سکوت سنگین تابلوی معاملات

دیبا حاجیها- بازار سرمایه همواره بازتابی از فضای کلان اقتصادی و سیاسی کشور بوده و تغییرات در هر یک از این دو عرصه، تاثیرات عمیقی بر رفتار سرمایهگذاران و جریان نقدینگی دارد. در چند هفته اخیر اما وضعیت بازار بیش از پیش پیچیده و شکننده شده است و دیگر هیجانهای زودگذر ناشی از اخبار سیاسی یا امیدواریهای موقت به توافق با ایالاتذ متحده، توان تحریک آن را ندارد. این تغییر ساختاری در واکنش بازار نشاندهنده بلوغ نسبی فعالان و افزایش واقعگرایی در تصمیمگیریهاست که در این دیدگاه، انتظار برای دریافت سیگنالهای قطعی و اطلاعات قابل اتکا به جای حدس و گمان، محور اصلی معاملات شده است.
از سوی دیگر، کاهش ارزش معاملات و تمایل به احتیاط میان معاملهگران، نشانه آشکاری از افزایش ریسکگریزی و عدم اطمینان نسبت به چشمانداز اقتصادی پیشرو است. این وضعیت نه تنها بازار سهام، بلکه بازارهای موازی مانند ارز و طلا را نیز در بر گرفته و فضای کلی اقتصاد را در حالتی از سکون و انتظار نگه داشته است. رفتار محافظهکارانه سرمایهگذاران و کاهش تمایل به ورود نقدینگی تازه، بازار را در وضعیتی کمتحرک و بیرمق قرار داده که شکستن آن نیازمند رخدادهایی فراتر از وعدههای سیاسی و خبرهای مقطعی است.
شنبه؛ شروعی بیرمق
بازار سرمایه در آغاز هفته گذشته با حالوهوایی بیرمق و ارزش معاملات پایینتر از ۱۰هزار میلیارد تومان، چهرهای منتظر و کمتحرک داشت. اگرچه در نیمه اول معاملات فضای مثبتی بر بازار حاکم بود اما در ادامه با فشار فروش در نمادهای پرتراکنش، اکثریت سهمها در محدوده منفی بسته شدند.
در فضای سیاسی، بهنظر میرسد دیگر اظهارات مقامهای داخلی و خارجی آن تاثیر پیشین را بر بورس ندارد. بازار اکنون بیش از هر زمان دیگر در انتظار مشخص شدن نتیجه تحولات پیشرو است و ترجیح میدهد تا زمان رسیدن به خبرهای قطعی، احتیاط پیشه کند. این احتیاط نهتنها در بازار سهام، بلکه در بازار ارز نیز دیده میشود.
در بازار دلار، فشار فروش باعث افت حدود هزار تومانی قیمت شد اما نبود خریدار پرقدرت نشان از ضعف تقاضا داشت. فعالان ارزی، شرایط را بیشتر شبیه به انتظار برای توافقی محدود میدانند و آینده را آنقدر مثبت ارزیابی نمیکنند که دلار را وارد فاز نزولی قوی کنند و از سوی دیگر نیز نه آنقدر دید منفیای ندارند که انتظار جهش دوباره را داشته باشند. در این میان، چشمها به گزارش آژانس و احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه دوخته شده است.
در سمت دیگر بازار، گروه نیروگاهی با اقبال جدی روبهرو شد. افزایش نرخ خرید برق از نیروگاهها و ثبات در هزینه سوخت، بههمراه گزارشهای اردیبهشت مثبت این شرکتها، باعث شد سهام این صنعت فارغ از فضای عمومی بازار با رشد تقاضا همراه شود. این امیدواری وجود دارد که صنعت نیروگاهی بالاخره از سایه بیتوجهی خارج شود و مسیر تازهای در پیش گیرد.
یکشنبه؛ برد ریسکگریزها
بازار سرمایه دومین روز هفته را با افت آغاز کرد و در همان مسیر نزولی باقی ماند. در پایان معاملات، بیش از ۷۰درصد نمادها در محدوده منفی به کار خود پایان دادند که نشانهای از ادامه فضای بیاعتمادی میان فعالان بازار است. ارزش معاملات خرد نیز همچنان در سطوحی پایینتر از ۱۰هزار میلیارد تومان باقی ماند و حاکی از آن است که سرمایهگذاران تمایلی به ورود نقدینگی تازه ندارند.
جو کلی بازار نشان میدهد که نگاهها نسبت به آینده مذاکرات هستهای یا کاملا بیاعتماد شده یا دستکم اینگونه تحلیل میشود که حتی در صورت رسیدن به توافق، بازار سرمایه شاهد ورود قابلتوجهی از پول نخواهد بود. آنچه بیش از هر چیز در رفتار معاملهگران دیده میشود، تردید و بلاتکلیفی است که ریسکگریزی را افزایش داده و چشمانداز روشنی برای کوتاهمدت باقی نگذاشته است.
این روند محدود به بازار سهام نیست. در بازارهای موازی نظیر ارز و طلا نیز شرایطی مشابه حاکم بود. دلار در روزهای گذشته با فشار فروش مواجه شد و کاهش تقریبی دو هزار تومانی را تجربه کرد. نبود تقاضای پرقدرت در این بازارها نشان داد که نقدینگی در گردش کاهش یافته یا در حال حاضر ترجیح میدهد در حاشیه امن بماند.
در این میان، سرمایهگذارانی که به صندوقهای درآمد ثابت پناه بردهاند، فعلا از نوسانات دور ماندهاند و وضعیت باثباتتری را تجربه میکنند. بازدهی معقول و امنیت روانی این ابزارها، در روزهای پرابهام، جذابیت بیشتری برای پولهای محتاط ایجاد کرده است.
دوشنبه؛ تدام فاز احتیاط
بازار سرمایه در آغاز هفته دوم خرداد، همچنان در وضعیت شکنندهای بهسر برد اما در عین حال شاخصکل با رشد ۱۸هزار واحدی به سطح ۳میلیون و ۱۲۵هزار واحد رسید اما این رشد به دلیل کاهش ارزش ریال بود و نه بهدلیل بهبود واقعی در وضعیت بازار. جریان معاملات همچنان کمرمق است و ارزش معاملات خرد بازار به زحمت به سطح ۱۲هزار میلیارد تومان نزدیک شد. ورود پول حقیقی منفی باقی ماند و عمده تحرکات در سمت حقوقیها بود که نشان از بیاعتمادی فعالان خرد دارد.
گروه خودرویی بهواسطه خبر عرضه مجدد محصولات ایرانخودرو در بورس کالا مورد توجه قرار گرفت و لیدر بازار بود. همچنین پالایشیها با حمایت حقوقیها سبزپوش شدند. با این حال، نبود نقدینگی کافی و نبود انگیزه برای سرمایهگذاری تازه، اجازه رشد پایدار به بازار را نمیدهد. تحلیلگران معتقدند نبود سیگنالهای قدرتمند اقتصادی و سیاسی، بلاتکلیفی در تیم اقتصادی دولت و توقف مذاکرات هستهای از دلایل اصلی این وضعیت رکودی بودند.
به نظر میرسد بازار در فاز انتظار باقی مانده بود که این فاز تا کنون نیز ادامه دارد. فعالان بازار از یکسو منتظر تحولات سیاسی و معرفی وزیر اقتصاد جدید هستند و از سوی دیگر انتظار انتشار گزارشهای مالی شرکتها را میکشند تا در مورد ارزندگی سهام تصمیم بگیرد. تا آن زمان، بازار در حال نوسان محدود و بدون روند مشخص خواهد بود. برای بازگشت رونق، نیاز به اقدامات مشخص از سوی سیاستگذار، شفافسازی وضعیت کلان و جلب اعتماد دوباره سرمایهگذاران است.
سهشنبه؛ پایانی ملالآور
بازار سهام در آخرین روز معاملاتی هفته گذشته روزی کمرمق و سراسر بیتحرک را پشتسر گذاشت. افت تقاضا در اغلب نمادها مشهود بود و بیش از ۷۰درصد بازار در پایان معاملات در محدوده منفی قرار گرفتند. ارزش معاملات نیز به کمتر از ۸هزار میلیارد تومان رسید که نشاندهنده ضعف جدی در جریان نقدینگی و تمایل پایین برای خرید در بازار است. به نظر میرسد تردیدهای جدی نسبت به آینده، ترکیب اخبار ضدونقیض مذاکرات و سطح بالای نرخ سود بدون ریسک، موجب شده معاملهگران در وضعیت سکون باقی بمانند و فشار فروش اندک هم برای منفی شدن بازار کافی باشد.
یکی از نشانههای بارز این شرایط، افزایش قابلتوجه حباب منفی در صندوقهای اهرمی است. برخی از این صندوقها به اختلاف قیمتی بیش از ۱۰درصد با ارزش خالص دارایی خود رسیدهاند. کاهش ضریب اعتباری و نرخ بهره بالا موجب شده سرمایهگذاران از ورود به آنها اجتناب کنند. حتی در حالتی که توافقی در کار باشد، سودآوری بالقوه سبد آنها چندان بالا نیست که بتواند بار مالی ناشی از ساختار اهرمی را جبران کند. در نتیجه، تنها در شرایطی که نرخ بهره کاهش یابد، میتوان انتظار تعدیل حباب منفی آنها را داشت.
از سوی دیگر، عرضههای اولیه نیز همچنان درگیر ناکارآمدیاند. مداخلههای پیدرپی در فرآیند قیمتگذاری، انتظارات اولیه مبنی بر کشف قیمت عادلانه را به حاشیه برده است. نتیجه این دخالتها، کاهش کارایی و بیاعتمادی بیشتر فعالان بازار نسبت به روند عرضههای اولیه بوده است.
هیجان پر!
بررسی روند اخیر بازار سرمایه حکایت از تغییر بنیادی در رفتار معاملهگران نسبت به اخبار و تحولات سیاسی، بهخصوص در زمینه مذاکرات هستهای که پیشتر محرکی قوی برای نوسانات بازار بهشمار میرفت، دارد. این روزها دیگر واکنش بازار سرمایه به اخبار و اظهارنظرهای مقطعی درباره مذاکرات مانند سابق نیست و نشانههای بیرمقی و احتیاط گسترده در میان فعالان بازار مشهود است. در واقع، بازار سرمایه دیگر تحتتاثیر حدسها و گمانهزنیهای مربوط به روند مذاکرات قرار نمیگیرد و این نشاندهنده افزایش بلوغ و واقعگرایی سرمایهگذاران است که ترجیح میدهند تا دریافت خبر قطعی و شفاف از وضعیت مذاکرات، وارد موقعیتهای پرریسک نشوند.
در وضعیت کنونی، معاملهگران و سرمایهگذاران بیشتر در حالت انتظار و احتیاط بهسر میبرند و تمایل دارند تا از هرگونه تصمیمگیری شتابزده در غیاب اطلاعات روشن خودداری کنند. این رویکرد محتاطانه باعث شده است که ارزش معاملات به سطحی پایینتر از حد معمول کاهش یابد و جریان نقدینگی بهشدت محدود شود. علاوه بر این، بازارهای موازی مانند ارز و طلا نیز وضعیتی مشابه را تجربه میکنند که نشانهای از کاهش رغبت کلی بازار به پذیرش ریسک و تمایل به حفظ نقدینگی در شرایط نامطمئن است.
این تغییر رویکرد بازار به معنای آن است که اخبار مثبت صرف درباره مذاکرات، اگرچه ممکن است موقتا باعث بهبود مقطعی بازار شود اما توان ایجاد رشد پایدار و بلندمدت را ندارد. بازار برای شروع روند صعودی نیازمند یک تحول واقعی و قابل اطمینان در شرایط سیاسی و اقتصادی است که پیامدهای آن به صورت ملموس در فضای کسبوکار و عملکرد شرکتها نمایان شود. تا زمانی که چنین خبری منتشر نشود، روند کلی بازار سهام همچنان شکننده و ناپایدار باقی خواهد ماند.