پالایشگاههای ایران ۳ برابر جهان آب میبلعند

جهان صنعت– پالایشگاههای ایران در برابر هربشکه نفت خام که پالایش میکنند ۲۴۶ تا ۳۴۰لیتر آب مصرف میکنند درحالیکه در پالایشگاههای مدرن خارجی- با احتسابی غیر از شیلهای نفتی- برای هربشکه نفت خام حدود ۵۴ تا ۷۵لیتر آب مصرف میکنند. پالایشگاههای ایران نسبتبه میانگین جهانی حدود ۳ تا ۵ برابر بیشتر آب مصرف میکنند. این تفاوت عمدتا بهدلیل فناوریهای قدیمی مانند سیستمهای خنککننده تکگذر که آب را هدر میدهند و طفرهروی از سرمایهگذاری در بازچرخانی و تصفیه است. درحالیکه پالایشگاههای جهانی مصرف را با فناوریهایی مانند RO یا همان اسمز معکوس تا ۸۰-۷۰ درصد کاهش دادهاند، در ایران تنها معدودی از پالایشگاهها مانند تهران یا کرمانشاه چنین پروژههایی را شروع کردهاند.
در شرایطی که ایران با یکی از شدیدترین بحرانهای آبی تاریخ خود روبهرو است، با خشک شدن رودخانهها، فرونشست زمین و اعتراضات گسترده در شهرهایی مانند تهران و اصفهان، صنایع پالایشی کشور همچنان بهعنوان یکی از بزرگترین مصرفکنندگان آب عمل میکنند و از بهسازی تجهیزات جدید و یا بهرهگیری از فنون تکنولوژیک تصفیه وبازچرخانی آب طفره میروند.
یک جستوجوی کوتاه نشان میدهد مصرف آب در پالایشگاههای نفتی ایران تا سه برابر بیشتر از استانداردهای جهانی است. برای مثال، پالایشگاههای ایران به طور میانگین ۸/۰بشکه آب (حدود ۱۲۷لیتر) به ازای هر بشکه نفتخام (۱۵۹لیتر) مصرف میکنند، درحالیکه میانگین جهانی حدود ۳۴/۰ تا ۴۷/۰ بشکه آب (۵۴ تا ۷۵ لیتر) است – یعنی ایران ۷/۱ تا ۳/۲ برابر بیشتر آب هدر میدهد و در برخی گزارشها این رقم به سه برابر میرسد.
این مصرف ناکارآمد نهتنها منابع آب محدود کشور را به باد میدهد بلکه در تولید هر لیتر بنزین یا گازوئیل، آب بیشتری نسبتبه پالایشگاههای مدرن خارجی مصرف میشود.
پالایشگاههای ایران با مفهوم تصفیه و بازچرخانی آب آشنا هستند اما این آشنایی اغلب به پروژههای پراکنده و نمایشی محدود میشود. برای مثال، طرح بهرهبرداری پایدار از منابع آبی در پالایشگاه تهران که فاز نخست آن در تیرماه۱۴۰۴ اجرا شد، یکی از معدود تلاشهای قابل ذکر است. این پروژه با تصفیه پساب شهری، روزانه حدود ۵۲هزار مترمکعب آب را تامین میکند و مصرف آب شهری پالایشگاه را تا ۲۰هزار مترمکعب کاهش داده. فاز دوم این پروژه شامل ساخت واحد تصفیه با ظرفیت ۲۱۶۰مترمکعب در ساعت است که قرار است جایگزین کامل آب شهری شود.
پالایشگاه تبریز نیز از سیستم RO (اسمز معکوس) برای مقابله با بحران آب استفاده کرده و پالایشگاه اصفهان با بازچرخانی آب، تا ۸۵درصد صرفهجویی گزارش کرده و حتی به استفاده از آب دریا روی آورده که ماهانه ۷۰۰هزار مترمکعب تامین میکند.
در کرمانشاه از فناوری خاصی برای بهینهسازی مصرف آب استفاده شده که کاهش ۷۹-۴۵ درصدی مصرف را بههمراه داشته و پروژههایی در آبادان (تصفیهخانه و سیستم خنککن) و پارس جنوبی (واحد تصفیه پساب برای پالایشگاههای گازی) در حال اجراست.
با این حال، این پروژهها استثنا هستند و نه قاعده. از حدود ۱۰پالایشگاه عمده، تنها ۵-۴ مورد(تهران، تبریز، اصفهان، آبادان و کرمانشاه) تصفیه آب را جدی گرفتهاند و از بازچرخانی استفاده میکنند – و حتی در این موارد، پوشش کامل نیست و اغلب بهدلیل تحریمها یا مدیریت ضعیف، پیشرفت کند است
پالایشگاههایی مانند بندرعباس یا شیراز همچنان به منابع زیرزمینی وابستهاند و فناوریهای مدرن مانند بازچرخانی پیشرفته یا شیرینسازی پایدار را نادیده گرفتهاند. مصرف آب در پالایشگاههای ایران سه برابر استاندارد جهانی است، و فناوری بازچرخانی– که میتواند مصرف را تا ۸۰-۷۰ درصد کاهش دهد– در اکثر موارد غایب است.
در مقایسه پالایشگاههای جهانی مانند عربستان یا آمریکا با خنکسازی هوایی و بازچرخانی، مصرف را تا ۵۰درصد کاهش دادهاند. در سالهای گذشته، صنایع پالایشی از سرمایهگذاری جدی طفره رفتهاند؛ گزارشها نشان میدهد که حدود ۷۵درصد شهرکهای صنعتی فاقد سیستم تصفیه فاضلاب استاندارد هستند و فاضلابها مستقیما به منابع آب وارد میشود.
چرا صنایع پالایشی ایران باوجود بحران، سرمایهگذاری نمیکنند؟ دلایل متعدد و عمیقی وجود دارد. یکی آنکه اولویتهای غلط و تمرکز بر تولید کوتاهمدت بر این صنایع حاکم است.
صنایع بیشتر بر افزایش تولید نفت تمرکز دارند تا پایداری. مثلا توسعه میدانهای گازی نیاز به ۸۰میلیارد دلار دارد اما پروژههای آب نادیده گرفته میشود. این اولویتها ریشه در مدیریت دولتی دارد که توسعه را بدون ارزیابی زیستمحیطی پیش میبرد و حتی پروژههای شیرینسازی آب را بدون توجیه اقتصادی پیگیری میکند.
دیگر اینکه هزینههای بالا، تحریمها و منافع ویژه نیز مشکل بعدی پالایشگران است. سرمایهگذاری در حوزه گران تمام میشود. حداقل ۵۰میلیارد دلار برای حل بحران لازم است که البته چنین پولی در بساط نیست و در عین حال تحریمها دسترسی را محدود کرده اما پروژههای داخلی مانند تهران نشان میدهد که با سرمایه محلی(۹میلیارد ریال) ممکن است. واقعیت تلخ این است که منافع پیمانکاران و مافیای آب است که اولویت را به پروژههای سودآور میدهند.
با این وضعیت نمیتوان به حرکت درخوری از سوی صنایع پالایشی ایران امیدوار بود درحالیکه کشور با کمبود منابع آبی روبهروست باید شرایط بهگونهای فراهم شود که پالایشگران نهفقط به اجبار قانون بلکه با تمایل خود وارد این عرصه شوند. در غیر این صورت برای تولید هر لیتر بنزین و گازوئیل باید هزینههای آب کمیاب امروز کشور را از جیب مردم پرداخت کنیم.
منبع: نفت خبر