«جهان‌صنعت» دورنمای جنگ با اهرم انرژی را بررسی می‌کند:

شلیک به قلب تپنده انرژی جهان

گروه بین الملل
کدخبر: 540450
درگیری میان ایران و رژیم صهیونیستی، علاوه بر تهدیدات، فرصت‌های ژئوپلیتیکی مهمی در حوزه انرژی و تقویت جایگاه ایران در بازارهای جهانی ایجاد کرده است.
شلیک به قلب تپنده انرژی جهان

جهان‌صنعت– مجله اکونومیست به تازگی در گزارشی با اشاره به درگیری شدید میان ایران و رژیم صهیونیستی، پیامدهای این تنش را بر بازارهای جهانی به خصوص قیمت نفت مورد تحلیل قرار داده و آورده است: در پی این درگیری‌ها از روز جمعه به این سو قیمت نفت برنت ۸‌درصد افزایش یافته و نگرانی‌هایی از وقوع جنگ تمام‌عیار و احتمالات کاهش عرضه نفت به دلیل تحریم‌ها و محدودیت‌ها وجود دارد. در این میان هر چند فرآیند عرضه نفت تاکنون مختل نشده اما احتمال اختلال در عرضه آن در آینده نزدیک وجود دارد. در واقع به گفته مجله اکونومیست، اگر تنش‌ها افزایش یابد، قیمت نفت می‌تواند به سرعت به بالای ۹۰دلار برسد. همچنین با توجه به احتمال مسدود کردن تنگه هرمز توسط ایران، علاوه بر پیامدهای اقتصادی، تنش‌های سیاسی نیز به واسطه اختلال در عرضه نفت افزایش می‌یابد که این امر قیمت نفت را به بیش از ۱۲۰دلار افزایش می‌دهد.

تاثیر جنگ بر امنیت خلیج‌فارس

در همین رابطه لازم به ذکر است، منطقه خلیج‌فارس قلب تپنده بازار نفت جهان است؛ جایی که روزانه بیش از ۲۰‌میلیون بشکه نفت از تنگه هرمز عبور می‌کند. بنابراین بروز جنگ میان ایران و اسرائیل بدون بستن تنگه هرمز می‌تواند موجب ایجاد نااطمینانی شدید در بازارهای جهانی شود. در وقع حملات محدود به تاسیسات نفتی، تهدید به انسداد مسیرهای حیاتی صادرات انرژی و افزایش ریسک حمل‌ونقل دریایی از جمله عواملی هستند که می‌توانند بلافاصله قیمت نفت را افزایش دهند.

به گفته برخی کارشناسان، برای جمهوری اسلامی ایران، این نااطمینانی یک فرصت راهبردی تلقی می‌شود. زیرا افزایش ریسک منطقه‌ای با کاهش ظرفیت صادرات کشورهای رقیب مانند عربستان و امارات همراه خواهد بود. این وضعیت، حتی در شرایط تحریم، می‌تواند موقعیت ایران را به‌عنوان یکی از معدود صادرکنندگان باقی‌مانده به بازارهای آسیایی مانند چین، هند و برخی کشورهای اروپایی که در پی تنوع‌بخشی به منابع انرژی هستند تقویت کند.

تهدید برای غرب

تحلیلگران اقتصادی غرب، به‌ویژه در نشریاتی مانند اکونومیست و فایننشاال‌تایمز هشدار داده‌اند که وقوع جنگ در منطقه می‌تواند قیمت نفت را به بیش از ۱۲۰دلار در هر بشکه افزایش دهد. برای کشورهایی مانند آلمان، فرانسه و ژاپن که به شدت به واردات نفت وابسته‌اند، چنین جهشی در قیمت‌ها تهدیدی جدی برای رشد اقتصادی، مهار تورم و ثبات سیاسی داخلی محسوب می‌شود.

در مقابل، برای ایران که همچنان بخشی از نفت خود را از طریق مسیرهای غیررسمی یا تحت پوشش معافیت‌های خاص به بازار عرضه می‌کند، افزایش قیمت نفت به معنای درآمدهای ارزی بالاتر، بهبود تراز تجاری و ارتقای قدرت چانه‌زنی در مذاکرات بین‌المللی خواهد بود. این موضوع به‌ویژه در شرایطی که ایران با فشار تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا مواجه است، یک مزیت راهبردی به‌شمار می‌آید.

یکی دیگر از مؤلفه‌های قدرت جمهوری اسلامی ایران، تسلط نسبی بر نبردهای شناختی در منطقه است. حتی بدون وقوع جنگ تمام‌عیار، ایران می‌تواند از ابزارهای روانی و تبلیغاتی خود برای تشدید نگرانی در بازارهای انرژی جهانی استفاده کند. به‌عنوان مثال، یک عملیات محدود علیه تاسیسات نفتی سعودی یا حمله نامتقارن دریایی در دریای عمان می‌تواند کفایت کند تا بازارهای جهانی به شکل موقت دچار شوک شوند.

این ابزار غیرنظامی، هر چند برای ایران هزینه سیاسی دارد اما می‌تواند مزایای اقتصادی عمده‌ای به همراه داشته باشد. زیرا ایران با افزایش ترس از جنگ، می‌تواند حتی بدون افزایش حجم صادرات، درآمد بیشتری از فروش نفت کسب کند و در عین حال به اثبات برساند که امنیت انرژی جهانی بدون در نظر گرفتن نقش و منافع ایران ممکن نیست.

نقش قدرت‌های آسیایی

همزمان به گفته برخی کارشناسان، با افزایش تنش در منطقه و تهدید بر منابع تامین نفت در خلیج‌فارس، کشورهای بزرگ واردکننده انرژی مانند چین، هند، کره‌جنوبی و ژاپن به دنبال گزینه‌های پایدارتر برای تامین انرژی خواهند بود. در این میان، ایران می‌تواند با ارائه پیشنهادات همکاری بلندمدت به این کشورها، جایگزین قابل‌اتکایی برای برخی از منابع بی‌ثبات عربی یا آفریقایی معرفی شود. زیرا ایران از نظر جغرافیایی در موقعیت ممتازی برای صادرات به آسیا قرار دارد. تقویت روابط انرژی با چین و هند، ضمن کاهش وابستگی ایران به بازارهای غربی، می‌تواند به ایجاد ائتلاف‌های ژئوپلیتیکی مؤثر در مقابله با تحریم‌ها نیز منجر شود. همچنین توافق‌های تهاتری و سرمایه‌گذاری مشترک در صنعت انرژی ایران، می‌تواند موجب نوسازی زیرساخت‌های نفتی کشور و رشد توانمندی داخلی شود.

در همین رابطه عربستان سعودی و امارات متحده عربی به عنوان رقبای منطقه‌ای ایران، طی دهه گذشته با بهره‌گیری از سرمایه‌گذاری‌های عظیم و روابط نزدیک با غرب، سهم مهمی در بازار انرژی جهان کسب کرده‌اند. با این حال، تداوم بحران و درگیری در منطقه می‌تواند امنیت سرمایه‌گذاری و صادرات آنها را تحت تاثیر قرار دهد. ایران می‌تواند از این موقعیت برای احیای بخشی از بازار از دست رفته خود استفاده کند. حتی اگر تحریم‌ها به طور کامل لغو نشوند، افزایش قیمت نفت به ایران امکان می‌دهد که با فروش کمتر، درآمد بیشتری کسب کند. همچنین، اختلال در صادرات رقبای منطقه‌ای می‌تواند به بازگشت برخی مشتریان سابق ایران به ویژه در بازار آسیا بینجامد.

در کنار فرصت‌های فوق، باید اذعان داشت که وقوع جنگ مستقیم با اسرائیل با چالش‌هایی نیز همراه است. زیرا افزایش قیمت کالاهای وارداتی، فشار بر زیرساخت‌های داخلی انرژی و احتمال بروز حملات تلافی‌جویانه، تهدیداتی هستند که باید با دقت مدیریت شوند.

در این زمینه، استفاده هوشمندانه از فرصت‌های حاصل از افزایش قیمت نفت، نیازمند حکمرانی اقتصادی مؤثر، نظام ارزی انعطاف‌پذیر و دیپلماسی فعال برای کاهش فشارهای بین‌المللی است. توجه به مطالبات داخلی و پرهیز از سوءاستفاده از شرایط جنگی برای توجیه ناکارآمدی‌های ساختاری، از ملزومات حفظ انسجام ملی در دوره بحران خواهد بود.

دورنمای آینده

در همین راستا با توجه به تحلیل‌های موجود، می‌توان سناریوهای مختلفی از تحولات آینده ارائه داد. سناریوی اول جنگ نیابتی و محدود است که موجب افزایش محدود اما مستمر قیمت نفت می‌شود. در این سناریو، ایران می‌تواند با بازیگری فعال در محور مقاومت، بازار را تحت تاثیر قرار دهد. سناریوی دوم، درگیری مستقیم کنترل ‌شده با رژیم صهیونیستی است که احتمالا منجر به جهش ناگهانی قیمت نفت خواهد شد. این وضعیت فرصتی اقتصادی مهم برای ایران ایجاد می‌کند اما مدیریت آن نیازمند دیپلماسی چندلایه و اجتناب از درگیری بلندمدت است.

سناریوی سوم مداخله بین‌المللی و ایجاد آتش‌بس است. در این صورت، ایران باید تلاش کند تا از قدرت چانه‌زنی خود برای لغو یا کاهش تحریم‌ها استفاده کند.

در هر یک از این سناریوها، جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با استفاده از توان دیپلماتیک، تقویت اتحادهای منطقه‌ای و افزایش بهره‌وری از منابع انرژی خود، منافع ملی را حداکثر کند.

در نهایت، آنچه مسلم است آن است که وقوع جنگ میان ایران و رژیم صهیونیستی، با وجود تمام تهدیدات، یک فرصت مهم ژئوپلیتیکی برای جمهوری اسلامی ایران به‌ویژه در حوزه انرژی به‌شمار می‌رود. افزایش قیمت نفت، کاهش رقابت منطقه‌ای، تقویت جایگاه ایران در بازار آسیا و افزایش قدرت چانه‌زنی در عرصه بین‌المللی، همگی از پیامدهایی هستند که می‌توانند در راستای تقویت منافع راهبردی ایران مورد بهره‌برداری قرار گیرند.

با این حال، تحقق این مزایا مستلزم حکمرانی هوشمندانه، دیپلماسی فعال و انسجام داخلی در برابر فشارهای خارجی است. تنها در این صورت است که جمهوری اسلامی ایران می‌تواند از بطن بحران، فرصت‌هایی پایدار برای تقویت موقعیت اقتصادی و سیاسی خود در جهان استخراج کند.

وب گردی