شلختگی اقتصادی

محمدرضا رسولی- در روزهای اخیر، رییس دولت چهاردهم به مردم توصیه کردهاند برای جبران ناترازی برق، نیمقرن به گذشته برگردند و با درآوردن کت و بادبزن بهجای کولر و پنکه، گرما را تحمل کنند! این پیشنهاد ساده که فاقد هرگونه راهکار علمی برای برونرفت از بحرانهای کنونی است ادامه همان روایتی است که پیشتر هم شنیده بودیم. چندی پیش بود که رییس سندیکای صنعت برق در خصوص مشکل کمبود برق در کشور مردم را توصیه به خرید آفتابه و بادبزن کرده بود. قبل از اینهم در واکنش به مشکلات اقتصادی و تورم و گرانی، به توصیه بعضی مسوولان، مردم به زیست یمنیوار، بستن لنگ به کمر، اشکنهخوردن و سقزدن نان خشک ترغیب شده بودند. اینکه چرا دولتمردان ضرورتی در خود برای تغییر سیاستها نمیبینند و در هر بزنگاهی که دچار مشکل میشوند راههای شرافتمندانه و عزتآفرین را رها میکنند و با کمال بیانصافی بار مسوولیت ناکارآمدیها را به گردن مردمی میاندازند که مسوول وضع موجود نیستند، سوالی است که تا بهحال بیجواب مانده است!
از یکسو دولت از کمبود منابع سخن میگوید و از سوی دیگر در حالی که بسیاری از پروژههای عمرانی بهدلیل کمبود بودجه متوقف شدهاند، شاهد صرف هزینههای هنگفت و تامین ردیف بودجه برای سازمانیهایی هستیم که هیچ خاصیتی برای کشور ندارند. نمونه آن صداوسیما، زیاندهترین سازمان دولتی است که دو برابر بیبیسی کهنترین شرکت رسانهای جهان و ۱۴برابر الجزیره بزرگترین شرکت رسانهای عرب کارمند دارد. صدها میلیارد تومان برای فرهنگستان زبان و ادب فارسی هزینه میکنند و فرهنگستان، «جَوالدوز رگ گُشا» را معادل اصطلاح پزشکی «آنژیوکت» قرار میدهد! بیشترین حمایت از صنعت ورشکسته خودروسازی کشور صورت میگیرد آنهم با تولید خودروهایی با تکنولوژی۴۰سال قبل و میزان دو تا چهاربرابری مصرف بنزین نسبت به استاندارد جهانی و وابستگی بیش از حدی که به بنزین دارد. سوال اینجاست که آیا اختصاص بودجه و صرف هزینههای هنگفت به این شکل در شرایطی که گفته میشود در جنگ اقتصادی هستیم، مطابقت دارد؟ دولتمردان باید بهجای توصیههای اخلاقی به مردم برای مقاومت بیشتر، بودجه چند صدهزار میلیاردی نهادهایی را که هیچ سودی برای کشور ندارند قطع و صرف توسعه کشور کنند. واضح و مبرهن است که با صرف این مبالغ در زیرساختهای کشور میتوانستیم غرق در انواع ناترازیها نباشیم. کشور ایران از لحاظ ثروت و منابع طبیعی پنجمین کشور غنی دنیا و سومین مالک بزرگ نفت و دومین دارنده ذخایر گاز در جهان است اما با وجود در اختیار داشتن این حجم از منابع و ثروت سرشار بهدلیل سوءمدیریت و ناکارآمدی در نحوه استفاده از این منابع، مردمانش با بحرانهای همهجانبه دست و پنجه نرم میکنند! اینکه در عصر انقلاب صنعتی و تحول دیجیتال، همچنان در حسرت دسترسی به نیازهای اولیهای مانند آب و برق به سر میبریم، خود گویای وجود مشکلات عمیق در شیوه مدیریت و حکمرانی است. چکیده کلام اینکه راهکار برونرفت از وضعیت کنونی، نه در نسخه مقاومت و سخنپراکنی بلکه در بازنگری اساسی در شیوههای حکمرانی نهفته است. در غیراینصورت با شرحی که رفت، میتوان گفت برای عبور از بحران انرژی چارهای دیگر برای مردم نخواهد ماند جز همان که رییس سندیکای برق کشور گفت!