جایگزینی رویکرد تقاضامحور با مدلهای سنتی

جهان صنعت_مرکز پژوهشهای اتاق ایران در گزارش جدید خود با عنوان «تحول در آموزش مهارتی: رویکرد تقاضامحور و نتیجهمحور برای بازار کار امروز» راهکارهایی بنیادین برای افزایش اثربخشی برنامههای مهارتآموزی در ایران ارائه میدهد.
گزارش «تحول در آموزش مهارتی: رویکرد تقاضامحور و نتیجهمحور برای بازار کار امروز» تلخیصی از پژوهش جامع بانک جهانی با عنوان «آموزش مهارتی مبتنیبر تقاضا و نتایج: درسهایی برای برنامههای اشتغال جوانان» است. این گزارش به ارائه راهکارهایی بنیادین برای افزایش اثربخشی برنامههای مهارتآموزی در ایران میپردازد و چشماندازی جدید برای حل چالشهای بیکاری بهویژه در میان جوانان ترسیم میکند.
قلب این تحول، رویکرد تقاضامحور است؛ پارادایم شیفتی از مدل سنتی عرضهمحور که در آن آموزشها بیشتر بدون توجه کافی به نیازهای واقعی صنایع طراحی میشدند. در مقابل، رویکرد تقاضامحور، بازار کار را نهتنها بهعنوان یک ورودی بلکه بهعنوان محرک اصلی طراحی و اجرای برنامههای آموزشی قرار میدهد. این تضمین را فراهم میآورد که فارغالتحصیلان مهارتهایی را کسب میکنند که بلافاصله پس از اتمام دوره در بازار کار قابل استفاده هستند و بدین ترتیب، از اتلاف منابع و زمان جلوگیری میشود. کارفرمایان در این مدل از همان ابتدا در فرآیند شناسایی نیازها، طراحی سرفصلها و حتی ارائه آموزشها مشارکت فعال دارند.
این گزارش به تفصیل به وجوه تمایز آموزش عرضه محور و تقاضامحور میپردازد و ابزارها و مکانیسمهای مورد نیاز برای پیادهسازی آموزش مهارتی تقاضامحور را برمیشمارد. نقش بازیگران دولتی و خصوصی در این رویکرد حیاتی است؛ دولت عمدتا نقش سیاستگذاری و نظارتی را بر عهده دارد، درحالیکه اجرای آموزش و تضمین اشتغال بهطور اصلی بر عهده بخشخصوصی و موسسات غیردولتی است. مشوقهای هوشمندانه، از جمله منوطکردن پرداختیهای مالی دولتی به نتایج قابل اندازهگیری مانند نرخ اشتغال فارغالتحصیلان، انگیزهای قوی برای ارائه آموزشهای باکیفیت و پاسخگو ایجاد میکند.
تجربیات جهانی، بهویژه در کشورهایی مانند شیلی و آرژانتین، نشاندهنده اثربخشی چشمگیر رویکرد تقاضامحور است. مطالعات موردی از این کشورها، افزایش ۲۰ تا ۳۰درصدی در نرخ اشتغال و دستمزد فارغالتحصیلان را گزارش کردهاند. این رویکرد در کشورهای با درآمد پایین و متوسط، عمدتا به بهبود کیفیت اشتغال و افزایش دستمزدها منجر شده است.
مکانیسمهای مبتنیبر نتایج: تضمین کیفیت و اثربخشی
علاوهبر رویکرد تقاضامحور، گزارش بر اهمیت پیادهسازی مکانیسمهای پرداخت و پیمانکاری «مبتنیبر نتایج» تاکید دارد. در این سیستم، پرداختها نه براساس تعداد مهارتآموزان ثبتنام شده یا ساعات آموزشی ارائه شده بلکه براساس دستاوردها و نتایج عینی مانند نرخ اشتغال فارغالتحصیلان، میزان افزایش درآمد آنها یا رضایت کارفرمایان صورت میگیرد. این مدل، انگیزهای قوی برای موسسات آموزشی ایجاد میکند تا برنامههای خود را بهگونهای طراحی و اجرا کنند که حداکثر اشتغالپذیری و موفقیت شغلی را برای شرکتکنندگان به ارمغان بیاورد. شاخصهای مرتبط با پرداخت باید بلندپروازانه اما واقعبینانه باشند و بر خروجیها و نتایج در توسعه مهارتها تمرکز کنند.
زنجیره نتایج در اشتغال و آموزش مهارت، شیوههای تامین مالی مبتنیبر نتایج و دستاوردها در تجربیات جهانی در رویکرد نتایجمحور، از جمله مباحث کلیدی این بخش از گزارش هستند. تجربیات موفقی از کشورهایی مانند بنگلادش(پروژه سرمایهگذاری مهارت برای اشتغال)، نپال(صندوق اشتغال و تقویت آموزشوپرورش حرفهای) و لیبریا(پروژه توانمندسازی اقتصادی دختران نوجوان و زنان جوان) در این زمینه ذکر شده است. بهعنوان مثال، در پروژه سرمایهگذاری مهارت برای اشتغال در بنگلادش، بیش از ۲۲۷هزار کارآموز تا سال۲۰۱۹ آموزش دیدند و ۷۵درصد از آنها به شغل مولد اشتغال یافتند.
چالشها و راهکارها در ایران
گزارش به صراحت چالشهای موجود در زمینه آموزش مهارتی در ایران را نیز مطرح میکند. از جمله این چالشها میتوان به عدم انطباق کافی آموزشها با نیازهای بازار کار، ضعف در حکمرانی مهارتی، کمبود مشارکت بخشخصوصی، ضعف در مکانیسمهای ارتباطی بین صنعت و مراکز آموزشی، ساختار بوروکراتیک و فقدان دادههای دقیق و بهروز از نیازهای بازار کار اشاره کرد. غلبه بر این چالشها نیازمند یک رویکرد جامع و همکاری بینبخشی است.
راهکارهای پیشنهادی گزارش برای ارتقای حکمرانی مهارتی شامل ایجاد نهادهای ناظر قدرتمند و مستقل، تدوین چارچوبهای قانونی و نظارتی شفاف، تخصیص منابع کافی و تمرکززدایی است. همچنین ایجاد پلتفرمهای جامع اطلاعاتی برای جمعآوری و تحلیل دادههای بازار کار و بهرهگیری از هوشمصنوعی برای شناسایی روندهای جدید بازار کار و شخصیسازی برنامههای آموزشی، از اهمیت بالایی برخوردار است.
مشارکت بخشخصوصی و آینده آموزش مهارتی
مشارکت فعال و موثر بخشخصوصی در تمامی مراحل آموزش مهارتی، از طراحی تا ارزیابی، نهتنها به انطباق بیشتر آموزشها با نیازهای واقعی بازار کار کمک میکند بلکه به پایداری مالی برنامهها نیز میانجامد. این مشارکت میتواند در قالب سرمایهگذاری مشترک، ارائه فرصتهای کارآموزی و اشتغال و حتی مشارکت در طراحی استانداردهای شغلی نمود پیدا کند. تقویت اعتماد متقابل بین بخش دولتی و خصوصی، بستر مناسبی برای این همکاریها فراهم میآورد.
سرمایهگذاری در آینده اقتصاد ملی
تحول در آموزش مهارتی از طریق رویکرد تقاضامحور و نتایجمحور، نهتنها به حل مشکل بیکاری جوانان کمک کرده بلکه نقش محوری در توسعه اقتصادی پایدار ایفا میکند. با تربیت نیروی کار ماهر و متناسب با نیازهای روز، بهرهوری کل اقتصاد افزایش یافته و توان رقابتی کشور در بازارهای جهانی تقویت میشود. این رویکرد، زمینهساز نوآوری و کارآفرینی نیز خواهد بود. سرمایهگذاری در این حوزه، در واقع سرمایهگذاری در آینده و پویایی اقتصاد ملی است. مرکز پژوهشهای اتاق ایران امید دارد این گزارش، چراغ راهی برای سیاستگذاران و دستاندرکاران حوزه آموزش و اشتغال باشد تا با پیادهسازی این رویکردهای جدید، آیندهای روشنتر برای بازار کار ایران رقم بخورد.