دستها بر ماشه رو به اقتصاد

جهان صنعت – پس از یک دوره امیدواری برای عادی شدن نسبی فعالیتهای اقتصادی در هفتههای تازه سپریشده که برآیند گفتوگوهای ایران و آمریکا بود، به نظر میرسد سپهر سیاست و اقتصاد دوباره تیرهوتار شده است. نشانههای قابلاعتنایی از دست به ماشه شدن ایران و غرب دیده میشود که هر دو طرف آگاهانه یا ناآگاهانه به سوی اقتصاد ایران گرفته شده است. از روزی که آشکار شد ایران و غرب بر سر غنیسازی اورانیوم به توافق راهبردی نخواهند رسید روزنههای باز شده روی امید بسته شد و ناامیدی با شتاب به زمین بازی اقتصاد ایران رسید.
تبخیر بورس
طبیعت فعالیتها در بورس سهام در همه دنیا ریسکپذیری بالاتر این فعالیت نسبت به فعالیتهای موازی مثل سپردهگذاری در بانکها یا خرید اوراق قرضه دولتی است. بورس سهام در برابر تغییرات سیاسی بهویژه سیاستهای خارجی یا رخدادهای بزرگ در سیاست داخلی زودتر از دیگر بازارها واکنش نشان میدهد. به آتش کشیده شدن بازار سهام در ایران و سقوط پی در پی شاخص کل قیمتها نشان میدهد این بازار واکنشی طبیعی به دست روی ماشه شدن ایران و غرب داشته است. بازار سهام البته در برابر برخی دیگر از تغییرات سیاسی داخلی و نیز تحولات در تصمیمگیریهای مبهم عقبنشینی را در دستور کار بازیگران قرار داده است. تحلیلگران بازار سهام باور دارند اگر روزگار سیاست خارجی همین باشد که هست و اگر دستها از روی ماشهها برداشته نشود سقوط دوباره بورس حتمی است حتی اگر مدیران دولت بخواهند با اهرم کردن برخی عوامل راه افتادن بیشتر را بگیرند.
تبخیر مزدها
نرخ تورم ارائهشده از مواد خوراکی در ماههای تازهسپریشده از سوی مرکز آمار نشان میدهد قیمت مواد خوراکی با شتاب فراوان بر فراز مزدهای کارگران به پرواز درآمده و این اتفاق ناخوشایند به حذف تدریجی کالاهای ساده مانند تخممرغ و حبوبات از سفرههای کارگران منجر شده است. تورم اقلام خوراکی، در فروردین و اردیبهشت امسال، معادله عوض شد. نرخ تورم کلی سالانه حدود ۳۳درصد اعلام شد اما نرخ تورم اقلام خوراکی دوباره پس از یکسال از نرخ تورم اقلام غیرخوراکی پیشی گرفته و به ترتیب به ۵/۴۱ و ۳/۳۷درصد رسید. این در حالی است که علت این پیشی گرفتن، جهش ناگهانی قیمت بسیاری از اقلام خوراکی مثل حبوبات، برخی میوهجات و مواد پرمصرف در دو ماه نخست سال جدید (۱۴۰۴) بوده است. در اردیبهشت امسال برخی اقلام پرمصرف مانند برنج، کره، لوبیا قرمز، نخود، عدس، پرتقال، سیب و بادمجان افزایش قیمت بین ۷۰ تا ۱۰۰درصد را تجربه کردند. برخی اقلام پرمصرفتر مانند لوبیا چیتی بیش از ۲۰۰درصد افزایش قیمت داشته است. لیمو، لپه و سیب زمینی نیز افزایش قیمت بالای ۱۲۰درصد را در این ماه تجربه کردند؛ تجربهای که به یک معنا بسیار تکاندهنده بوده و بازگشت شکاف مضاعف میان تورم اقلام خوراکی و غیرخوراکی را نشان میدهد و حاکی از این واقعیت تلخ است که سفره کارگران بازهم کوچکتر خواهد شد.
صنعت تعطیل و بازار کار مبهم
ناترازی برق و گاز و آب که از زمستان سال گذشته روندی فزاینده گرفته است در بهار امسال خود را بیشتر نشان داده و در تابستان به اوج خواهد رسید. هر روز خبرهای پرشماری از تعطیلی کارخانههای صنعتی و آوار شدن فشار هزینهها بر سر و کول کارفرمایان کوچک و متوسط و حتی بنگاههای بزرگ هستیم. دولت با صراحت میگوید دیگر برق ارزان ندارد که به کارخانهها بدهد و آنها را وادار میکند بروند از هر جا که میتوانند برق بخرند اما این اتفاق برای بنگاههای کوچک و بزرگ ناممکن است و بنگاههای بزرگ نیز به سختی توانایی دارند در کوتاهمدت برق تامین کنند. منفی شدن رشد تولید صنعتی در زمستان و فروردین۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ نوید روزهای خوب را نمیدهد که هیچ بلکه بوی بد اخراج ناگزیر بخشی از نیروی کار را نیز در پیش دارد. دست به ماشه شدن ایران و آمریکا آرامآرام به این نتیجه منجر میشود که در کوتاهمدت تامین برق از هرجا بسیار سخت میشود و باید کارگران بیکارشده را دید و غصه خورد.
تجارت کاهنده
تازهترین آمارهای ارائه شده از تجارت خارجی نشان میدهد تراز تجاری ایران بدون لحاظ کردن درآمدهای به دست آمده از صادرات نفت رقمی معادل ۱۶میلیارد دلار کسری دارد. بخش مهمی از واردات ایران را کالاهای اساسی مثل دارو و شکر و چای و روغن نباتی و نیز نهادههای دامی تشکیل میدهد. در حالی که دست به ماشه شدن ایران و غرب راه صادرات نفت را تنگتر خواهد کرد و نیز با توجه به خشکسالی پیدرپی به نظر میرسد در سالجاری باید نزدیک به ۱۵میلیارد دلار فقط برای تامین مواد غذایی و نهادههای دامی و نیز دارو وتجهیزات پزشکی اختصاص داد. این وضعیت با توجه به دست به ماشه شدن که راه تجارت خارجی به ویژه صادرات را تنگتر میکند برای اقتصاد ایران آسیب جدی دنبال دارد.
بانکها در بدترین وضعیت
نیک میدانیم که بانکهای ایران با همه دشواریهایی که دارند نزدیک به ۸۰درصد از سرمایه مورد نیاز فعالان اقتصادی و نیز بنگاههای بزرگ دولتی و خصولتی را تامین میکنند. بازار سرمایه کمرونق و نیز سرازیر شدن منابع نقدینگی شهروندان به سوی خرید دلار و سکه و طلا و تحلیلهای پشتسر هم رسانههای خاص از وضعیت بانکها که آنها را ناتوان نشان میدهند زنگ خطری است که نباید از تاثیر دست به ماشه شدن جمهوری اسلامی و غرب بر این وضعیت غفلت کرد. تحولات ناشناس در وضعیت بانکها و نیز خیز برداشتن برای تغییر مدیریت یا مالکیت بانکهای خصوصی یک رویداد احتمالی خطرناک به حساب میآید.
دست از ماشه برداشته شود
واقعیت این است که اقتصاد ایران در هر سه سطح دولت و بنگاهها و خانوادهها در شرایط آسیبپذیری بیشتر از شرایط تنشزاست. اگر دستها از ماشهها برداشته نشود وضعیت بدتر از هر زمان دیگر خواهد بود. کسی توصیه نمیکند جمهوری اسلامی زودتر یا دیرتر از طرف مقابل دست از ماشه بردارد اما میتوان توصیه کرد که با دقت به صحنه اقتصاد امروز و فردا توجه شود و تقلیلگرایی کنار گذاشته شود.