یادمان آزادی؛ پیوند سنگ، خاطره و آگاهی

جهانصنعت– عصر ۲۲اردیبهشت سال جاری، محوطه دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شاهد مراسمی متفاوت، صمیمی و در عین حال بهیادماندنی بود؛ مراسمی که نهتنها آیینی برای رونمایی از یک اثر سنگی بود، بلکه بزرگداشتی برای پیوند میان گذشته، حال و آینده معماری ایران به شمار میرفت.
در این مراسم، یادمان سنگی برج آزادی که در قالب کمپین فرهنگی «درباره آزادی» طراحی و اجرا شده بود، به دانشکدهای بازگشت که بذر برج آزادی در آن کاشته شد؛ جایی که معمار جوان آن روزها، حسین امانت، با اعتماد به نفس و نبوغ، یکی از ماندگارترین نمادهای معماری معاصر ایران را طراحی کرد.
این یادمان سنگی کوچک، اما عمیق، با ظرافت تراش خورده شده است؛ ماکتی که نهتنها ادای احترام به آن اثر نمادین بوده، بلکه بازتابی است از دغدغه امروز نسل جدید در مواجهه با میراث معماری، بافت شهری و ضرورت بازاندیشی در مفهوم آزادی.
مشارکت میان دانشگاه، صنعت و اندیشه
یکی از نکات برجسته این مراسم، تاکید بر پیوند میان دانشگاه و صنعت بود؛ رابطهای که در بسیاری از عرصههای توسعه فرهنگی و اقتصادی کشور هنوز جای کار دارد اما در پروژههایی همچون این یادمان، الگویی موفق از تعامل خلاقانه و مسوولانه را به نمایش گذاشته است.
امیرسامان میرزایی، از بانیان اصلی کمپین «درباره آزادی» در سخنان خود به فرآیند تولد این یادمان اشاره کرد و گفت: «از دل گفتوگوهای بین معماران، استادکاران، پژوهشگران و صنعتگران، ایدهای شکل گرفت برای تجلیل از معماری، برای یادآوری یک نماد و بازگشت ارزش به جزئیاتی که گاه در زندگی پرشتاب شهری نادیده گرفته میشوند.»
وی ادامه داد: «در فرآوری سنگ این یادمان، ما تلاش نکردیم تنها یک ماکت کوچک از برج بسازیم، بلکه کوشیدیم معنای آن را در سنگ جاری کنیم. آزادی برای ما فقط یک فرم نیست، بلکه یک پرسش زنده، یک مسیر و یک نوع نگاه به شهر و مردم است.»
استادان، خاطره و آینده
در کنار صنعتگران و طراحان این پروژه، حضور اساتید شناختهشده معماری و هنرهای تجسمی کشور به مراسم غنای خاصی بخشید. دکتر اصغر ساعدسمیعی، از پیشکسوتان معماری معاصر، با نگاهی نوستالژیک از روزهایی سخن گفت که حسین امانت، دانشجوی جوانی در همین دانشکده بود. سمیعی تاکید کرد که فضای آموزشی آن زمان، با همه امکانات محدود، بستری خلاقانه برای پرورش معمارانی مسوولیتپذیر بود.
او برج آزادی را «نتیجه آموزش عمیق، ایده شخصی و همکاری میان حوزههای مختلف» دانست. به گفته وی، اگر آزادی امروز برای ما ماندگار است، به این دلیل است که در ساخت آن، تلفیقی از اندیشه، دانش مهندسی، هنر، سنت و کار بیوقفه استادکاران ایرانی نهفته است.
کامبیز صدری، هنرمند و استاد مجسمهسازی نیز برج آزادی را فراتر از یک سازه دانست. از نظر او، برج آزادی واجد کیفیتی «اسطورهوار» است؛ کیفیتی که کمتر بنایی در تاریخ معاصر ایران دارد.
وی در این خصوص گفت: «این برج، نهتنها درباره دیروز ما حرف میزند، بلکه میتواند چراغ راه امروز و فردای معماران جوان باشد. وظیفه ما این است که این میراث را به نسل بعدی منتقل کنیم، نه فقط در قالب سنگ و فولاد، بلکه در قالب معنا.»
دکتر حامد مظاهریان، رییس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، با تاکید بر اهمیت بازخوانی نقش دانشگاهها در تولید هویت شهری گفت: «هدیه دادن این یادمان به دانشگاه تهران، نشانه بازگشت گفتوگو میان دانشگاه و جامعه است. اینگونه پروژهها میتوانند اعتماد میان نهاد آموزش و صنعت را تقویت کنند؛ امری که برای آینده پایدار معماری ایران حیاتی است.»
پیام معمار؛ ساده اما عمیق
بخش تاثیرگذار دیگر مراسم، پیام تصویری حسین امانت بود که از خارج از کشور ارسال شده بود. او با لحنی صمیمانه و انسانی، از دانشجویان معماری خواست تا در زندگی حرفهای خود، به ارزشهای انسانی، زیباییشناسی و هویت شهری توجه کنند. او گفت: «اگر میخواهید بنایی بسازید که ماندگار شود، اول باید شهر را دوست داشته باشید. هر دیوار، هر پنجره و هر گذرگاه، بخشی از داستان مردم است.»
از سنگ تا بعد فرهنگی
کمپین «درباره آزادی» نه فقط یک پروژه طراحی، بلکه یک حرکت فرهنگی است. حرکتی که به دنبال آن است تا پرسشهایی چون «آزادی در شهر چه معنایی دارد؟» «نقش معمار در تاریخ چیست؟» و «چگونه میتوان از دل صنعت، اثری فرهنگی خلق کرد؟» را دوباره مطرح کند. یادمان سنگی برج آزادی، اکنون در محوطه دانشکده نصب شده اما هدف آن، فراتر از نصب یک مجسمه است. این یادمان، نمادی از پیوندی جدید است؛ پیوند میان گذشته پرافتخار، حالِ مسالهدار و آینده امیدوار؛ پیوندی که سنگ، به عنوان یکی از قدیمیترین ابزار بیانی بشر، آن را بازتاب میدهد. در نهایت باید گفت که مراسم اهدای یادمان سنگی برج آزادی، نمایشی از احترام به میراث معماری، مسوولیت اجتماعی صنعت و اهمیت نهاد آموزش در شکلدهی به هویت ملی بود. در جهانی که سرعت تحولات گاه ما را از ریشههایمان دور میکند، این یادمان کوچک ما را به درنگ و تامل فرا میخواند؛ برای اینکه بدانیم آزادی، پیش از آنکه بنایی در غرب تهران باشد، روایتی است از هویت، تلاش، زیبایی و تعلق.