پرواز بیبال در کلاس جهانی

هستی عبادی– پالایشگاههای فراسرزمینی ایران در ونزوئلا یکی از بحثبرانگیزترین پروژههای سالهای اخیر در حوزه انرژی بهشمار میروند؛ پروژههایی که با هدف دور زدن تحریمها و ایجاد ظرفیتهای تازه برای صادرات فرآوردههای نفتی طراحی و در مقاطعی بهعنوان دستاوردی استراتژیک مطرح شدند اما حالا با گذشت بیش از سهسال تکمیل آنها با چالشهای ساختاری و عملیاتی روبهروشده است.
ایران در سالهای گذشته همزمان با تشدید فشارهای آمریکا کوشید تا از طریق بازسازی و راهاندازی واحدهایی مانند پالایشگاه «ال پالیتو» و طرحهای مربوط به مجموعه عظیم «پاراگوانا»، جایگاهی تازه در صنعت پالایش جهانی پیدا کند. صادرات میلیونها قطعه یدکی، اعزام نیروهای متخصص و انعقاد قراردادهای چندصدمیلیون دلاری نشانهای بود از جدیت ایران برای تبدیل ونزوئلا به پایگاه مهمی در آن سوی آمریکای لاتین. با این حال همان روزها که این طرح اعلام شد، کارشناسان با دیده تردید به سرانجام آن مینگریستند زیرا در شرایط تحریمی سخت بهنظر میرسید که چنین طرحی دستاورد اقتصادی ملموسی به همراه داشته باشد. واقعیت آن است که بخش مهمی از این پروژهها همچنان با چالشهای ساختاری و عملیاتی روبهرو شده است. کارشناسان میگویند ظرفیتهای اعلامشده در اغلب موارد با عملکرد واقعی فاصله دارد و مشکلات مربوط به تامین قطعات حساس، انتقال تجهیزات، مسائل مالی و محدودیتهای ناشی از تحریم، روند اجرا را کند کرده است. از سویی ونزوئلا خود کشوری با بحران مزمن اقتصادی و انرژی است و همین وضعیت سبب میشود هرگونه برنامهریزی بلندمدت در صنعت پالایش این کشور با ریسک بالایی همراه باشد. هرچند پیمانکاران ایرانی این پروژه تلاش کردهاند با تکیه بر توان مهندسی داخلی و شرکتهای دانشبنیان بخشی از خلأها را پر کنند و حتی فناوریهایی مانند کاتالیستهای پالایشگاهی را در داخل طراحی و به آن کشور منتقل کنند اما همچنان نمیتوان از بازگشت سرمایه و سودآوری این پروژهها با قطعیت سخن گفت. هرچند از منظر استراتژیک، ایده سرمایهگذاری در پالایشگاههای خارجی برای کشوری که تحت تحریم بوده قابل درک است اما بسیاری از کارشناسان بر این باورند که در شرایط فعلی باید تمرکز بر پالایشگاههای داخلی و توسعه زیرساختهای انرژی در داخل کشور اولویت داشته باشد. در این میان پرسشی کلیدی درباره آینده این پروژهها در دولت مسعود پزشکیان مطرح است. آیا دولت چهاردهم باید مسیر دولتهای پیشین را ادامه و سرمایهگذاری در ونزوئلا را گسترش دهد یا رویکردی متفاوت در پیش گیرد؟ برای پاسخ به این سوال کلیدی این موضوع را با کارشناسان مطرح کردیم.
رویایی بدون دستاورد اقتصادی
هدایت الله خادمی، کارشناس انرژی در این رابطه به «جهان صنعت» میگوید: البته پروژه پالایشگاههای فراسرزمینی را قبل از انقلاب در برخی کشورها داشتیم. برای نمونه پالایشگاهی در ایالت «مدراس» هند وجود داشت که ما سهم اساسی در آن داشتیم. همچنین کارخانه فولادی به نام «کودرمُخ» در هند داشتیم و پروژههای مشابه دیگری نیز دنبال میکردیم. بعد از انقلاب هم در دورههای مختلف ریاستجمهوری این موضوع پیگیری شد و بیشتر بهسمت آمریکای جنوبی رفت بهویژه درباره کشور ونزوئلا صحبت شد که گفته میشد در آنجا مشغول ساخت پالایشگاه هستیم.
او اضافه میکند: البته من اطلاعات دقیقی درباره سرنوشت آن پروژهها ندارم اما شواهدی هم وجود ندارد که نشان دهد این پالایشگاهها تکمیل شده یا برای ما منافع جدی داشته باشند. واقعیت این است که کشوری زمانی میتواند در کشورهای دیگر سرمایهگذاری کند که ابتدا مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود را حل کرده باشد؛ اشتغال ایجاد کرده، تورم و بیکاری را کنترل کرده و سرمایه کافی در اختیار داشته باشد. چنین کشوری سرمایهاش را برای کسب درآمد بیشتر در پروژههای خارجی به کار میگیرد اما ما در شرایط کنونی در کشور خودمان هم نیاز فوری به ساخت پالایشگاه داریم. خادمی تاکید میکند: سالهاست پالایشگاه جدیدی نساختهایم، مصرف بنزین بالا رفته و حتی ناچار به واردات شدهایم بنابراین هیچ جایی واجبتر از داخل کشور برای سرمایهگذاری در پالایشگاهسازی وجود ندارد.
رییس هیاتمدیره انجمن شرکتهای حفاری و خدمات فنی ایران بر این باور است که ایران بهدلیل آنکه با مشکلاتی مثل تورم و بیکاری شدید روبهرو است، منطقی نیست سرمایهاش را به کشور دیگری ببرد و برای آنجا اشتغال ایجاد کند. او توضیح میدهد: ما به سرمایهگذاری داخلی نیاز داریم تا زیرساختهای خودمان را تقویت کنیم. البته برخی استدلال میکنند که ساخت پالایشگاه در خارج میتواند راهی برای دور زدن تحریمها باشد و صادرات نفت ما را تضمین کند اما تجربه نشان داده این اتفاق در عمل نمیافتد. ضمن اینکه فاصله جغرافیایی آمریکای جنوبی با ما زیاد است و یک یا چند پالایشگاه هم نمیتواند مشکل صادرات ما را حل کند.
او تاکید میکند: وقتی تحریم باشیم، مکانیسمهای سختگیرانه بهقدری شدید است که عملا مانع صادرات میشوند.خادمی با بیان اینکه چشماندازی برای دستاوردهای اقتصادی این پالایشگاهها متصور نیست، میگوید: بهنظر من ساخت پالایشگاه در خارج دستاورد اقتصادی چندانی برای ما نداشته و چشماندازی هم برای آن متصور نیستیم. بهتر است دولت جدید نیز این مسیر را ادامه ندهد و تمرکز خود را بر داخل کشور بگذارد. ما باید هر صنعتی را که نیاز داریم، در داخل ایجاد کنیم. وقتی هنوز با مشکل کمبود برق و تعطیلی صنایع روبهرو هستیم، عاقلانهتر است که سرمایهگذاریهایمان صرف حل مشکلات زیرساختی و انرژی کشور خودمان شود.
نیاز به راهحلهای بلندمدت داریم
محمد صادق مهرجو، کارشناس انرژی نیز در همین رابطه به «جهان صنعت» میگوید: اول آنکه بخشی از مالکیت پالایشگاههای فرا سرزمینی با ایران بود و نه همه آن و ما فقط صرفا تامینکننده مقداری از خوراک آن پالایشگاهها(میعانات گازی و مقداری نفت خام) بودیم. این طرح پس از آن اجرایی شد که افت تولید نفتخام در ونزوئلا پس از تحریم آمریکا اتفاق افتاد و شرکتهای بزرگ نفتی از این کشور خارج شدند. البته فکر میکنم که این طرح به جهت حل مساله تحریم فروش در مقطعی به ما هم کمک میکرد. تا آنجاییکه من میدانم شرکتهای ایرانی جهت اورهال و تعمیر پالایشگاههای ونزوئلا به آن کشور کمک فنی و تخصصی میکردند. درواقع بحث ساخت یک پالایشگاه از ابتدا مطرح نبوده است. طرحهایی هم پیش از این برای شراکت در ساخت یک پالایشگاه جدید بوده که تا به حال عملیاتی نشدهاند. وی ادامه داد: اینکه چه راهحلی برای چه مقطع تاریخی برای کشور آورده اقتصادی یا سیاسی دارد را باید مسوولان وقت توضیح بدهند. قطعا انتخاب مشتریان جدید و متنوع برای جلوگیری از انبارش نفتخام یا میعانات گازی
پارس جنوبی میتواند در شرایط تحریمی به کشور برای جلوگیری از کاهش تولید(بهخصوص کاهش تولید گاز پارسجنوبی) کمککننده باشد. هرچند مشکلات فروش با ادامه تحریمها به جای خودش باقی است اما وقتی فشارها بالا میگیرد هر راهحلی ولو مقطعی هم میتواند به ما کمک کند. درست است بگوییم که شرایط زمانی خودش ما را بهسمت راهحلهای ابتکاری سوق میدهد.
مهرجو در ادامه به چشمانداز سرمایهگذاری ایران در پالایشگاههای خارجی اشاره کرد و گفت: «بیشتر کمپانیهای بزرگ جهان برای توسعه زنجیره ارزش نفت خود اقدام به احداث پالایشگاه یا خرید سهام آنها میکنند تا مشتریان ثابت برای نفتخامشان داشته باشند. ایران نیز پیش از انقلاب سهامی در پالایشگاههای شرق آسیا داشت که بعد از انقلاب فروخته شد؛ سهامی که امروز ارزش آن چندین برابر شده است.» او افزود: «در سالهای گذشته طرحهایی برای خرید سهام پالایشگاههای خارجی بهویژه در چین وجود داشت اما به مرحله اجرا نرسید. در همین حال شرکت آرامکوی عربستان سرمایهگذاریهای گستردهای در آسیا، اروپا و آفریقای جنوبی برای ایجاد مخازن ذخیره و فروش نفت انجام داده است. ایران نیز پیشتر اجاره مخازن ذخیره در چین را تجربه کرده بود تا از وقفه در تولید جلوگیری کند.»
این کارشناس انرژی در پایان تاکید کرد: «همه شرکتهای بزرگ نفتی دنیا بهدنبال در اختیار گرفتن سهمی از پالایشگاههای خارجی هستند تا خیالشان از فروش نفت راحت باشد. اما در ایران شکل فروش نفتخام پس از انقلاب تغییر چندانی نداشته و فشار تحریمها طی دو دهه اخیر مانع برنامهریزی راهبردی شده است. راهکارها بیشتر مقطعی بوده و اکنون زمان آن رسیده است که به یک برنامه بلندمدت و راهبردی برای فروش نفت خام بیندیشیم.»