جنگ تجاری؛ ضربه به چین یا آمریکا؟

علیرضا مهدیه
کدخبر: 563518

علیرضا-مهدیه

علیرضا مهدیه، تحلیلگر صنعت و معدن

دونالد ترامپ طبق روال همیشگی خود و به صورت کاملا انفجاری خبر اعمال تعرفه ۱۰۰‌درصدی بر کالاهای چینی اعلام کرده و حالا باید ارزیابی کرد که این اتفاق چه تاثیراتی بر اقتصاد و تجارت چین و آمریکا خواهد گذاشت.

رییس‌جمهور ایالات‌متحده از اعمال تعرفه ۱۰۰‌درصدی تقریبا بر تمام کالاهای وارداتی از چین از اول ماه نوامبر خبر داده و حالا ترامپ در بیانیه تهاجمی خود، کنترل‌های وارداتی را بر محصولات تولیدی چین تشدید کرده است.

این تصمیم ترامپ در واکنش به اقدام اخیر چین گرفته شده که طی آن پکن تصمیم گرفت پنج ماده نادر خاکی و کلیدی خود را به فهرست اقلام دارای محدودیت صادراتی اضافه کند. چین به بیش از دوسوم تولید فلزات کمیاب جهان تسلط داشته و این کشور قصد دارد کنترل خود را بر این فلزات و عناصر نادر حفظ کند و از آن به عنوان سلاحی در جنگ‌های تجاری فعلی و آینده بهره ببرد.

تاثیر عناصر نادر خاکی بر قدرت دفاعی آمریکا بالاست و عناصر کمیاب اجزای ضروری فناوری‌های نظامی پیشرفته هستند و از درون زیردریایی‌ها گرفته ‌تا داخل ناوها و جنگنده‌ها، این مواد معدنی در فناوری‌های مختلف کاربرد داشته و به ارتش و قدرت نظامی ایالات‌متحده برتری استراتژیک می‌دهند. بررسی میزان استفاده از عناصر کمیاب در پلتفرم‌های دفاعی اصلی ایالات‌متحده نشان‌ از کاربردهای خاص آنها در جنگ‌های مدرن دارد و اهمیت بالای آنها را گوشزد می‌کند. این مصارف نشان می‌دهد که چگونه تجهیزات نظامی مختلف نه‌تنها به صورت عمده بلکه برای نقش‌های بسیار تخصصی از سلاح‌های هدایت لیزری گرفته تا قابلیت‌های پنهانکاری، به عناصر نادر خاکی متکی هستند.

بیشتر عناصر کمیاب مورد نیاز این صنایع اما از چین تامین می‌شود و برای همین این وابستگی به یک رقیب ژئوپلیتیکی، نگرانی‌های استراتژیکی را در واشنگتن ایجاد کرده است. قابل‌توجه است که آمریکایی‌ها نیز در این صنعت فعال هستند ولی هنوز فاصله بسیار زیادی با چین و در تولید و فرآوری این مواد راهبردی دارند. آمریکا فعلا یک معدن رسمی و فعال در این حوزه دارد و کاملا به واردات وابسته است و در سال۲۰۲۴، وابستگی به اسکاندیوم و ایتریم به ۱۰۰‌درصد و وابستگی به لانتانیدها به ۸۰‌درصد رسیده است.

البته چین پیشتر نیز صادرات هفت دسته از عناصر نادر خاکی شامل ساماریوم، گادولینیوم، تربیم، دیسپروزیوم، لوتتیوم، اسکاندیوم و ایتریم را به آمریکا تحت کنترل قرار داده و تحریم مواد معدنی چینی در دولت بایدن نیز اتفاق افتاده بود. طی آن تحریم‌، یک‌روز پس از اعمال محدودیت‌های گسترده‌ دولت جو بایدن بر فروش تراشه‌های پیشرفته به چین، دولت چین صادرات گالیوم، ژرمانیوم و آنتیموان را به ایالات‌متحده ممنوع و همچنین بر ارسال مواد گرافیتی نیز محدودیت‌هایی تنظیم کرد ولی این‌بار محدودیت‌ها شدیدتر شده و شرایط صادرات فناوری تولید آهنرباهای ساخته شده از عناصر خاکی کمیاب هم تغییرکرده و حتی تجهیزات بازیافت مواد معدنی کمیاب نیز برای صادرات به مجوز نیاز خواهند داشت. دولت چین اعلام کرده که حتی تولیدکنندگان خارجی که از هرگونه قطعه یا ماشین‌آلات چینی استفاده می‌کنند باید برای صادرات اقلام تحت کنترل مجوز درخواست کنند. وزارت بازرگانی چین در همین خصوص گفته که کنترل صادرات چین به معنای توقف صادرات نیست و برای درخواست‌هایی که با ضوابط قانونی مطابقت دارند، مجوز صادر خواهد شد.

همین اخبار یعنی چین علاقه‌ای به بستن مسیر صادراتی این محصولات حیاتی ندارد و راهبرد این کشور در کنترل و بهره‌برداری بیشتر است تا بتواند از این موقعیت برتر در توافقات تجاری استفاده کند ولی باید در نظر داشت که این سلاح تجاری چین می‌تواند ضربات مهلک‌تری هم به خود چین وارد کند و با توجه به افزایش شدید تعرفه‌های ورود کالا به آمریکا، صادرات و تجارت چین با آمریکا را به پایان برساند.

ایالات‌متحده بزرگ‌ترین واردکننده دنیاست و زمانی چین شریک اول تجاری این کشور بود و با توجه به تراز مثبت چین، شرایط بسیار مطلوبی برای اقتصاد و تجارت خارجی چین وجود داشت ولی همان چینی که تا سال۲۰۲۲ مهم‌ترین منبع واردات ایالات‌متحده بود جای خود را به سرعت به اتحادیه اروپا، مکزیک و کانادا داد و حضور ترامپ باعث شد صادرات تولیدات چینی به آمریکا افول کرده و چین جای خود را به رقبا بسپارد؛رقبایی که به دنبال فروپاشی تجارت چین و آمریکا هستند و طبق گزارش سازمان تجارت جهانی، دور از دسترس هم نیست و این سازمان اعلام کرده ممکن است در سال‌جاری صادرات چین به آمریکا تا ۷۷‌درصد سقوط کند و این بدین معناست که یکی از بزرگ‌ترین روابط تجاری جهان فرو خواهد پاشید. رقبایی که به‌ پیشرفت‌های زیادی نیز دست یافته‌اند و در سال گذشته، جمع صادرات کشورهای ویتنام، کره‌جنوبی، تایوان و تایلند بیشتر از صادرات چین به آمریکا بود. رقبایی که مبادلات تجاری بین دو کشور چین و ایالات‌متحده را به کمترین میزان از سال۲۰۰۶ رسانده‌اند و فرضا صادرات تلفن‌های هوشمند چین را به پایان نزدیک کردند و حالا هند به بزرگ‌ترین صادرکننده تلفن‌های هوشمند به آمریکا تبدیل شده و چین در رده سوم و بعد از ویتنام قرارگرفته است.

در مورد صادرات پانل‌های خورشیدی که چین دارای ظرفیت اول تولید آن در دنیاست نیز شرایط به همین منوال است و شاید هندی‌ها و به اتفاق ویتنام و تایلند بتوانند جایگزین چین در بازار آمریکا شوند و در افزایش ظرفیت تولید نیز رشد بیشتری کنند.

شایان ذکر است که افزایش شدید تعرفه‌ها یکی از دلایل خروج چین از آمریکا بوده و سیاست‌های ایالات‌متحده در کاهش و عدم وابستگی‌ به چین هم مزید بر علت شده و برآورد می‌شود حضور چین در بازار بزرگ آمریکا ضعیف‌تر نیز خواهد شد. چین مجبور است برای جبران از دست رفتن این بازار بزرگ، به سمت بازارهایی چون سایر کشورهای قاره آمریکا، اروپا و خاورمیانه برود و این اتفاق هم رخ داده و صادرات کالاهای ارزان چینی در حال افزایش بوده است.

چین حالا به جایگزینی بازارهایی مثل هند، آفریقا و آمریکای لاتین می‌اندیشد که جای آمریکا را پر کنند ولی اینکه این اتفاق به چه نحوی‌ صورت بگیرد، جای تحلیل فنی خواهد داشت. ورود کالاهای فوق‌العاده ارزان همانند لباس‌های ۸۰سنتی، صنایع داخلی خیلی از کشورها را نابود خواهد کرد و به همین دلیل کشوری چون مکزیک به مقابله با ورود این نوع از کالاها پرداخته و دیگران نیز به تدریج مقابله خواهند کرد.

باید در نظر داشت که چین قدرت اول تولید و صادرات کالا در دنیاست ولی نه چین امروز همانند گذشته است که بتواند محصولات را غیرقابل رقابت و صنایع خود را حفظ کند و نه شرایط بازار جهانی مانند قبل است. افزایش فعلی در صادرات چین و جایگزین کردن بازارهای جدید و به جای آمریکا، چالش‌های بسیاری نیز دارد و یکی از مهم‌ترین‌ها افت قیمت کالاهای صادراتی است که باعث شده خیلی از تولیدکننده‌ها با حاشیه سود پایین یا حتی ثبت زیان، محصولات خود را صادر کنند و ادامه این روند به زیان تولیدکنندگان چینی خواهد بود. همین روند باعث می‌شود که تراز تجارتی مثبت‌تر از همیشه باقی بماند ولی شرایط کارخانجات و تولیدکنندگان مثل همیشه نباشد و نماند و انتظار از رشد اقتصادی چین کمتر شود.

در آن‌سو نیز ایالات‌متحده به جنگ بیشتر با سلاح معدنی چین بپردازد و با روش‌هایی همچون خرید سهام شرکت‌های معدنی حیاتی در سطح جهان و نیز سرمایه‌گذاری در تولید خارجی و داخلی عناصر کمیاب، کارت برنده چین را به تدریج کمرنگ کند. از قبل نیز دولت ترامپ تلاش‌هایی را برای تنوع بخشیدن به زنجیره‌های تامین و افزایش تولید داخلی عناصر کمیاب انجام داده بود و این اقدامات هرچند کند در حال افزایش هستند.

ایالات‌متحده وابستگی خطرناکی به عناصر نادر خاکی دارد ولی کشورهای مالزی، ژاپن و استونی نیز به آمریکا صادرات دارند و ویتنام، برزیل و استرالیا نیز می‌توانند با سرمایه‌گذاری بیشتر روی اکتشاف و استخراج به داد آمریکا برسند. طبیعتا باز هم ایالات‌متحده می‌تواند با تحریم تکنولوژی به جنگ با تحریم معدنی برود و طبق روال قبل صادرات تجهیزات و تراشه‌های پیشرفته آمریکایی را به چین محدودتر کند.

کارت‌های دیگر چین چون افزایش تعرفه‌ بر محصولات ساخت آمریکا نیز در دسترس است اما اصولا ایالات‌متحده تولیدکننده بزرگ بیشتر کالاها نیست و صادرات تولیدات کارخانه‌ای آمریکا از آلمان هم کمتر است و فقط در صادرات خدمات و به‌ویژه خدمات بسیار پیشرفته پیشرو بوده که چین بدان نیاز دارد.

در مقایسه آمریکا حدود دو برابر چین واردات کالاهای تولید‌شده دارد و ترامپ هم می‌خواهد از آن استفاده و شاید هم سوءاستفاده کند و با این رویه فرصت را بسوزاند و تورم و نارضایتی عمومی بسازد. جنگ تجاری تشدید لجوجانه تعرفه و تحریم در تبادل کالاهای مختلف با اصول تجارت جهانی زاویه دارد و تهدیدات زیادی برای طرف‌های درگیر خواهد داشت و خود دونالد ترامپ هم می‌داند که تولید بسیاری از کالاهای چینی در خاک آمریکا به‌صرفه و اقتصادی نیست و ایالات‌متحده سال‌هاست که زیرساخت‌های تولید کارخانه‌ای خود را کم کرده و به توسعه خدمات پرداخته و بسیار سخت و زمان‌بر خواهد بود که بشود روندهای جدیدی ایجاد کرده و همه‌چیز را در کشوری تولید کرد که بیشتر مصرف‌کننده است تا تولیدکننده.

وب گردی