صدای گمشده جامعه

فاطمه رحیمی
کدخبر: 550020

فاطمه-رحیمی

فاطمه رحیمی، سردبیر

خبرنگاری یا به‌طور خاص روزنامه‌نگاری تجربه‌ای متفاوت برای افرادی است که با رقص قلم بر تن سپید کاغذ، رویای تغییر در سر می‌پرورانند به امید زیست بهتر و جامعه‌ای متعالی؛ جامعه‌ای که درد زخم‌ها و مردمانش زیست انسانی را معنا می‌کند اما در میان تمام روزمرگی‌هایی که با تن و روح جامعه عجین شده و درد را به عادتی دیرین بدل کرده‌اند، قلم و نوشتن تنها راه نجات است.

این زخم‌ها گاه چنان عمیق است که دردش به بخش ناگسستنی زندگی بدل شده و بی‌تفاوتی چونان پرده‌ای سنگین بر چشم‌ها افتاده است. در میان این بی‌حسی و سکوت، قلم خبرنگار تلنگری بر پیکر خاموش جامعه است؛ تلنگری‌ به روح خسته و به ظاهر پرهیاهوی این مردم. جرقه‌ای که می‌تواند شعله‌ وجدان را برافروزد و جامعه را به جنبش درآورد.

کار خبرنگار آنچنان که باید تنها نوشتن خبر نیست بلکه نوشتن قصه‌ای ا‌ست از وجدان بیدار، از خواسته‌های فروخورده، از اشک‌ها و لبخندهای پنهان مردم. قلم او پلی‌ است میان حقایق و افکار جامعه، دریچه‌ای به سوی ناگفته‌ها و صدایی که در گوش خاموشان نجوا می‌کند.

هر کلمه‌ او نه صرفا گزارشی که ترانه‌ای‌ است برای عدالت و ندایی برای تغییر.

خبرنگاران در سنگرهای پرتنش خبر، هر روز و هر لحظه با هر واژه، جمله و گزارش می‌کوشند چهره‌ پنهان مشکلات را آشکار کنند. آنها صدای گمشده و ناگفته‌های جامعه را به گوش دیگران می‌رسانند. این نقش نه‌فقط انتقال خبر بلکه بسط آگاهی، تحریک وجدان جمعی و فراخوانی به عمل است؛ فراخوانی به اصلاح.

در مسیر دشوار خبرنگاری موانع و مشکلات بی‌شماری وجود دارد؛ از تهدیدها و فشارهای سیاسی و اقتصادی گرفته تا محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی اما همان روحیه مقاوم و عشق به حقیقت است که خبرنگار را به پیش می‌راند. آنها با هر کلمه نه‌تنها روایتگر آنچه دیده‌اند بلکه معماران فردایی هستند که در آن صدای عدالت و انصاف بلندتر از هر روزنه‌ای خواهد بود.

کار خبرنگار همواره آغشته به مسوولیت سنگینی است؛ مسوولیتی که اگرچه دشوار و گاه خطرناک است اما شیرینی آن در دیدن اثر قلمش بر جان جامعه هویدا می‌شود؛ جامعه‌ای که با خواندن گزارش‌ها و تحلیل‌ها، به دانشی عمیق‌تر و نگاهی روشن‌تر می‌رسد.

خبرنگاری نه صرفا حرفه‌ای است که به دنبال روایت وقایع باشد بلکه شغلی است که در ریشه‌هایش عشق به انسان و آرمان‌های انسانی جای گرفته است.

این عشق است که خبرنگار را به نگهبانی از حق و عدالت فرا می‌خواند و این عشق است که موجب می‌شود در برابر تمام چالش‌ها و تهدیدها ایستادگی کند و در تاریکی‌ها چراغی روشن نگه دارد.

کاش قدر این دلدادگان قلم و کلمه را بدانیم؛ آنان که در سایه‌ها می‌درخشند و در تاریکی‌ها می‌تابند و هر روز به جنگ خاموش بی‌عدالتی می‌روند.

آنان نه فقط راویان اخبار که روشنفکران جامعه و مصلحان بی‌نام و نشان فردای بهترند. قلمشان سلاحی است که دیوارهای بی‌تفاوتی را فرو می‌ریزد و نوری می‌افروزد بر جاده‌ دشوار عدالت و آزادی.

وب گردی