هشدار یک تاجر درباره زنجیره تامین ایران

جهان صنعت– سیدهفاطمه مقیمی در یادداشتی، پنج اولویت کلان برای تابآوری زنجیره تامین ایران را یادآور شد. این یادداشت به این شرح است: به عنوان عضو هیاتنمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران و فردی که چهار دهه در تجارت و صنعت این کشور فعال بودهام، هیچگاه شرایط اقتصاد کشور را به این اندازه در معرض تهدید همزمان نظامی، سیاسی و زیرساختی ندیدهام. در حالی که سایه جنگ بر منطقه گستردهتر میشود و زیرساختهای جهانی تجارت هدف حملات هیبریدی و فیزیکی قرار میگیرند، زنجیره تامین ایران، بهشکل خطرناکی آسیبپذیر باقی مانده است. اگر نتوانیم تابآوری سیستم تامین را در شرایط بحران بازطراحی کنیم، با یک سناریوی اقتصادی و صنعتی بسیار نگرانکننده روبهرو خواهیم شد: از اختلال در واردات مواد اولیه و کالاهای واسطهای گرفته تا فلج شدن خطوط تولید و کاهش شدید بهرهوری ملی.
تجربه جنگها و بحرانهای منطقهای به ما چه میگوید؟
مطالعه تجارب جهانی نشان میدهد: در بحران اوکراین، تنها در ششماه نخست جنگ، ۴۲درصد زنجیرههای تامین صنعتی اروپا و آسیا دچار اختلال متوسط تا شدید شدند. در جنگ عربستان علیه یمن، هزینه حملونقل کالا در دریای سرخ تا ۵/۲برابر افزایش یافت. در سال ۲۰۲۳، تنها یک حمله سایبری موفق به بندر کپنهاگ باعث تعلیق۹۸ خط حملونقل کانتینری شد. این یعنی حتی اگر موشکی در آسمان نباشد، «جنگ زنجیرهها» ممکن است در لایهای خاموش، تمام تجارت یک کشور را زمینگیر کند.
در ایران، زنجیره تامین از چند گلوگاه حیاتی عبور میکند: ورود مواد اولیه از کشورهای چین، ترکیه، هند و روسیه؛ انتقال داخلی از بنادر جنوبی به مراکز صنعتی و توزیع به حلقههای مصرف یا صادرات. در شرایط جنگی یا بیثباتی منطقهای، هر یک از این نقاط به نقطه شکست (Break Point) بدل میشود؛ و آن وقت، مدیریت زنجیره دیگر یک «عملیات اقتصادی» نیست؛ بلکه یک «عملیات امنیتی» خواهد بود.
زنجیره تامین ایران؛ در چه وضعی هستیم؟
براساس برآوردهای میدانی فعالان صنعتی و تجاری در سال۱۴۰۲: بیش از ۶۵درصد مواد اولیه صنایع شیمیایی و دارویی، وارداتی هستند. بیش از ۷۰درصد قطعات خودروهای مونتاژی از خارج وارد میشوند. حدود ۴۸درصد از کالاهای اساسی موردنیاز بازار خردهفروشی به طور مستقیم یا غیرمستقیم وابسته به واردات هستند.
کمتر از ۲۰درصد شرکتهای تولیدی بزرگ کشور، طرح جایگزین برای تامین اضطراری مواد اولیه دارند. در همین حال، اختلالهای تکرار شونده در زیرساخت حملونقل ریلی، جادهای و گمرکی، پایداری زنجیره را دچار ضعف ساختاری کرده است.
چه باید کرد؟ پنج اولویت کلان برای تابآوری زنجیره تامین ایران از نظر یک تاجر، ما به تصمیمات واقعی نیاز داریم؛ نه توصیهنامههای تکراری. این پنج اولویت، پایه اصلاح ساختاری زنجیره تامین در شرایط جنگی یا شبهجنگی است:
1. تنوعبخشی به منابع تامین
(Supplier Diversification): وابستگی به یک یا دو کشور خاص، کشور را گروگان تحولات ژئوپلیتیک میکند. شرکتها باید به طور سیستماتیک تامینکنندگان متعددی را با ترکیب داخلی، منطقهای و شرکای قابل اعتماد بلندمدت طراحی کنند.
2. سرمایهگذاری در ذخایر راهبردی مواد اولیه و کالاهای واسطهای: زیرساختهای لجستیک ذخیرهسازی باید تقویت شوند. ایجاد انبارهای منطقهای در مراکز صنعتی با ظرفیتهای سهماهه، نه یک تجمل، بلکه یک ضرورت اقتصادی- امنیتی است.
3. دیجیتالیسازی فرآیندهای تامین و توزیع: بیش از ۸۰درصد صنایع ما هنوز به روش سنتی سفارشگذاری و پیگیری تامین متکی هستند. این یعنی آسیبپذیری شدید در برابر بحرانهای سریع. سامانههای ERP یکپارچه باید به سرعت در صنایع متوسط و بزرگ پیادهسازی شود.
4. ایجاد ساختار پیشبینی و مدیریت سناریو:(BCP/SCM-Crisis) واحدهای بزرگ باید تیمهای «پیشبینی اختلال» داشته باشند که با مدلسازی سناریوهای مختلف، راهکارهای جایگزین را در سطح لجستیک، حملونقل و تولید طراحی کنند.
۵. حمایت هدفمند از بومیسازی واقعی، نه شعاری: بومیسازی باید از کالاهای با ارزشافزوده بالا و امکانپذیر آغاز شود. ایجاد مشوقهای مالیاتی، تسهیلات بانکی و تسریع در مجوزدهی برای صنایع مادر داخلی، بخش مهمی از این مسیر است.
سخن آخر:
اقتصاد مقاوم بدون زنجیره تامین مقاوم، ممکن نیست ما در بزنگاهی تاریخی هستیم. اگر از امروز برای مقاومسازی زنجیرههای تامین اقدام نکنیم، در روز بحران، با تعطیلی کارخانهها، افزایش شدید قیمتها و کاهش تابآوری اجتماعی مواجه خواهیم شد. مقاومت اقتصادی، با شعار و بنر ممکن نمیشود؛ بلکه با برنامهریزی، اقدام سریع و هماهنگی ساختارهای دولتی و بخشخصوصی میسر خواهد شد.
وظیفه ما در اتاق بازرگانی، ارائه هشدار بهموقع است. امروز هشدار ما ساده اما جدی است: بدون زنجیره تامین پایدار، حتی در صلح، کشور ضعیف خواهد ماند؛ چه برسد به شرایط جنگی.
منبع: اتاق ایران آنلاین