عطای تولید را به لقایش میبخشیم
رضا اعتدال، مدیرعامل شرکت تحلیل سرمایه اروین
به نظر میرسد که کشور عزیزمان ایران در سالهای اخیر با بحران ناترازی شدید برق روبهرو شده که به شدت به فعالان و تولیدکنندگان آسیبهای جدی وارد کرده است. این مشکل انرژی سال به سال وخیمتر شده و تاثیرات منفی خود را بر همه بخشها از جمله صنعت، خدمات، کشاورزی و حتی زندگی روزمره مردم گذاشته است.
موضوع ناترازی انرژی به اقداماتی بازمیگردد که در دوره هفتم مجلس انجام شد. در آن زمان، مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفت که قیمت حاملهای انرژی به طور سالانه افزایش نیابد و این تصمیم را اقدام مثبتی برای مردم و حتی آن را هدیهای برایشان توصیف کرد. با این حال، این مساله باعث شد تا فرهنگ مصرف درست انرژی در ایران نتواند شکل بگیرد و همچنین به عدم توجه به توسعه زیرساختهای تولید انرژی منجر شد. بهعنوان مثال سرمایهگذاری در تاسیس نیروگاههای جدید در دهههای گذشته به شدت کاهش یافته است.
در این میان دولت نیز به دلیل ناترازیها در بودجههای خود بیشتر به تامین هزینههای جاریاش پرداخته و یارانههای سنگینی برای بنزین و گازوئیل پرداخت کرده که این موضوع بخش بزرگی از بودجهاش را بلعیده است. این یارانهها عملا موجب عدم توانایی دولت در سرمایهگذاری در بخش نیروگاهی شده و در نتیجه کشور در آستانه یک بحران جدی قرار گرفته است. یکی از عوامل دیگر در ناترازی انرژی، فرسوده بودن تجهیزات و نیروگاههاست که تقریبا ۳۰درصد پرت صنعت برق را شامل میشود. عدم سرمایهگذاری در تعمیر و نگهداری این تجهیزات، به وخامت اوضاع افزوده و در نتیجه شاهد محدودیتهای شدید در تامین برق برای برخی صنایع از جمله فولاد و سیمان هستیم. این محدودیتها به حدی است که در بسیاری از موارد واحدهای تولیدی مجبور به کاهش فعالیتهای خود شده و حتی خطوط تولیدی به تعطیلی کشانده میشوند. این موضوع بهویژه در صنعت سرب و روی که به دلیل استفاده از مواد شیمیایی خاص (اسید) با مشکلات بیشتری دست به گریبان است، نمایان میشود. از آنجا که قطع و وصل شدن برق به مشکلات جدی برای خط تولید و افزایش هزینههای تولید منجر میشود، فشار بیشتری بر تولیدکنندگان وارد میآورد.
علاوهبراین سرمایهگذاری در صنعت برق نیز به دلیل عدم جذابیت برای سرمایهگذاران بخشخصوصی بهشدت کاهش یافته است. شرکتهایی که سعی در تاسیس نیروگاه دارند، با چالشهای متعددی مواجه هستند از جمله اینکه باید برق تولیدی خود را به شبکه سراسری وارد کرده و سپس دوباره آن را با قیمت پایینترین از دولت خریداری کنند. در این شرایط دولت هیچ تضمینی برای تامین برق آنها در اوج مصرف نیز ندارد. محیط کسبوکار برای سرمایهگذاران نیز به دلیل تحریمها به شدت
تحت تاثیر قرار گرفته است. عدم امکان واردات تجهیزات با کیفیت و افزایش قیمت تجهیزات داخلی از یکسو و بالا رفتن هزینههای تولید از سوی دیگر، شرایط را برای سرمایهگذاری در این صنعت دشوار کرده است.
با توجه به تمامی این چالشها، تولیدکنندگان داخلی با مشکلات عدیدهای مانند تعطیلیهای پیاپی مواجه هستند. از یکسو باید دستمزد کارگران را پرداخت کرده و از سوی دیگر هزینههای بالای تولید را تحمل کنند. این وضعیت باعث میشود که تولیدکنندگان دیگر انگیزهای برای ادامه فعالیت نداشته باشند و به این نتیجه برسند که تولید بهصرفه نیست و عطای تولید را به لقای آن ببخشند.
در نهایت برای خروج از این بحران و بهبود وضعیت تولیدکنندگان، نیاز به یک تغییر اساسی در سیاستهای تامین انرژی و ایجاد مشوقهای لازم برای سرمایهگذاری در زیرساختهای صنعت برق داریم. در غیر این صورت هیچ امیدی برای بهبود شرایط موجود وجود نخواهد داشت و بهزودی شاهد کاهش بیشتر فعالیتها و خروج سرمایهگذاران از این حوزه خواهیم بود.