامعه کل کشور را بهبود بخشد، حال تنها در حد برگی کاغذ باقی مانده است. از سوی دیگر واریزی ماهانه ۳میلیون تومانی بهزیستی و حمایتهای ناچیز دولتی به نوعی آپارتاید دولتی است که قربانیان آن افراد ناتوان و کمتوان هستند. این شرایط بیانگر بیبرنامگی و ناکارآمدی سیاستهای حمایتی در کشور است و مسوولان با ارائه چنین برنامههایی، ضربه عمیقی بر پیکر خسته و کمتوان افراد وارد میکنند.
