درسهایی از جنگ ۱۲روزه برای مسکن

جهان صنعت– در سالهای گذشته بارها از زبان مسوولان و کارشناسان موضوع ضرورت پدافند غیرعامل در حوزه شهری و مسکن شنیدهایم اما آنچه در عمل دیده میشود، فاصلهای چشمگیر میان هشدارها و اقدامات اجرایی است. جنگ ۱۲روزهای که رژیم صهیونیستی در خرداد و تیرماه ۱۴۰۴ بر ملت ایران تحمیل کرد، بار دیگر لزوم آمادگی شهروندان و زیرساختهای کشور در برابر تهدیدات نظامی و حوادث غیرمترقبه را بهشکل تلخ و ملموسی به تصویر کشید.
بمباران مراکز شهری و مسکونی، جانباختن شهروندان غیرنظامی، تخریب منازل و اضطراب گسترده ناشی از نداشتن پناهگاههای امن در لحظات بحران، بار دیگر نشان داد که ضعف در طراحی شهری و معماری مسکن تا چه اندازه میتواند بر امنیت روانی، جسمی و بقای مردم اثر بگذارد.
این تجربه، همزمان با هشدارهای مکرر درباره زلزلههای احتمالی در تهران و سایر مناطق کشور، ضرورت بازنگری در سیاستهای مسکن و ساختوساز را به یک اولویت ملی بدل کرده است. اکنون زمان آن فرارسیده که «پدافند غیرعامل» از یک شعار و بخشنامه به یک الزام فنی، مهندسی و ساختاری در طراحی مسکن بدل شود.
پدافند غیرعامل؛ از روی کاغذ تا کف میدان
پدافند غیرعامل مجموعهای از اقدامات پیشگیرانه و غیرنظامی است که هدف آن کاهش آسیبپذیری زیرساختها و حفظ جان شهروندان در برابر تهدیدات طبیعی یا انسانی است. با وجود تدوین سند ملی پدافند غیرعامل، این مفهوم در بخشهایی چون حملونقل، انرژی، ارتباطات و حتی صنعت، بیشتر مورد توجه قرار گرفته اما در حوزه «مسکن» و «شهرسازی» هنوز به سطح اجرا نرسیده است.
بررسی تجربه جنگ ۱۲روزه نشان داد که نبود پناهگاههای محلی و فقدان اتاقهای امن در واحدهای مسکونی، یکی از آسیبپذیرترین نقاط زیستی در شهرها بوده است. بیشتر مردم، بهویژه ساکنان مجتمعهای آپارتمانی، در نبود مکانی امن برای پناهگیری، لحظات بحرانی را با اضطراب، آشفتگی و حتی مرگ پشت سر گذاشتند.
این در حالی است که در بسیاری از کشورها از جمله رژیم صهیونیستی کرهجنوبی، ژاپن، تایوان و حتی فنلاند، ساخت «اتاق امن» در منازل یا طراحی پناهگاههای محلی، جزئی جداییناپذیر از فرآیند ساختوساز است. در اسرائیل، همه واحدهای مسکونی جدید موظفند اتاق امن با دربهای ضدانفجار و تهویه مستقل داشته باشند؛ تجربهای که اکنون برای ایران نیز قابل تعمیم و بومیسازی است.
جنگ و زلزله؛ ۲ روی یک سکه تهدید
جنگ تنها تهدیدی نیست که شهروندان ایرانی را تهدید میکند. کشور ایران بر روی یکی از فعالترین کمربندهای لرزهخیز جهان قرار دارد. سابقه زمینلرزههای مهیب در بم، رودبار، منجیل، کرمانشاه و هشدارهای مکرر درباره زلزله بزرگ تهران، نشان میدهد که آسیبپذیری ساختمانهای مسکونی فقط در جنگ بروز نمیکند؛ بلکه در هر لحظه ممکن است فجایع انسانی و اقتصادی از دل همین نادیده گرفتن اصول ایمنی و پدافندی سر برآورد.
متاسفانه در اغلب ساختوسازهای مسکونی کشور، توجه به مسائل ایمنی، صرفا در حد رعایت آییننامه ۲۸۰۰ یا الزامات اولیه سازهای باقی مانده و هیچ استاندارد مشخصی برای ایمنسازی جانبی یا ایجاد محلهای امن برای پناهگیری در منازل دیده نمیشود.
تجربه جنگ اخیر نشان داد حتی ساختمانهایی که از نظر سازهای مقاومند، در برابر موشکباران یا حملات هوایی نیازمند «فضاهای امن داخلی» هستند؛ همانند اتاقهای ضدانفجار یا پناهگاههای نیمهمدفون که در کشورهای پیشرفته طراحی و پیادهسازی شدهاند.
شهرهای فاقد پناهگاه؛ مسوول کیست؟
با وجود تجربه تاریخی جنگ تحمیلی دهه ۶۰، زلزلههای متعدد و اکنون جنگ ۱۲روزه اخیر، چرا پناهگاههای شهری یا محلهای به طور فراگیر در کشور وجود ندارد؟ پاسخ در ترکیبی از فقدان قانون الزامآور، کوتاهی نهادهای برنامهریز، عدم تخصیص بودجه و نگاه صرفا تجاری به حوزه مسکن نهفته است.
در حال حاضر شهرداریها، سازمان مدیریت بحران، وزارت راهوشهرسازی، بنیاد مسکن و حتی ستاد کل پدافند غیرعامل هرکدام به نحوی در این موضوع ذینفع هستند اما عدم هماهنگی و نبود یک استراتژی ملی منسجم باعث شده مسوولیت ساخت پناهگاهها در عمل بر زمین بماند.
در این شرایط، ساخت مسکن به بخشخصوصی سپرده شده و تمرکز بر کمیت ساخت، جای کیفیت و ایمنی را گرفته است. در نتیجه، توسعهگران به جای توجه به جان شهروندان، تنها به کاهش هزینههای ساخت میاندیشند و هیچ الزامی برای اجرای اتاق امن یا طراحی پناهگاه وجود ندارد.
پیشنهادات اجرایی برای تحول در سیاستهای ساختوساز
برای تغییر این وضعیت، نیاز به یک بازنگری کلان در سیاستگذاری و اجرا داریم. در این رابطه الزام قانونی ایجاد اتاق امن در منازل نوساز، طراحی و ساخت پناهگاههای محلهای، یارانه یا تسهیلات تشویقی برای واحدهای دارای ایمنی بالا، آموزش عمومی و فرهنگسازی و همچنین نظارت مهندسی تخصصی به عنوان پیشنهادات راهبردی قابل طرح است.
وزارت راهوشهرسازی باید در آییننامههای ساختوساز، ساخت اتاق امن یا حداقل فضای مقاوم داخلی برای پناهگیری در برابر زلزله یا حملات هوایی را اجباری کند.
شهرداریها موظف شوند در طرحهای توسعه محلات، مکانهایی برای پناهگاههای محلی پیشبینی کنند؛ فضاهایی که با استانداردهای روز مجهز شده و در شرایط بحرانی برای چند ساعت یا چند روز، پناه مردم باشند.
بانکها و دولت میتوانند وامهای ارزانقیمت یا مشوقهای مالیاتی برای سازندگانی که اصول پدافند غیرعامل را در طراحی رعایت میکنند، اختصاص دهند. آموزش شهروندان درباره نحوه پناهگیری، شناسایی مکانهای امن در خانه و روشهای مقابله با حملات یا زلزله باید در دستور کار رسانهها و مدارس قرار گیرد.
سازمان نظام مهندسی ساختمان باید دفاتر تخصصی پدافند غیرعامل راهاندازی کرده و صدور مجوز ساختمان را منوط به رعایت الزامات ایمنی کند.
لزوم استمرار موضوع پناهگاهسازی
در این زمینه عضو هیاتعلمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی اظهار داشت: در زمان هشت سال دفاع مقدس و جنگ با رژیم بعث عراق که حملات هوایی به تهران و دیگر شهرها را شاهد بودیم، موضوع پناهگاهسازی در کشور مطرح شد؛ طرحی که مسوولان عنوان میکردند، یک طرح موقت نیست و باید استمرار داشته باشد.
علی بیتاللهی با تاکید بر اینکه در پدافند غیرعامل یک نکته اساسی حفظ امنیت و جان ساکنان شهرهاست، گفت: متاسفانه پس از پایان جنگ تحمیلی که احساسات فروکش کرد، شاهد فراموشی این اقدام بودیم؛ به عبارتی بر این باورم که رفتارهای ما، رفتارهای ریشهدار، برپایه یک برنامه منظم، محکم و لازمالاجرا نیست. او به ایرنا گفت: پس از آن با وقوع زلزله بم، تب ساخت اتاق ایمن در کشور بالا گرفت. به عبارتی اینطور عنوان میشد که با توجه به اینکه ساخت ساختمانهای مقاوم هزینهبر است، دستکم احداث یک اتاق ایمن که فاقد آوار بوده و امکان صیانت از جان انسانها را داشته باشد، در دستور کار قرار گیرد؛ در این موضوع نیز شاهد بودیم با خوابیدن موج هیجانات و احساسات، این امر به فراموشی سپرده شد. عضو هیاتعلمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی خاطرنشانکرد: طی ۱۲روز جنگ تحمیلی رژیم صهیونی، جای خالی چنین پناهگاهها و اتاقهای امنی در شهرها و مناطق مختلف کشور احساس شد.
بیتاللهی تاکید کرد: در اهمیت این موضوع کسی شک و تردید ندارد اما در جدیت اجرای این طرحها با گذشت زمان باید مقاومت کرد.
او ابراز امیدواری کرد درسهایی که از این جنگ آموختیم به باد فراموشی سپرده نشود و معتقدم علاوه بر موضوعات مرتبط با جنگ و دفاع و پدافند غیرعامل، چنین پناهگاهها و اتاقهای امنی برای مخاطرات طبیعی همچون زلزله در کشور لرزهخیزی مانند ایران مورد نیاز است.
بیتاللهی یادآور شد: در زمان جنگ تحمیلی هشت ساله، دستگاههایی همچون وزارت کشور، وزارت دفاع، وزارت راهوشهرسازی و بنیاد مسکن هر یک حسب مورد به عنوان مسوول معرفی میشدند اما از آنجایی که هیچگاه این برنامه اجرایی نشد، متولی آن هم نامشخص ماند.
ساخت پناهگاهها یا اتاقهای امن باید از نظر قانونی الزامآور شود
عضو هیاتعلمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی اظهار داشت: از منظر مدیریت بحران، دستگاههایی همچون وزارت کشور، سازمان مدیریت بحران، سازمان پدافند غیرعامل و شهرداریها در ساخت پناهگاهها میتوانند مسوولیت برعهده بگیرند، اما به لحاظ قانونی باید این مهم الزام آور شود.
او تاکید کرد: موضوع اصلی، عدم وجود قانون مشخص در زمینه احداث اتاقها و ساختمانهای امن و پناهگاههاست و هیچ قانون مشخص و معین و قابل اندازهگیری در این زمینه نداریم.
او گفت: در این زمینه شاید نیازی به قانون مجلس هم نباشد و حتی مصوبه دولت هم میتواند کافی باشد. در هر حال از آنجایی که این امر مهم، یک موضوع مستمر و زمانبر است، باید براساس قانون یا مصوبه دولت شکل بگیرد تا لازمالاجرا باشد و پس از آن بتوان دستگاههای متولی، ناظران، پیمانکاران و… را مشخص کرد.
بیتاللهی با اشاره به قابل هشدار بودن برخی مخاطرات در کشور و فرصت زمانی برای افراد بهمنظور رسیدن به جاهای امن، گفت: در چنین شرایطی، از نظر اقتصادی و مهندسی ساخت پناهگاهها به صرفهتر و موجهتر است زیرا اماکن عمومی بوده و هزینههای ساخت آنها کمتر خواهد بود.
او اظهار داشت: برای شرایط جنگی، ساخت پناهگاههای چندمنظوره دارای توجیه است. همچون توسعه ایستگاههای زیرزمینی مترو (البته اگر با این دیدگاه احداث شوند) که امکان تامین امنیت، بهداشت، جمعیتپذیری و… در آنها فراهم باشد، میتواند در دستور کار قرار گیرد.
عضو هیاتعلمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی افزود: پناهگاهها میتوانند برخی امکانات زیرسطحی را در خود داشته باشند و در شرایط ضروری جنگی نیز مورد استفاده قرار بگیرند، همچنین در زمان وقوع زلزله یا وقوع پسلرزهها قابل استفاده باشند.
او همچنین با اشاره به ساخت اتاقهای امن که در بسیاری کشورها نیز شاهد احداث آنها هستیم، یادآور شد: این اتاقها فاقد آوار بوده و با دیوارهایی مستحکم با هدف سپری کردن ساعات و حتی روزهای بحرانی ساخته میشوند.
بیتاللهی گفت: این طرح باید ابتدا از نظر سازمان نظام مهندسی ساختمان مورد تایید قرار گیرد تا پس از آن بخشی از ساختمان در هر واحد به آن اختصاص داده شود. کارکرد این اتاقهای امن در زمان وقوع زلزله و حوادث غیرمترقبه، ناگهانی و بدون هشدار اولیه است که افراد باید بتوانند در همان ثانیههای نخست عکسالعمل نشان دهند.
او در پایان تاکید کرد: ساخت اتاقهای امن یا پناهگاهها در هر صورت امری اجتنابناپذیر و الزامی و در عین حال مفید است تا بتوان در زمان وقوع بحرانهایی همچون زلزله، جنگ و… کمک حال مردم باشد.
امنیت؛ اولویت فراموش شده در مسکن
به طور کلی در حالی که مسکن در سیاستگذاریهای رسمی بیشتر به عنوان کالای سرمایهای یا ابزار کنترل بازار تلقی میشود، آنچه مغفول مانده، نقش این فضا به عنوان «پناهگاه زیستی» در روزهای بحران است. جنگ ۱۲روزه، همچون آینهای، ضعفهای ساختاری در حوزه مسکن و نادیدهگرفتن اصول پدافند غیرعامل را عیان کرد.
اگر قرار است امنیت به معنای واقعی در خانههای مردم جاری باشد، باید خانهها را براساس منطق ایمنی و بقا طراحی کرد، نه صرفا برای سودآوری یا کاهش هزینه ساخت. اکنون زمان آن است که امنیت در معماری، نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت ملی تلقی شود.