سلامتروان، مفهومی فراتر از ذهن فرد

عادل فتحاللهی*- سلامتروان مفهومی است که تنها به نبود بیماری محدود نمیشود بلکه به حالتی از رفاه اشاره دارد که در آن فرد میتواند تواناییهای خود را شکوفا کرده، با فشارهای روزمره کنار بیاید، به شکلی سازنده کار کرده و در جامعه خود نقش فعالی ایفا کند. در این میان مددکاری اجتماعی با رویکردی منحصربهفرد سلامتروان را نه پدیدهای فردی در ذهن انسان بلکه نتیجه تعامل پیچیده میان فرد و محیط پیرامون او میداند.
سلامتروان مسالهای اجتماعی-زیستی-روانی است
مددکاران اجتماعی براساس«چارچوب نظریه سیستمهای اکولوژیک» به سلامتروان به دید کلینگر مینگرند. آنها معتقدند یک فرد در مرکز چندین سیستم تو در تو قرار دارد: خانواده، دوستان، محل کار، محله، فرهنگ و قوانین جامعه. یک مشکل روانی مانند افسردگی هرگز تنها نتیجه یک «عدم تعادل شیمیایی» در مغز نیست. میتواند ریشه در فقر(سیستم اقتصادی)، خشونت خانگی(سیستم خانواده)، تبعیض در محل کار(سیستم شغلی) یا استیگما(ننگ اجتماعی) در جامعه داشته باشد بنابراین از نگاه مددکار اجتماعی درمان موثر نه فقط به دارو بلکه به ترمیم روابط، محیط و ساختارهای ناعادلانه اجتماعی نیاز دارد.
مداخله در سطح «ماکرو» برای درمان «میکرو»
یکی از جالبترین نقشهای مددکاران اجتماعی فعالیت در سطح سیاستگذاری و جامعه است. در حالی که یک روانشناس عموما به درمان فردی یک بیمار میپردازد مددکار اجتماعی همچنین برای تصویب قوانین ضدتبعیض، ایجاد خانههای امن برای قربانیان خشونت یا توسعه برنامههای کاهش فقر تلاش میکند. آنها به خوبی میدانند که بهبود سلامتروان یک جامعه به مراتب اثربخشتر و پایدارتر از درمان انفرادی تکتک اعضای آن جامعه است. پیشگیری در سطح کلان هسته اصلی تفکر مددکاری اجتماعی است. این رویکرد سلامتروان را نه در اتاق درمان بلکه در سیاستهای رفاهی، آموزش همگانی و فرصتهای برابر هم جستوجو میکند.
«قدرتمندسازی» به جای «حمایت پدرمآبانه»
مفهوم کلیدی در مددکاری اجتماعی «قدرتمندسازی» است. هدف اصلی این نیست که مددکار به عنوان «ناجی» تمام مشکلات مراجع را حل کند بلکه هدف این است که به فرد کمک شود تا کنترل زندگی خود را به دست گرفته، منابع خود را بشناسد و توانایی تصمیمگیری موثر را پیدا کند. مددکار اجتماعی به مراجع خود میگوید: «تو متخصص زندگی خودت هستی و من فقط کنارت هستم تا مسیر را با هم پیدا کنیم.» این فرآیند عزت نفس را که سنگ بنای سلامتروان است تقویت میکند.
استفاده از «منابع طبیعی» جامعه
مددکاران اجتماعی به دنبال ایجاد وابستگی دائمی مراجع به سیستم درمانی نیستند. آنها در «مدل مددکاری مبتنی بر نقاط قوت» به دنبال شناسایی و اتصال مراجع به «منابع طبیعی» در جامعه میگردند. این منابع میتوانند شامل گروههای خودیاری، انجمنهای محلی، کتابخانهها، مراکز فرهنگی یا حتی یک همسایه دلسوز باشد. این کار نهتنها هزینههای درمان را کاهش میدهد بلکه شبکه اجتماعی فرد را که یک ضربهگیر قدرتمند در برابر استرس است تقویت میکند.
عدالت اجتماعی پیشنیاز سلامتروان جمعی
از دیدگاه مددکاری اجتماعی سلامتروان یک حق انسانی است و دسترسی عادلانه به خدمات سلامتروان یک مساله در حوزه عدالت اجتماعی است. مددکاران اجتماعی اغلب صدای کسانی هستند که صدایی ندارند: افراد بیخانمان، مهاجران، اقلیتهای قومی و سایر گروههای به حاشیهراندهشده. آنها استدلال میکنند تا زمانی که تبعیض، نژادپرستی، جنسیتگرایی و فقر ساختاری وجود دارد نمیتوان انتظار داشت که سلامتروانی جامعه در سطح مطلوبی قرار گیرد. از نگاه مددکاریاجتماعی مبارزه برای برابری در واقع مبارزه برای سلامتروان همگانی است.
جمعبندی
در روز جهانی سلامتروان دیدگاه مددکاری اجتماعی به ما یادآوری میکند که برای داشتن جامعهای سالم و مطلوب باید به ریشههای اجتماعی مشکلات روانی بپردازیم. این نگاه در واقع به ما میآموزد که سلامتروان هر یک از ما به سلامتروان همسایه، همکار و جامعهمان گره خورده است. مددکاران اجتماعی پلی هستند بین دنیای درون فرد و دنیای بیرون او و با تاکید بر قدرت روابط انسانی، عدالت و جامعه راهی به سوی رفاه همگان نشان میدهند. بیایید در این روز نهتنها مراقب سلامتروان خود بلکه حامی سیاستها، رفتار جمعی و محیطی باشیم که سلامتروان همه را تقویت میکند. به عبارتی دیگر مددکاری اجتماعی یادآور میشود که سلامتروان یک پدیدهای جمعی است و برای ساخت جامعهای سالمتر باید در کنار مراقبت از ذهن خود به بهبود ساختارها، سیاستها و روابط انسانی در این جهت نیز بیندیشیم.
* مددکاراجتماعی و مدرسدانشگاه