آخر جاده استیصال مزدبگیران

کدخبر: 567270

محمد-صادق-جنان-صفت

محمدصادق جنان صفت

میلیون‌ها کارگرمزدبگیر ایرانی برایشان تفاوتی نمی‌کند دلیل نرخ تورم شتابان تغییرات نرخ ارز است یا رشد نقدینگی. کارگران مزدبگیر و البته صدها‌هزار آموزگار و دیگر کارمندان دولت نیز برایشان اهمیتی ندارد که دلار گران‌قیمت دلیل رشد تورم است یا اینکه سیاست‌های پولی و رفتارهای اسراف‌گونه بودجه. مزدبگیران و حقوق‌بگیران ایرانی در فرآیندی که از ۱۳۹۷ و با تحریم‌های دولت اول ترامپ شروع شد به مرور فقیر و فقیر‌تر شده‌اند و روند کاهنده قدرت خریدشان تشدید شده است. آمارهای ارائه شده از سوی سخنگوی دولت درباره خط فقر و نیز رقم تعیین شده برای حداقل مزد نشان می‌دهد بسیاری از کارگران زیر خط فقر قرار دارند. فاطمه مهاجرانی در نشست خبری خود نرخ خط فقر را برای سال۱۴۰۳به ازای هر فرد ۶‌میلیون و ۱۲۸هزار و ۷۳۹تومان اعلام کرد. این رقم نشان‌دهنده فاصله بسیار زیاد بین درآمد کارگران و هزینه‌های واقعی زندگی است. وی با صراحت اعلام کرد که تورم بالا ناشی از تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی بوده و مستقیما بر معیشت مردم تاثیر گذاشته است. البته اسفند ماه سال گذشته مسعود پزشکیان، رییس‌جمهور نیز در مراسمی بیان کرد که با ۲۵‌میلیون تومان نمی‌توان در تهران زندگی کرد.

این وضعیت تاسف‌آور تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ در کلان‌ترین سطح دولت تنها با سیاست بودجه‌ای می‌تواند راه رشد شتابان تورم را مسدود کند که البته کار سختی است. به این معنا که دولت ناگزیر است سطح درآمدی کارمندان را در نقطه‌ای نگه دارد که به ناآرامی ذهنی آنها منجر نشود. این اتفاق زمانی می‌افتد که دولت بتواند به میزان کافی نفت صادر کند و با تبدیل دلارهای نفتی به ریال، حقوق کارمندان را افزایش دهد. مزد کارگران نیز هنگامی افزایش را تجربه خواهد کرد که رکود عمیق بخش واقعی اقتصاد برطرف شود و بتوانند تولیدات خود را با قیمت‌های مناسب بفروشند. نرخ تورم تولید درحال حاضر هم‌پای نرخ تورم عمومی رشد کرده و افزایش نرخ مزد بیش از نرخ تورم سالانه کار را برای تولید سخت می‌کند. مقررات سفت و سخت برای صادرات بازارهای منطقه‌ای و جهانی وضعیت ناامید‌کننده‌ای برای تولیدکننده ایران ایجاد کرده و به این ترتیب توانایی بخش واقعی را کاهش داده است.

پرسش این است که مزدبگیران در این وضعیت چه راه‌هایی در پیش دارند؟ یک راه همین است که در این سال‌ها اعمال شده و دولت‌ها با وصله‌پینه کردن اقتصاد به کارگران کمک‌های ناچیزی ارائه کرده‌اند که خودشان هم می‌دانند دردی از آنها درمان نمی‌کند. راه دیگر این است که از اتحادیه‌های کارگری و نهادهای دیگر کارگری بخواهند در برابر نهاد دولت و نهادهای کارفرمایی ایستاده و کارگران را از استیصال رها کنند. این راه نیز با توجه به اینکه نهادهای کارگری در ایران همواره در انتهای کار طرف حکومت را می‌گیرند به جایی نمی‌رسد. با این وضعیت استیصال کارگران به روزهای خوبی سنجاق نخواهد شد.

وب گردی