اعتراف تلخ مدیر سرمایه‌گذاری و کسب‌وکار شرکت ملی نفت ایران:

مدیران نفتی زیر فشار ۱۳ دستگاه نظارتی

گروه انرژی
کدخبر: 569659
مدیر سرمایه‌گذاری و کسب‌وکار شرکت ملی نفت ایران، در همایش بین‌المللی سرمایه‌گذاری بر بحران بی‌اعتمادی و بوروکراسی در صنعت هشدار داد که اگر به سرعت اقدام نشود، منابع نفت و گاز کشور بدون بهره‌برداری باقی خواهند ماند.
مدیران نفتی زیر فشار ۱۳ دستگاه نظارتی

جهان صنعت– مدیر سرمایه‌گذاری و کسب‌وکار شرکت ملی نفت ایران می‌گوید: مشکل صنعت نفت کمبود پول نیست، مشکل بی‌اعتمادی است زیرا عملکرد مدیران نفتی زیر سایه ۱۳دستگاه نظارتی بررسی می‌شود.

دومین روز همایش بین‌المللی سرمایه‌گذاری و تامین مالی صنعت نفت، گاز و پتروشیمی در حالی برگزار شد که بار دیگر موضوع اصلی مباحث، نه کمبود سرمایه بلکه بحران ساختاری اعتماد و تصمیم‌گیری در صنعت نفت بود. امیر مقیسه، مدیر سرمایه‌گذاری و کسب‌وکار شرکت ملی نفت ایران در سخنانی صریح و انتقادی گفت: «مشکل صنعت نفت ما کمبود پول نیست؛ مشکل بی‌اعتمادی است.» او تاکید کرد که عملکرد مدیران نفتی امروز زیر سایه ۱۳دستگاه نظارتی بررسی می‌شود و این فضای سنگین نظارتی عملا جسارت تصمیم‌گیری را از مدیران گرفته است.

مقیسه با اشاره به ساختار نظارتی پیچیده در صنعت نفت گفت: «مدیران نفتی نمی‌توانند شجاعانه تصمیم بگیرند زیرا هر تصمیمی می‌تواند در یکی از این ۱۳نهاد با برداشت متفاوتی مواجه شود. بسیاری از مدیران، بیش از آنکه نگران منافع ملی باشند، دغدغه رضایت دستگاه‌های نظارتی را دارند.» او این وضعیت را با سازوکار تصمیم‌گیری در شرکت‌های بزرگ بین‌المللی مانند آرامکو، ادنوک و توتال مقایسه کرد و گفت در هیچ‌کدام از این شرکت‌ها چنین فضای سنگینی وجود ندارد.

این سخنان در واقع بازتابی از یکی از مشکلات مزمن اقتصاد ایران است؛ تعدد مراکز تصمیم‌گیری و نظارت‌های هم‌پوشان که به جای ارتقای شفافیت باعث توقف تصمیمات کلیدی و از بین رفتن روحیه ابتکار در مدیران می‌شود. به گفته مقیسه، اگر قرار است صنعت نفت دوباره نقش پیشران خود را در اقتصاد ملی بازیابد، باید «ریل تصمیم‌گیری» تغییر کند. او از مجلس، دولت و نهادهای نظارتی خواست به طور همزمان بپذیرند که فرصت اندکی برای اصلاح مسیر باقی مانده است.

صنعت نفت در تله بوروکراسی

مدیر سرمایه‌گذاری شرکت ملی نفت ایران در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: مشکل اصلی صنعت نفت، نبود سازوکارهای مطمئن برای جلب اعتماد مردم و سرمایه‌گذاران است. به گفته او، «تا زمانی که مردم احساس نکنند سرمایه‌گذاری در پروژه‌های ملی بازدهی و امنیت دارد، منابع عظیم نقدینگی کشور به سمت فعالیت‌های مولد حرکت نخواهد کرد.»

مقیسه با اشاره به آمارهای بانک مرکزی یادآور شد: بین سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۹ بیش از ۱۷۰‌میلیارد دلار از کشور خارج شده است. تنها در نیمه نخست سال ۱۴۰۲ نیز حدود ۱۲‌میلیارد دلار خروج سرمایه ثبت شده، در حالی که حجم نقدینگی کشور به بیش از ۱۱‌هزار‌هزار‌میلیارد تومان رسیده است. با وجود چنین حجم عظیمی از منابع مالی، صنعت نفت همچنان با کمبود سرمایه در پروژه‌های توسعه‌ای روبه‌رو است. او افزود: «این نشان می‌دهد مشکل ما کمبود پول نیست بلکه مسیر هدایت سرمایه و اعتماد به آینده سرمایه‌گذاری در کشور دچار بحران است.»

مقیسه یکی از چالش‌های اساسی شرکت ملی نفت ایران را در «ابهام نقش نهادی» آن دانست. او گفت: «در ایران هنوز جایگاه شرکت ملی نفت در اقتصاد ملی مشخص نیست. توسعه میادین، تولید نفت، پرداخت یارانه انرژی و حتی واردات نهاده‌های دامی بر دوش این شرکت قرار گرفته است.» به باور او، این تعدد وظایف باعث شده شرکت ملی نفت از ماموریت اصلی خود که توسعه پایدار و تولید کارآمد انرژی است فاصله بگیرد.

کارشناسان نیز بارها هشدار داده‌اند که تداخل وظایف حاکمیتی و اجرایی در صنعت نفت، این شرکت را از یک نهاد اقتصادی به یک دستگاه چندمنظوره اداری تبدیل کرده است. نتیجه این وضعیت، شکل‌گیری بوروکراسی سنگینی است که تصمیم‌گیری‌های اقتصادی را کند، پرهزینه و غیرشفاف می‌کند.

مقیسه در سخنانش یادآور شد که روزگاری لوگوی شرکت ملی نفت ایران مایه افتخار و حسرت کشورهای نفتی منطقه بود اما امروزه فاصله ایران با بازیگران بزرگ انرژی از جمله آرامکو و ادنوک به‌طور چشمگیری افزایش یافته است. او گفت: «آرامکو چند سال پیش تنها با عرضه ۵‌درصد از سهام خود در بورس‌های بین‌المللی بیش از ۲۵‌میلیارد دلار جذب سرمایه کرد. دولت عربستان نیز تضمین سود سالانه ۷۵‌میلیارد دلاری برای سهامداران داد.»

این مثال نشان می‌دهد که چگونه اصلاح ساختار حکمرانی، استقلال مدیریتی و شفافیت مالی می‌تواند شرکت‌های ملی نفت را به برندهای جهانی تبدیل کند. در مقابل صنعت نفت ایران با وجود ذخایر عظیم و نیروی انسانی متخصص، درگیر سازوکارهای پیچیده و بوروکراسی‌های بازدارنده است که مانع جذب سرمایه داخلی و خارجی می‌شود.

فرصت‌های از دست‌رفته و تهدید پایان عصر نفت

یکی از هشدارهای جدی مقیسه در این همایش، مربوط به محدودیت زمانی برای بهره‌برداری از منابع نفت و گاز بود. او گفت: «نفت ستون فقرات اقتصاد و امنیت ملی ماست اما عمر آن زودتر از آنچه پیش‌بینی می‌کردیم روبه پایان است. براساس برآوردهای بین‌المللی، دوره نفت حداکثر سه تا چهار دهه آینده خاتمه خواهد یافت.»

او افزود: «اگر چند سال پیش از ضرورت تولید حداکثری نفت سخن به میان می‌آمد ما را متهم به تولید غیرصیانتی می‌کردند اما امروز، رفتار و پیش‌بینی‌های شرکت‌های بزرگ انرژی در جهان نشان می‌دهد که روند گذار از انرژی‌های فسیلی آغاز شده و طبق اجماع مراجع معتبر بین‌المللی نقش نفت و گاز در اقتصاد جهان تا چهاردهه آینده به‌طور جدی کاهش خواهد یافت.»

به گفته مقیسه، ادامه روند فعلی به معنای آن است که حدود ۷۰‌درصد نفت و ۸۰‌درصد گاز باقیمانده در مخازن کشور هرگز تولید نخواهد شد و زیر زمین باقی می‌ماند. او هشدار داد: «اگر امروز اقدام نکنیم، نسل‌های آینده حتی فرصت بهره‌مندی از این ثروت را نخواهند داشت.»

سخنان مدیر سرمایه‌گذاری شرکت ملی نفت در واقع بیانگر انتقاد از چرخه معیوب سیاستگذاری در صنعت انرژی است؛ چرخه‌ای که از یک‌سو با تحریم‌ها و محدودیت‌های خارجی روبه‌رو است و از سوی دیگر با ضعف ساختاری در داخل دست‌وپنجه نرم می‌کند. نتیجه آن عقب‌ماندگی پروژه‌های توسعه‌ای، فرسودگی زیرساخت‌ها، کاهش جذابیت سرمایه‌گذاری و از دست رفتن سهم بازارهای جهانی است.

از شفافیت تا جسارت تصمیم‌گیری

به گفته مقیسه، دولت و قانونگذاران باید با ایجاد سازوکارهای شفاف و قابل اعتماد، مردم را به مشارکت در پروژه‌های ملی ترغیب کنند. دانشگاه‌ها و نهادهای توسعه‌ای نیز می‌توانند در نقش تضمین‌کننده و اعتباربخش وارد عمل شوند. او تاکید کرد: «اگر امروز تصمیم نگیریم، فردا دیر خواهد بود. باید با همدلی و اصلاح نگرش، اعتماد عمومی را بازسازی و صنعت نفت را به جایگاه واقعی خود بازگردانیم.»

تحلیلگران بر این باورند که سخنان مقیسه را می‌توان نوعی فراخوان به اصلاح ساختاری دانست. او به صراحت می‌گوید که بدون تغییر در ذهنیت مدیریتی و خروج از فضای محافظه‌کارانه، هیچ سرمایه‌ای -چه داخلی، چه خارجی- وارد این صنعت نخواهد شد. صنعت نفت برای حرکت به سمت توسعه، نیازمند جسارت در تصمیم‌گیری، انضباط مالی و شفافیت نهادی است.

در سطح جهانی، شرکت‌های بزرگ انرژی با اصلاحات ساختاری توانسته‌اند از یک نهاد دولتی صرف به یک بنگاه بین‌المللی رقابت‌پذیر تبدیل شوند. آرامکو با عرضه سهام در بورس و انتشار گزارش‌های مالی شفاف، اعتماد جهانی را جلب کرد. ادنوک امارات نیز با واگذاری بخشی از سهام زیرمجموعه‌های خود و امضای قراردادهای بلندمدت، توانست منابع مالی عظیمی برای توسعه میادین جدید جذب کند. در مقابل ایران همچنان درگیر قوانین دست‌وپاگیر و تصمیم‌گیری‌های مقطعی است.

سخنان مقیسه را می‌توان سندی هشداردهنده از درون ساختار صنعت نفت دانست. او به‌درستی می‌گوید که بحران امروز صنعت نفت، بحران سرمایه یا فناوری نیست؛ بحران اعتماد و تصمیم‌گیری است. تا زمانی که فضای مدیریتی از ترس و تردید آزاد نشود و مسیرهای شفاف برای جذب سرمایه داخلی و خارجی ایجاد نگردد، منابع زیرزمینی کشور همچنان بلااستفاده باقی خواهند ماند.

صنعت نفت ایران با بیش از یک قرن سابقه، امروز در نقطه‌ای ایستاده که نیازمند تصمیمی بزرگ است؛ تصمیمی برای بازسازی اعتماد، بازتعریف نقش شرکت ملی نفت و بازگشت جسارت به اتاق‌های تصمیم‌گیری. همانطور که مقیسه هشدار داد: «اگر امروز تصمیم نگیریم، فردا دیر خواهد بود.

وب گردی