طبیعت ایران گرفتار آتش بیتدبیری
پویا اصلباغ– آبانماه گذشته روزهای تلخی را برای محیطزیست و طبیعت دوستان کشور رقم زد.
شامگاه دهم آبان بود که شعلههای آتش در جنگل هیرکانی زبانه کشید و بهسرعت قسمتهای دیگر را نیز درگیر خود کرد. از سوی دیگر اوایل آذرماه نیز باگذشت تقریبا یکماه پس از آن آتشسوزی گسترده، مراتع روستای درازنو گلستان، مینودشت، کلاله، گالیکش، علیآباد کتول، کردکوی و آذرشهر نیز درگیر این بحران شدند. جنگل هیرکانی، این میراث باشکوه که عمری بالغبر ۵۰میلیون سال دارد، قربانی عدم امکانات کافی، بیتدبیری و ناکارآمدیها شد. در نهایت هم از آنجایی که تجهیزات کشور برای خاموش کردن آتشسوزی کافی نبود، بهناچار نهادهای مربوطه به کمکهای بینالمللی روی آوردند.
مساله بحران آتشسوزی موضوعی است که از دیرباز در کشور ما وجود داشته بهطوری که هرساله قسمت عظیمی از مراتع و جنگلهای سرسبز ایران درگیر این شعلههای آتش میشوند. بسیاری معتقدند که عوامل انسانی مانند جنگلخواران، شکارچیان غیرمجاز و بیاحتیاطی برخی گردشگران در این اتفاقات دخیل است. کارشناسان بیان کردند که در مجموع این عوامل سالانه حدودا ۲۲۸هزار هکتار از جنگلها و مراتع کشور طعمه حریق شده و کمبود امکانات نیز به تشدید این بحران دامن زده است.
هیرکانی قربانی بیتدبیری
همانطور که گفته شد کارشناسان دلایل گوناگونی را برای این فاجعه بیان کردند. مهدی زارع، استاد دانشگاه و پژوهشگر درباره علل این اتفاق به «جهانصنعت» گفت: آتشسوزیهای جنگلهای الیت در مازندران در آبان۱۴۰۴ رخ داد و براساس اطلاعات موجود علل اصلی این آتشسوزی ترکیبی از شرایط محیطی بحرانی ناشی از خشکسالی و عوامل انسانی است. خشکسالی و کمبود بارندگی به ویژه در پاییز۱۴۰۴ در البرز باعث خشک شدن پوشش گیاهی، کف جنگل و انباشت لاشبرگهای مستعد آتشسوزی تا عمق یکمتر شده و وزش باد گرم محلی باعث شعلهورتر شدن و گسترش سریع آتش میشود. صعبالعبور بودن منطقه و شیب تند گاه تا بالای ۸۰درصد و مسیرهای دسترسی محدود، شرایط اطفای حریق را بسیار دشوار کرد. نقش انسانی قطعی است بهطوری که رییس سازمان منابع طبیعی عامل انسانی را در آتشسوزیهای اخیر از جمله الیت، قطعی دانسته و اینکه عمدی بوده یا سهوی، نیازمند بررسی بیشتر است.
وی افزود: عدم خاموش کردن کامل آتش توسط کوهنوردان، شکارچیان یا انگیزههایی مانند قاچاق چوب یا زمینخواری از جمله فرضیههای مطرح در خصوص عوامل انسانی هستند. علت اصلی طولانی شدن عملیات اطفای حریق، نه صرفا کمبود نیروی داخلی بلکه شرایط سخت محیطی و محدودیتهای فنی تجهیزات بود که مهار آتش را برای هر نیروی کمکی از جمله تیم ترکیه دشوار کرد. شیب تند و صخرهای بودن منطقه الیت مانع بزرگی برای عملیات زمینی و انتقال تجهیزات بود. وجود لاشبرگها و درختان خشک افتاده به عنوان سوخت انباشته باعث شعلهور شدن مجدد آتش پس از عملیات اطفا شد.
عدم آمادگی و بهروز نبودن زیرساختها
زارع ادامه داد: ارتباطات کشور تحت شرایط تحریم طی دهه گذشته محدود بوده است. همچنین بهروزرسانی فناوریهای زیرساختی بهویژه در زمینه کنترل سوانح نیز کافی نبوده است. زیرساختهای فنی و نیروی متخصص حرفهای برای پاسخ اضطراری در کشور همچنان محدود است. در مدیریت سانحه همکاری بینبخشی و هماهنگی و بسیج گسترده نیروهای یگان حفاظت منابع طبیعی، ارتش، سپاه، هلالاحمر، بسیج، گروههای مردمی، کوهنوردان و دستگاههای خدماترسان مشاهده شد. از سوی دیگر عدم آمادگی و بهروز نبودن زیرساختها و تجهیزات به طولانی شدن عملیات و نیاز به کمک بینالمللی منجر شد. از همه مهمتر نبود مدیریت ریسک پیشگیرانه در برابر خشکسالی بیسابقه پاییزی آسیبپذیری جنگلها را افزاش داد. کمبود هواپیماها و بالگردهای تخصصی آبپاش با ظرفیت بالا بزرگترین نقصان تجهیزاتی در مدیریت بحران است. تجهیزات قدیمی و بیشتر غیرتخصصی است. نیروهای مردمی بیشتر در مناطق صعبالعبور ناچارند با تجهیزات انفرادی برای مهار آتش اقدام کنند.
این استاد دانشگاه معتقد است: فناوریهای نوین مانند استفاده از سنسورها، پهپادها و رباتهای آتشنشان همچنان در دسترس نیست و کارشناسان و مدیران حرفهای آشنا با امکانات نوین دنیا کم هستند. بسیاری از نیروهای باکیفیت بالا کشور را ترک کردهاند و هنگام بروز سوانح خاص مانند آتشسوزی جنگل الیت که مدیریت آنها بیش از هر چیز به نیروی انسانی با کیفیت بستگی دارد، متوجه میشویم که این نیروها اکنون مشغول به کار در همین حوزههای تخصصی البته در انگلستان، کانادا و استرالیا و کشورهای مشابه آن هستند. ما هرساله شاهد آتشسوزی در بخشهایی از طبیعت هستیم. امسال تغییرات اقلیمی و خشکسالی با افزایش دما و کاهش بارندگیها و خشکسالی بیسابقه پاییزی باعث شد پوشش گیاهی بسیار مستعد حریق باشد. براساس آمار، بیش از ۷۰درصد آتشسوزیها ناشی از عوامل انسانی است. بیتوجهی گردشگران، کوهنوردان یا دامداران به خاموش کردن کامل آتش، پرتاب تهسیگار یا رهاسازی بطریهای شیشهای که مانند ذرهبین عمل میکنند بخشی از دلایل مهم شروع آتشسوزی است.
او بیان کرد: از سوی دیگر قاچاقچیان چوب و زمینخواران با هدف از بین بردن پوشش گیاهی برای تغییر کاربری اراضی یا برداشت غیرمجاز، عمدا اقدام به آتشافروزی میکنند. در مورد آتشسوزی الیت نیز هنوز تعیین تکلیف نشده ولی فرضیههایی مانند کار شکارچیان غیرمجاز یا عمل گروههایی با اهداف بهرهبرداری چوب مطرح است.
چگونگی پیشگیری از وقوع آتشسوزی
زارع افزود: پیشگیری از آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای هیرکانی باید بر سه محور اصلی مدیریت سوخت، تقویت زیرساخت و آگاهسازی عمومی متمرکز شود. مدیریت و کاهش سوخت لاشبرگ و مواد قابل اشتعال با برداشت علمی و مدیریت شده چوبهای افتاده و شکسته ممکن است. کاهش حجم لاشبرگ و چوبهای خشک کف جنگل که اصلیترین سوخت برای آتش زیرپوستی الیت بوده حیاتی است. این برداشت باید توسط تیمهای متخصص، با نظارت سازمان حفاظت محیطزیست و سازمان جنگلها براساس مطالعات تفصیلی و آمایشی هر منطقه و صرفا در مناطق بحرانی و حاشیه جادههای اصلی انجام شود تا از قاچاق چوب جلوگیری شده و اصول اکولوژیک حفظ شود.
وی همچنین اضافه کرد: در مرز بین جنگلها و مزارع کشاورزی و همچنین در داخل خود جنگل مانند نوارهای شخمزده به عرض مشخص باید خطوط آتشبر ایجاد کرد تا مانع از گسترش آتش شوند. آموزش و اعمال قانون سختگیرانه برای کشاورزانی که کاه و کلش را در مزارع خود بهویژه در نوار جنوبی جنگل آتش میزنند لازم است چرا که این اقدام اغلب منجر به سرایت حریق به جنگل میشود. تامین و نگهداری تعداد کافی بالگرد و هواپیمای آبپاش تخصصی مانند هواپیمای ایلوشن در استانهای شمالی و مناطق بحرانی برای واکنش سریع در زمان طلایی ساعات اولیه آتشسوزی نیازی است که فوریت آن در آتشسوزی الیت نشان داده شد.
زارع گفت: نصب سیستمهای هشدار اولیه هوشمند مانند برجهای دیدهبانی مجهز به سنسور و دوربینهای حرارتی و استفاده از پهپادها برای پایش مداوم مناطق صعبالعبور و شناسایی حریق در لحظات آغازین همزمان با تشکیل تیمهای واکنش سریع تخصصی و آموزش و تجهیز تیمهای کوهنورد، آتشنشان متخصص برای عملیات در مناطق شیبدار و صعبالعبور و مجهز کردن آنها به ابزارهای تخصصی اطفای حریق مانند پمپهای پرتابل و فوم آتشنشانی از اولویتهای بهروزرسانی فناورانه است. افزایش تعداد و کیفیت گشتهای یگان حفاظت منابع طبیعی بهویژه در فصلهای پرخطر اواخر پاییز تا بهار و تعطیلات نوروزی و تابستانی و تعطیلات خاص همزمان با نصب تابلوهای هشداردهنده، آموزش عمومی از طریق رسانهها و وضع مقررات سختگیرانه برای مسافران، کوهنوردان و دامداران در مورد ممنوعیت روشن کردن آتش یا رها کردن تهسیگار و بطریهای شیشهای از بخشهای مهم آگاهسازی عمومی و پیشگیرانه است.
تعیین مکانهای مشخص و امن برای کمپینگ و پختوپز با نظارت مستمر نیز از نکتههایی است که در استان مازندران باید فورا با مدیریت استانداری اعمال شود.
اهمیت اجرای طرح تنفس
این استاد دانشگاه صریح کرد: یکی از چالشبرانگیزترین مباحث در مدیریت جنگلهای هیرکانی آن است که برای کاهش ریسک حریق و مدیریت سوخت چوبهای افتاده، شکسته، خشک و لاشبرگ جمعآوری شوند. با اجرای طرح تنفس جنگل و ممنوعیت بهرهبرداری تجاری از چوب درختان زنده، برداشت درختان خشک و افتاده میتواند منبعی برای تامین نیاز چوب کشور باشد و تا حدی از قاچاق چوب درختان زنده جلوگیری کند. کارشناسان جنگلداری معتقدند که رها کردن کامل مدیریت جنگل صحیح نیست. برداشت کنترلشده در حاشیه جادهها و مناطق در دسترس میتواند برای باز کردن جادههای جنگلی که برای نظارت و اطفای حریق حیاتی هستند، انجام شود.
زارع اشاره کرد: از سوی دیگر اهمیت اکولوژیک لاشبرگ نیز مطرح است. درختان شکسته و لاشبرگ کف جنگل برای اکوسیستم حیاتی هستند و مواد مغذی را به خاک باز میگردانند، رطوبت خاک را حفظ، از فرسایش جلوگیری میکنند و مامن حیات وحش، حشرات و سایر موجودات زنده مانند قارچها و باکتریها هستند. منتقدان و فعالان محیطزیست بهشدت نگران هستند که صدور هرگونه مجوز برای برداشت چوبهای افتاده، بهانهای برای قاچاقچیان شود تا درختان زنده را به صورت عمدی خشک کنند یا به بهانه برداشت چوب افتاده درختان سالم را نیز قطع کنند.
وی تشریح کرد: برداشت تجاری با روح کلی طرح تنفس جنگل و ممنوعیت بهرهبرداری تجاری که هدف آن حفاظت مطلق از جنگلهای هیرکانی است، مغایرت دارد. برداشت باید صرفا جنبه مدیریتی داشته باشد نه تجاری. در حالحاضر سازمان منابع طبیعی در حال تدوین شیوه نامههایی برای برداشت چوبهای شکسته و افتاده در حاشیه جادهها و مناطق آسیبپذیر با شیب کم است. این کار باید با هدف مدیریت ریسک آتشسوزی و نه بهرهبرداری صرفا اقتصادی و تحت نظارت دقیق انجام شود تا کمترین آسیب اکولوژیک به جنگل وارد شده و از سوء استفاده قاچاقچیان جلوگیری شود.
اهمیت مدیریت پایدار و تخصصگرایی
این استاد دانشگاه معتقد است که برای دستیابی به مدیریت پایدار ابتدا باید تخصص افراد را ملاحظه کرد. او در اینباره گفت: برای توسعه پایدار و رونق زندگی ساکنان منطقه نیز مدیریت پایدار و تخصصگرایی لازم است به گونهای که نه جنگل به دلیل انباشت سوخت بسوزد و نه بهدلیل بهرهبرداری نادرست تخریب شود. پس از وقوع آتشسوزی در محیطهای جنگلی مانند جنگلهای هیرکانی نهتنها نباید بهرهبرداری انسانی قطع درختان آسیبدیده، چرای دام و گردشگری عمومی را آزاد گذاشت بلکه باید محدودیتها و حفاظت ویژهای را برای سالهای طولانی اعمال کرد تا اکوسیستم فرصت بازسازی داشته باشد. این ممنوعیتهای سختگیرانه به دلایل اکولوژیک، ایمنی و حفاظتی اعمال میشود. دلایل اکولوژیک برای بازسازی محیط و حفظ لایه خاک و جلوگیری از فرسایش مهمترین دلایل ممنوعیت مداخله انسانی هستند.
زارع عنوان کرد: آتشسوزی، پوشش گیاهی کف جنگل و لاشبرگها را از بین برده است. این لایه نقش حفاظت از خاک در برابر بارندگیهای شدید و روانآب را دارد. بهرهبرداری انسانی بهویژه ورود دام یا تردد ماشینآلات باعث فشرده شدن و فرسایش شدید خاک سوخته میشود. باید توجه کرد که بارندگیهای شدید و ناگهانی در ماههای بعد به سرعت میتواند به سیلابهای ناگهانی در پاییندست همین نواحی آسیبدیده جنگل در آتشسوزی الیت تبدیل شوند. منطقه سوخته بسیار آسیبپذیر است. تمرکز سازمان جنگلها باید روی لکهگیری، ترمیم اضطراری و مدیریت خطر آفات مانند سوسکهای پوستخوار که به درختان نیمهجان حمله میکنند باشد نه فعالیتهای بهرهبرداری.
ضرورت مدیریت پسا آتشسوزی
زارع در پایان گفتههای خود به بحث مدیریت پس از آتشسوزی نیز اشاره کرد و گفت: مدیریت پس از آتشسوزی (Post-Fire Management) باید بر ترمیم و حمایت از بازسازی طبیعی متمرکز باشد. قرنطینه و پایش مستمر میتواند مانع تردد افراد غیرمسوول و چرای دام شود. نیروهای یگان حفاظت باید برای جلوگیری از حریق مجدد و لکهگیری، قاچاق و تصرف اراضی گشتهای خود را افزایش دهند. در مناطقی که تخریب کامل بوده و امکان بازسازی طبیعی کند است باید برنامههای نهالکاری اضطراری با استفاده از گونههای بومی و مقاوم به خشکی و آتش متناسب با اکوسیستم هیرکانی اجرا شود. مدیریت هدفمند چوبهای سوخته فقط باید در بخشهای محدود و قابل دسترس که خطر تبدیل شدن به سوخت برای آتشسوزیهای بعدی را دارند و صرفا توسط ارگانهای دولتی و با نظارت کامل و با هدف کاهش ریسک انجام شود، نه با هدف تجاری.
