فرصتی برای پزشکیان در دوحه

نادر کریمی‌جونی
کدخبر: 556197
حمله رژیم صهیونیستی به قطر یک‌بار دیگر تفوق منافع و حفظ آن بر پیمان‌های دو یا چندجانبه، حقوق و قواعد بین‌المللی و اخلاق آمره بر مناسبات بین‌الملل را نشان داد.
فرصتی برای پزشکیان در دوحه

نادر-کریمی-جونی

نادر کریمی‌جونی

حمله رژیم صهیونیستی به قطر یک‌بار دیگر تفوق منافع و حفظ آن بر پیمان‌های دو یا چندجانبه، حقوق و قواعد بین‌المللی و اخلاق آمره بر مناسبات بین‌الملل را نشان داد در حالی که قطر، امارات‌متحده عربی و برخی دیگر از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس با ایالات‌متحده پیمان مودت و همکاری دفاعی دارند و مقامات ایالات‌متحده که در راس آنها دونالد ترامپ قرار دارد همواره سخنان مبالغه‌آمیزی درخصوص دفاع از کشورهای عربی و بالاخص از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس بیان کرده و این کشورها

به طور رسمی یا دوفاکتو به پیمان صلح ابراهیم پیوسته و مناسبات به ظاهر خوبی را با رژیم صهیونیستی آغاز کرده‌اند، رهبران تل‌آویو تصمیم به ترور مهمان فلسطینی در قطر گرفتند و این کار را نه به صورت اعزام تیم ترور یا جاسوسان مخفی که به صورت کاملا آشکار و عریان با استفاده از جنگنده‌های نظامی خود انجام دادند. این شیوه می‌تواند به معنای اعلام جنگ علیه کشور مورد حمله قرارگرفته تلقی شود و هیچ توجیه حقوقی و دیپلماتیک برای آن متصور نیست.

گفته می‌شود جنگنده‌های رژیم صهیونیستی از مسیر دریای سرخ، اقیانوس هند، دریای عمان و خلیج‌فارس به دوحه نزدیک شده و موشک‌هایی که گمان می‌رود دارای سر جنگی ۱۶ تا ۲۰کیلوگرم بوده‌اند را به سمت محل سکونت و جلسه رهبران حماس شلیک کرده‌ اما رهبران حماس که در آن هنگام محل نشست را برای ادای نماز ترک کرده بودند، از این ترور جان سالم به در برده‌اند.

جالب است که براساس گفته مقامات قطری هیچ‌یک از رادارهای این کشور نزدیک شدن پرنده‌های رژیم صهیونیستی به خاک یا حریم هوایی قطر را ثبت نکرده‌اند که اگرچه سامانه‌های تاد (THAAD) مستقر در خاک قطر که تحت فرماندهی نیروهای سنتکام عمل می‌کنند، سکوت قابل انتظاری داشتند اما جای تعجب آن است که چرا رادارهای برج مراقبت فرودگاه دوحه این پرنده‌ها را شناسایی نکرده‌اند؟

در این‌باره یک ادعای عجیب که قابل تایید نیست از همدستی مقامات قطری با رژیم صهیونیستی حکایت می‌کند و مدعی است که پس از آنکه حماس به فشارهای پادشاه قطر برای کوتاه آمدن در قبال خواست‌های رژیم صهیونیستی بی‌توجهی کرد، قطری‌ها تلاش کردند این مهمان نافرمان و لجباز را گوشمالی دهند. برخی هم گفته‌اند که ترکیه پیش از حمله، مقامات قطری را از وقوع آن آگاه کرده بود.

هر قرائتی که از نحوه حمله و اطلاع‌رسانی آن وجود داشته باشد اما اظهارات ضد‌ونقیض آمریکایی درباره آگاهی از وقوع حمله و چرایی عدم اطلاع‌رسانی آن به عرب‌ها، قابل‌توجه و تامل است. در حالی که سیستم رصد هوایی ایالات‌متحده می‌تواند ظرف ۳دقیقه مسیر و مقصد پرنده‌های نظامی را در سراسر جهان پیش‌بینی کند و در حالی روزنامه‌های رژیم صهیونیستی به نقل از نظامیان خود تصریح کرده‌اند که این حمله از پیش به آگاهی ایالات‌متحده رسانده شده بود، ترامپ ابتدا گفت که آمریکا از حمله دیر آگاه شده و بعد اظهار کرد که نظامیان آمریکایی دیر او را در جریان گذاشته‌اند.

یک بار هم گفت که به ویتکاف ماموریت آگاه‌سازی قطری‌ها را داده ولی ویتکاف در اطلاع‌رسانی دیر عمل کرده است. این اظهارات متناقض از سوی بسیاری از تحلیلگران به معنای سکوت عمدی و انتخاب شده آمریکایی‌ها در قبال قطر ارزیابی شده که در نهایت می‌تواند میزان بی‌اعتمادی در نزد اعراب نسبت به کاخ سفید و تل‌آویو را افزایش دهد. رفتار رژیم صهیونیستی و همکارانش- آمریکا و انگلستان- در نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد هم برای اعراب چندان خوشایند نبود. البته اینکه هر ۱۵عضو این شورا اقدام رژیم صهیونیستی را محکوم کردند برای قطری‌ها دلگرم‌کننده بود ولی اینکه رژیم صهیونیستی تصریح کرد که باز هم به قطر یا هر جایی که دشمنانش در آنجا حضور داشته باشند حمله خواهد کرد و در بیانیه پایانی هم نامی از اسرائیل برده نشد، نشان داد که با وجود لفاظی‌های پرهیجان ترامپ، آمریکایی‌ها بین همه و رژیم صهیونیستی، حتما اسرائیل را انتخاب می‌کنند و اهرم‌هایی مانند پیمان مودت، قرارداد همکاری دفاعی و نظایر آن در تغییر این انتخاب چندان موثر نیست.

در این میان بسیاری از تحلیلگران و ناظران مسائل خاورمیانه به پاسخ این سوال فکر می‌کنند که آیا اقدام رژیم صهیونیستی و سکوت آمریکا و انگلستان، نزدیکی اعراب به غرب و استواری پیمان‌هایی مانند صلح ابراهیم و همکاری‌های دفاعی-امنیتی میان خلیج‌فارس‌نشینان با واشنگتن، تل‌آویو و لندن را به مخاطره خواهد انداخت؟ بلافاصله پس از آنکه شایعاتی در مورد تجدیدنظر دوحه در قرارداد همکاری‌های دفاعی- امنیتی با ایالات‌متحده رواج یافت، مقامات دوحه آن را تکذیب کردند. این امر نشان می‌دهد حتی ارتکاب- به توصیف اعراب- خیانت هم نمی‌تواند پیمان‌های عرب‌ها با ایالات‌متحده را تضعیف کند. البته قابل تصور است که اعراب از این پس همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد غرب نگذارند و واقع‌بینی بیشتری در رفتار خود برای نزدیکی و همکاری با آمریکا و رژیم صهیونیستی داشته باشند.

همین تنبه عرب‌ها برخی ایرانیان ساده‌لوح را به این فکر انداخته تا پیشنهاد کنند که عرب‌های حاشیه جنوبی خلیج‌فارس به جای عقد پیمان دفاعی با آمریکا، با جمهوری اسلامی ایران پیمان ببندند و از خدمات ایران و سلاح‌های ایرانی برای دفاع از خود بهره بگیرند. روشن است که وقتی ایران برای امن‌سازی آسمان خود به روسیه و چین متوسل شده، ارائه چنین پیشنهادی خنده‌دار و تمسخرآمیز است و نمی‌توان از دوحه یا هر یک از کشورهای عرب انتظار داشت که چنین پیشنهادهایی را جدی بگیرند. جمهوری اسلامی حتما نباید و نمی‌تواند در این جهت تلاش کند که روابط ایالات متحده با اعراب را تخریب سازد یا برای جایگزینی در جایگاه ایالات متحده در نزد اعراب بکوشد چراکه چنین اتفاقی هرگز روی نخواهد داد.

در سفری که در روزهای آینده مسعود پزشکیان به دوحه می‌کند و اتفاقا قرار است موضوع حمله رژیم صهیونیستی به قطر در نشست اضطراری سران سازمان همکاری‌های اسلامی بررسی شود، رییس جمهور باید توجه کند که بالاخره رویداد اخیر تاثیر منفی در مناسبات قطر و سایر اعراب با ایالات‌متحده، رژیم صهیونیستی و اروپا گذاشته یا خواهد گذاشت و همین تاثیر منفی باعث ورود همکاران یا متحدان جدید برای اعراب خواهد شد. این امر امکانی را برای کشورمان پدید می‌آورد تا بتواند روابط گرم‌تر و عمیق‌تری با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس برقرار کند و برخی سوءتفاهم‌هایی که به خاطر ندانم‌کاری و اشتباه سیاستگذاران گذشته کشورمان میان دو سوی خلیج‌فارس پدید آمده را برطرف کند. شرط این رفع کدورت‌ها در رفع سوءتفاهم‌های پیشین آن است که در دوره جدید و زمان کنونی، پزشکیان، عراقچی و سایر کارگزاران و مقامات ایرانی به خاطر تلاش برای نفی دیگران در اثبات خود بکوشند.

وب گردی