ردپای چین در سوریه پسا اسد
محمدرضا ستاری- ۱۱ماه پس از سقوط حکومت بشار اسد در سوریه و استقرار نظام جدید در این کشور کمتر کارشناسی تصور میکرد سوریهای که ۱۳سال درگیر جنگ خانگی تمامعیار بوده و تمامی زیرساختهای آن نابود شده بتواند به این زودیها از خاکستر ویرانی سربرآورد. حاکمان جدید سوریه به سرکردگی احمد الشرع که خود رهبر گروه تروریستی تحریر الشام بود از زمان روی کارآمدنش نهتنها روابط مستحکم با ترکیه و عربستان بهعنوان حامیان اصلی خود برقرار کرده بلکه با چرخشی عجیب به سمت ایالات متحده توانست فرمان لغو تحریمهای اقتصادی کشورش را نیز بگیرد.
از سوی دیگر هر چند درگیریهایی در سویدا و همچنین استانهای شمالی کردنشین گزارش میشود اما نکته مهم این است که این درگیریها بسیار پراکنده و کمتر از آن چیزی است که در سوریه پسا اسد تصور میشود زیرا این کشور در طول جنگ داخلی که بازیگران منطقهای و بینالمللی در آن دخیل بودند به بهشت گروههای تروریستی تبدیل شده بود بهطوری که طبق گفته برخی کارشناسان نزدیک به ۲هزار گروه تندرو و جهادی در جنگ داخلی این کشور مشارکت داشته و حتی داعش شهر رقه را بهعنوان پایتخت خلافت خودخواندهاش انتخاب کرده بود.
ورود کشتی تجاری چین به طرطوس
در همین رابطه و در حالی که به نظر میرسد احمد الشرع بهعنوان رییسجمهور موقت و حاکم اصلی سوریه بهدنبال ایجاد نوعی سیاست خارجی متوازن بهمنظور برونرفت از بحران ویرانی و امنیتی در کشورش است، خبرگزاری رسمی سوریه روز دوشنبه اعلام کرد که یک کشتی تجاری از چین وارد بندر طرطوس شده و حدود ۱۶هزار تن فولاد و تجهیزات مختلف را در این بندر خالی کرده است. طبق گزارش المانیتور این موضوع پس از لغو تحریمهای غربی و بازگشایی اقتصاد سوریه پس از ۱۴سال جنگ داخلی رخ داده و این اولین عملیات واردات مستقیم از چین از طریق بندر طرطوس است.
به همین دلیل به گفته برخی از تحلیلگران این محموله نشاندهنده نقطهعطفی مهم در بازیابی اقتصادی سوریه است. این کشور برای نزدیک به ۱۴سال درگیر جنگ داخلی و برای بیش از چهاردهه تحت تحریمهای غربی بوده است؛ امری که اقتصاد سوریه را به نابودی کشانده و طبق برآوردهای سازمان ملل این کشور بین سالهای۲۰۱۱تا۲۰۲۴ حدود ۸۰۰میلیارد دلار از تولید ناخالص داخلی خود را از دست داده است. بنابر اعلام مرکز مشاهده حقوق بشر سوریه مستقر در بریتانیا، بیش از ۶۵۶هزار نفر در این جنگ داخلی کشته و میلیونهانفر نیز آواره شدهاند.
با این حال پس از سقوط حکومت اسد در آذرماه سال گذشته که توسط شبهنظامیان گروه هیات تحریر الشام صورت گرفته حاکمان جدید با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی کشور حداقل تا اینجای کار متعهد به آزادسازی و جهانی کردن اقتصاد سوریه شدهاند. بهطوری که شاهد هستیم از سال گذشته به اینسو بسیاری از کشورهای غربی از جمله بریتانیا، آمریکا و اتحادیه اروپا بخش قابل ملاحظهای از تحریمهای سوریه را لغو کرده و سرمایهگذاران منطقهای نیز در حال ورود گسترده به این کشور هستند.
بهعنوان مثال همزمان با سرمایهگذاریهای ترکیه برای ایجاد شهرکهای صنعتی در سوریه چندماه قبل سازمان عمومی بنادر خشکی و دریایی این کشور قراردادی با شرکت لجستیکی دیپی ورلد مستقر در دبی برای توسعه این بندر امضا کرد. قراردادی که ۸۰۰میلیون دلار اعتبار برای آن در نظر گرفته شده و قرار است با ارتقای زیرساختهای بندری طرطوس تبدیل به قطب منطقهای اتصای میان اروپای جنوبی، خاورمیانه و شمال آفریقا شود.
علاوه بر این ازسرگیری تجارت مستقیم با چین بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان محرک عظیمی برای بازیابی اقتصادی سوریه است زیرا هر چند حجم تجارت دوجانبه بین دوکشور در سال۲۰۲۳ میلادی ۲/۱۶درصد کاهش یافته و به ۵۷/۳۵۷میلیوندلار رسید اما انتظار میرود این رقم با لغو تحریمها و بازگشت سوریه به بازار جهانی افزایش یابد.
همزمان با ورود چین به تجارت با سوریه که علاوه بر مناسبات اقتصادی ابعاد ژئوپلیتیکی و سیاسی را نیز دربرمیگیرد آمارهای منتشر شده نشان میدهند برزیل، اوکراین، کرهجنوبی، اتحادیه اروپا و روسیه نیز پس از لغو تحریمها محمولههایی به این بندر ارسال کردهاند. بهطوری که در شهریورماه کشتی کرهجنوبی، یانگ شین در بندر تارتوس پهلو گرفت تا حدود ۲هزار دستگاه خودرو تحویل دهد و همزمان در همین ماه دو کشتی حاوی ۷۵۰/۳۱تن گندم نیز وارد این بندر شده است.
راهبرد پکن چیست؟
ورود اقتصادی چین به سوریه را نباید صرفا به مناسبات تجاری تقلیل داد بلکه این ماجرا دربرگیرنده ابعادی ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی در مرحلهای خاص از خاورمیانه بوده و در واقع این اقدام حامل پیام مهمی به بازیگران دیگر مانند غرب، روسیه، ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس است. در همین رابطه از منظر اقتصادی حضور چین در سوریه پسا اسد بخشی از راهبرد گستردهتر پکن برای احیای مسیرهای ترانزیتی طرح یکجاده-یککمربند در مدیترانه شرقی است؛ بهطوریکه بندر طرطوس که در ساحل غربی سوریه و در نزدیکی مسیرهای حیاتی کشتیرانی قرار داشته میتواند به پایگاهی کلیدی برای انتقال کالا میان آسیا، خاورمیانه و اروپا بدل شود. در واقع چین با سرمایهگذاری در این بندر و مناطق صنعتی اطراف آن قادر است ضمن کاهش وابستگی به مسیرهای پرخطر دریای سرخ و کانال سوئز شبکه لجستیکی جایگزینی در مدیترانه ایجاد کند. این اقدام همچنین به چین امکان میدهد تا نفوذ اقتصادی خود را در منطقهای که سالها در انحصار نفوذ روسیه و ایران بوده بهتدریج گسترش دهد.
از سوی دیگر پکن با حضور اقتصادی در سوریه اهداف سیاسی بلندمدتتری را نیز دنبال میکند. این کشور با تکیه بر سیاست عدم مداخله در امور داخلی و تمرکز بر توسعه اقتصادی تلاش دارد خود را بهعنوان شریک باثباتتر و غیرایدئولوژیک در مقایسه با قدرتهای غربی معرفی کند. بنابراین بازگشت چین به سوریه به نوعی اعلام حضور دوباره در معادلات ژئوپلیتیکی جدیدخاورمیانه است؛ جایی که پکن در پی تثبیت نفوذ خود در برابر سیاستهای مهار اقتصادی و امنیتی آمریکاست. در واقع پکن در تلاش است تا سوریه را به حلقهای جدید در زنجیره نفوذ خود از خلیج فارس تا مدیترانه تبدیل کند.
