توافقی که ایران را از معادلات انرژی آسیای میانه و قفقاز دور کرد:

زنگ خطر زنگزور

گروه انرژی
کدخبر: 550147
توافق جدید بین آذربایجان و ارمنستان در مورد گذرگاه زنگزور می‌تواند ایران را از معادلات انرژی در آسیای میانه و قفقاز حذف کند و بر بازارهای انرژی و ترانزیت تأثیر منفی بگذارد.
زنگ خطر زنگزور

جهان صنعت– هرچند توافق جدید آذربایجان و ارمنستان درباره گذرگاه زنگزور به صورت مستقیم بر درآمدهای انرژی ایران در شرایط کنونی تاثیری ندارد اما در بلندمدت می‌تواند بازار بزرگی مثل آسیای میانه و اروپا را از ایران بگیرد.

توافق جدید ارمنستان و آذربایجان که در واشنگتن به میزبانی ایالات‌متحده انجام شد، بار دیگر به کانون توجه منطقه و بازیگران بین‌المللی بازگشته است. این توافق حق توسعه و مدیریت این مسیر ترانزیتی را به طرف‌های بین‌المللی با نقش برجسته‌ای برای آمریکا محول می‌کند. گذرگاه زنگزور به‌صورت نظری مسیری کوتاه از طریق استان سیونیک در ارمنستان است که آذربایجان را به برون‌مرزی‌اش، ناحیه نخجوان متصل می‌کند و می‌تواند یک شریان ترانزیتی حیاتی در مسیر «کریدور میانی» بین چین، آسیای مرکزی، قفقاز و اروپا باشد.

تسهیل تجارت بین ترکیه و آسیای میانه و کاهش زمان و هزینه، حمل‌ونقل ایران و روسیه را از این معادله بیرون می‌گذارد. علاوه بر آن گذرگاه زنگزور می‌تواند فشار قیمتی بر حمل‌ونقل کالا و انرژی وارد کند و بازیگران جدید، با کاهش هزینه ترانزیت می‌توانند جذابیت صادرات منطقه‌ای انرژی را بالا ببرند. برای ایران اما اگر همزمان نتواند بازارهای جایگزین یا مزیت رقابتی جدیدی بیابد، درآمدهای ترانزیتی و نفوذ اقتصادی‌اش کاهش خواهد یافت.

از آن سو، کشورهای تولیدکننده گاز در آسیای مرکزی مثل ترکمنستان و قزاقستان به مسیرهای مختلفی برای رسیدن به بازارهای اروپایی و ترکیه چشم دوخته‌اند. تقویت کریدور میانی از طریق زنگزور می‌تواند گزینه‌ای ارزان و کوتاه‌تر برای انتقال گاز و میعانات به بازارهای غربی فراهم کند و ایران را در رقابت برای میزبانی خطوط لوله یا ترانزیت‌های بزرگ در موقعیت نامطلوب‌تری قرار دهد.

همایون فلکشاهی، تحلیلگر موسسه بین‌المللی داده‌های انرژی کپلر در این رابطه می‌گوید: پروژه زنگزور، با ارائه مسیری زمینی که مستقیم از خاک ایران عبور نمی‌کند، عملا باعث حذف تدریجی ایران از معادلات ترانزیتی منطقه می‌شود. هرچند تاثیر مستقیم اقتصادی ندارد اما در بلندمدت نفوذ ایران در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه را کاهش می‌دهد.

فلکشاهی در گفت‌وگو با ایلنا در ارزیابی اجرای پروژه زنگزور تحت حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی اظهار داشت: کریدور زنگزور بخشی از راهبرد کلان‌تری است که هدف آن افزایش اتصال آذربایجان به منطقه خودمختار نخجوان از طریق خاک ارمنستان است. اگرچه این پروژه در ظاهر یک طرح زیرساختی و حمل‌ونقلی است اما به‌ویژه پس از جنگ اوکراین، ابعاد ژئوپلیتیکی آن پررنگ‌تر شده است.

وی با اشاره به اهداف حمایت ایالات‌متحده و رژیم صهیونیستی از این پروژه گفت: کاهش نفوذ ایران در منطقه، مقابله با تسلط سنتی روسیه بر مسیرهای ترانزیتی منطقه و تقویت استقلال اقتصادی و ژئوپلیتیکی آذربایجان از جمله اهدافی است که واشنگتن و تل‌آویو به دنبال آن هستند.

تلاش اروپا در زنگزور

تحلیلگر موسسه بین‌المللی داده‌های انرژی کپلر تصریح کرد: اگرچه فعلا هیچ برنامه قطعی برای احداث خط لوله گاز از طریق این کریدور وجود ندارد اما تحلیلگران استراتژیک به‌ویژه با توجه به تلاش‌های اروپا برای تنوع‌بخشی به منابع انرژی خود به طور فزاینده‌ای از امکان استفاده انرژی‌محور از این مسیر صحبت می‌کنند.

فلکشاهی می‌گوید: آذربایجان در حال حاضر حدود ۱۰ تا ۱۱‌میلیارد متر مکعب در سال گاز به اروپا صادر می‌کند که از طریق کریدور گازی جنوبی شامل خطوط لوله از طریق گرجستان، ترکیه و سپس به بلغارستان، یونان، آلبانی و ایتالیا می‌رسد. این زیرساخت‌ها در حال حاضر با نرخ بهره‌برداری حدود ۸۰‌درصدی فعالیت می‌کنند. اگر کریدور زنگزور بتواند در آینده زمینه‌ساز احداث یک خط لوله جدید شود که نخجوان را به TANAP در ترکیه متصل کند، آنگاه می‌توان از یک تغییر معنادار در مسیر انرژی سخن گفت اما بدون چنین سرمایه‌گذاری‌هایی، تاثیر این پروژه بیشتر سیاسی و نمادین خواهد بود تا عملیاتی.

وی درباره تاثیر اجرای این پروژه بر برداشت از منابع هیدروکربوری خزر و همچنین نقش و حضور ایران در منابع خزر خاطرنشان کرد: از نظر فنی پروژه زنگزور تاثیر مستقیمی بر میادین نفت و گاز خزر نخواهد داشت زیرا آذربایجان پیش از این هم مسیرهای صادراتی موثری در اختیار داشته است اما در سطح ژئوپلیتیکی، پیامدهای مهم‌تری دارد. ایران در حال حاضر هیچ تولید نفت و گازی از دریای خزر ندارد و چه از طریق خط لوله و چه از طریق LNG؛ گازی به اروپا صادر نمی‌کند بنابراین ایجاد یا تقویت مسیرهایی که از خاک ایران عبور نمی‌کنند، عملا جایگاه تهران را به‌عنوان یک کشور ترانزیتی تضعیف کرده و از بازی‌های کلان زیرساختی منطقه کنار می‌زند.

از حذف روسیه تا گاز آذری در خطوط لوله اروپا

تحلیلگر موسسه بین‌المللی داده‌های انرژی کپلر درباره انتفاع اروپا از پروژه زنگزور توضیح داد: هدف اعلام‌شده اتحادیه اروپا، قطع کامل واردات گاز از روسیه تا سال۲۰۲۷ است بنابراین هر گزینه‌ای برای تنوع‌بخشی به منابع انرژی مورد استقبال قرار می‌گیرد. آذربایجان هم در سال‌های اخیر به‌عنوان یک شریک قابل اتکا در زمینه گاز طبیعی ظاهر شده است. با این حال، باید توجه داشت که خط لوله TANAP که گاز آذربایجان را به اروپا منتقل می‌کند، هم‌اکنون تقریبا با ظرفیت کامل کار می‌کند. اتصال نخجوان به این خط لوله نیازمند سرمایه‌گذاری هنگفت، هماهنگی فنی و عبور از چالش‌های حقوقی و سیاسی است. در نتیجه، بدون توسعه زیرساخت‌های جدید، منافع اروپا از این پروژه بیشتر سیاسی و ژئوپلیتیکی خواهد بود تا فیزیکی و حجمی.

وی در ادامه به تاثیر اجرای زنگزور بر مسیرهای نفتی و گازی ایران خاطرنشان کرد: ایران به بازار انرژی اروپا متصل نیست و هیچ خط لوله یا تاسیسات LNG فعال برای صادرات به اروپا ندارد. خط لوله موجود به ارمنستان (خط لوله ایران- ارمنستان) ظرفیت محدودی دارد و صرفا نیازهای منطقه‌ای را پوشش می‌دهد. پروژه زنگزور با ارائه مسیری زمینی که مستقیم از خاک ایران عبور نمی‌کند، عملا باعث حذف تدریجی ایران از معادلات ترانزیتی منطقه می‌شود. هرچند تاثیر مستقیم اقتصادی ندارد اما در بلندمدت نفوذ ایران در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه را کاهش می‌دهد.

فلکشاهی درباره واکنش روسیه گفت: روسیه در ظاهر از پروژه زنگزور حمایت کرده، به‌ویژه در چارچوب توافق آتش‌بس سال۲۰۲۰ اما در واقع، نگرانی‌های مسکو نسبت به این پروژه قابل‌توجه است. اگر این کریدور بتواند زمینه‌ساز انتقال انرژی شود و نقش روسیه در ترانزیت انرژی را کاهش دهد، ممکن است شاهد تغییر موضع مسکو باشیم. افزون بر این، روابط روسیه و آذربایجان از ابتدای سال ۲۰۲۵ به این‌سو رو به سردی گذاشته و هرگونه نزدیکی بیشتر آذربایجان به غرب و ترکیه می‌تواند به بازنگری روسیه در مواضع کنونی‌اش منجر شود.

وب گردی