هنر صدا در سایه دلالی

جهان صنعت– صدای دوبله فارسی سالهاست که بهعنوان یکی از هویتهای فرهنگی ایرانیان در حافظه جمعی جای گرفته است؛ صدایی که نهتنها فیلمها و سریالهای خارجی را برای مخاطب داخلی قابل فهمتر کرده بلکه به مرور به یک هنر مستقل و ارزشمند بدل شده است اما این روزها پشت پرده صنعت دوبله کشور، روایت دیگری جریان دارد؛ روایتی تلخ از واسطهگریهایی که سود را از آن عدهای معدود کرده و زیان را بر دوش استودیوها و هنرمندان واقعی این عرصه گذاشته است. در سالهایی که پلتفرمهای نمایش خانگی و سرویسهای استریم با شتاب در حال گسترش بودند، انتظار میرفت دوبله نیز همپای این رشد، اعتباری تازه بیابد اما آنچه اتفاق افتاد چیزی جز شکلگیری «بازار سیاه دوبله» نبود. واسطهها بدون آنکه خود در فرآیند تولید نقشی ایفا کنند، بهعنوان دلال میان پلتفرمها و استودیوها ظاهر شدند. آنها قراردادهای اصلی را در دست گرفتند، مبالغ کلان دریافت کردند و تنها بخشی ناچیز از درآمد را به استودیوهای فعال پرداختند. در نتیجه استودیوهایی که با تجهیزات حرفهای و تیمهای تخصصی فعالیت داشتند، بهتدریج زیر فشار مالی از پا درآمدند. داستان بسیاری از این استودیوها که روزگاری صداهای ماندگار و آثار شاخص دوبله را خلق میکردند، به تعطیلی کشید و هنرمندانی که سالها برای صیانت از این هنر زحمت کشیده بودند، بیکار شدند. در چنین شرایطی کیفیت دوبله نیز قربانی شد. وقتی واسطه تنها به سود کوتاهمدت میاندیشد و هزینهها را به حداقل میرساند، نه از انتخاب درست صداپیشه خبری خواهد بود و نه از رعایت اصول هنری و فنی. بهجای صداهای ماندگار و اجراهای حرفهای، دوبلههای سطحی و بیکیفیت جایگزین شدند؛ دوبلههایی که نهتنها شأن این هنر را پایین میآورند بلکه مخاطب را از اعتماد به محصولات داخلی دور میسازند. در واقع مخاطبی که زمانی به دوبله فارسی افتخار میکرد، امروز در برابر صدای مصنوعی، بیروح و گاه حتی مضحک بسیاری از محصولات تازه، تنها حسرت میخورد. این چرخه معیوب، نتیجه بیتوجهی سیاستگذاران فرهنگی و فقدان نظارت موثر است. وقتی هیچ مرجع رسمی جایگاه استودیوهای واقعی و هنرمندان باسابقه را تضمین نمیکند، میدان برای دلالانی باز میشود که تنها زبان اعداد را میفهمند. غفلت از تدوین استانداردهای مشخص در زمینه قراردادها، حقالزحمهها و کیفیت آثار، در نهایت صنعت دوبله کشور را از درون تهی میکند و آینده آن را به خطر میاندازد. قصه تلخ تعطیلی استودیوها و حاشیهنشینی هنرمندان، تنها یک بحران صنفی نیست بلکه ضربهای است به بخشی از فرهنگ و حافظه شنیداری جامعه ایرانی. هر استودیویی که خاموش میشود، بخشی از تاریخ دوبله به فراموشی سپرده شده و هر صداپیشهای که ناگزیر به ترک این حرفه میشود قطعهای از هویت فرهنگی ما را با خود میبرد. اگر امروز به این روند مخرب توجه نشود، فردا دیگر چیزی از «افتخار دوبله فارسی» باقی نخواهد ماند جز خاطراتی پراکنده در ذهن نسلهای گذشته.
قصه تلخ استودیوهایی که تعطیل شدند
در همین خصوص یک دوبلور باسابقه با اشاره به حضور واسطهگران و دلالان در دوبله فیلم و سریالهای پلتفرمها بیان کرد که دلالان این روزها تجارت میکنند و با قیمتی بالاتر از توافق با دوبلور قرارداد میبندند. حامد عزیزی درباره وضعیت دوبله پلتفرمها گفت: پلتفرمها ابتدا علاقه بسیاری به دوبله باکیفیت فیلم و سریالها داشتند اما مشکل از جایی آغاز شد که افرادی با نام تهیهکننده یا سمتهای دیگر وارد این عرصه میشدند درحالیکه صرفا واسطهگر بودند. او ادامه داد: پیش از ظهور پلتفرمها، موسساتی مانند «قرن۲۱» در شبکه نمایش خانگی فعال بودند و هریک از این موسسهها یک گوینده را بهعنوان مسوول امور دوبلاژ منصوب میکردند. این افراد بهعنوان مدیر امور دوبلاژ موظف بودند پاسخگوی کیفیت آثار باشند و بدیهی است زمانی که استانداردها پایین میآمد، همان فرد باید پاسخگو میبود. چهرههای باسابقه حوزه دوبله هم برای این مسوولیت انتخاب میشدند. این دوبلور با اشاره به تغییرات پس از ظهور پلتفرمها به مهر افزود: پلتفرمها بیشتر افرادی را وارد کار کردند که مدعی بودند همهکاره هستند؛ کسانیکه ادعا میکردند هم میتوانند فیلم دوبله کنند، هم امور پوشش و سانسور را مدیریت کنند و هم حق پخش آثار را بخرند. این افراد عملا جای دوبلورهای حرفهای را گرفتند.
عزیزی در توضیح شرایط دوبلاژ فیلمها در پلتفرمها گفت: آنهایی که امور فنی یا ممیزی موسسات ویدئو رسانهای را برعهده داشتند با شکلگیری پلتفرمها به مسوولان محتوا و دوبله تبدیل شدند و مثل یک تاجر در این حوزه تجارت کردند. در بخش دوبله هم افرادی را وارد کردند که علاقهمند به گویندگی بودند و در استودیوهای غیرحرفهای فعالیت میکردند. گروهی دیگر هم همان گویندگان حرفهای بودند که بهدلیل نبود فرصت شغلی پایدار، مجبور بودند به چنین شرایطی اعتماد و با این افراد همکاری کنند. او درباره قیمتهای فعلی دوبله فیلم در پلتفرم عنوان کرد: قیمت دوبله برای یک فیلم حدود ۵۰میلیون تومان است اما واسطهگر خیلی وقتها تا ۲۵میلیون را خودش برمیدارد و ۲۵میلیون دیگر بین دوبلورهای یک فیلم تقسیم میشود. تصور کنید قراردادی میبندند که در یک مدت کوتاه مثلا ۱۰۰فیلم دوبله شود و از هر فیلم ۲۵میلیون واسطهگر به جیب بزند که حدود ۲ونیممیلیارد تومان میشود. او در ادامه مقایسهای با تلویزیون انجام داد و گفت: در تلویزیون دستمزدها بسیار پایین است و شاید یکدهم پلتفرمهاست و خیلی از دوبلورها مجبور هستند با پلتفرمها کار کنند اما در عین حال باز هم بسیاری از فعالان دوبله بیکار هستند و شاید ماهی یک یا دو فیلم به آنها برسد. عزیزی با انتقاد از وضعیت کنونی پلتفرمها اظهار کرد: هنوز هم این عرصه در دست مافیای دلالهاست؛ کسانی که فیلمی را با قیمتی مشخص قرارداد میبندند اما بسیار کمتر به دوبلور میدهند و بخش زیادی از آن مبلغ را در جیب خود میگذارند. من افرادی را میشناسم که با این شیوه میلیاردر شده و حتی مهاجرت کردهاند. مدیران پلتفرمها هم حتی نمیدانند واسطهگران چه میکنند و شاید دوسال طول بکشد تا واقعیتها برایشان روشن شود، بعد آن فرد را کنار میزنند اما بعدی که میآید دوباره با همین شیوهها مشغول به کار میشود. اگر هم کسی به این مسائل اعتراض کند، بهسادگی حذف میشود. عزیزی در پایان با انتقاد تند از شرایط موجود و اینکه چرا با خود مدیران پلتفرمها معضلات را مطرح نمیکنند، گفت: شرایط به گونهای است که الان مدیران پلتفرمها را اصلا نمیتوان دید و از مهمترین چهرههای سیاسی هم سختتر میتوان از آنها وقت گرفت.