توقع زیادی نیست
رضا صادقیان
وقوع برخی رخدادهای تلخ مانند جنگ تحمیلی چندروز اخیر میتواند زمینهساز تغییرات و بهتر دیدن محیط پیرامون برای فهم بهتر از رویدادهای آینده باشد.
۱- قبل از هر اقدامی باید تکلیف مهاجران غیرقانونی و تخریبچیان نظم و امنیت کشور طی روزهای اخیر در هر بخش از کشورمان مشخص شود. آندسته از مهاجرانی که طی سالهای قبل تا به امروز با اوراق هویتی خود زندگی کردهاند احترامشان واجب و محل بحث این بخش از این نوشتار نیست. اما مهاجر غیرقانونی با هر نام و نشانی، از صدر تا ذیل این داستان را رها نکنیم؛ حتی کوچکترین آنها را. در این میان و با دقتی صدچندان شهروندان نادان و جاهلی که با کرایه حساب بانکی، ثبت اطلاعات خودشان در هنگام خرید خودرو و اجاره ملک در جهت تضعیف نظم و امنیت کشور قدم برداشتهاند باید نسبت به کارهای خویش پاسخگو باشند. آیا از خطرات کرایه منزل با کارت ملی خود برای اتباع مطلع بودند؟ آیا از خرید و فروش خودرو با هویت حقیقی خود برای دیگران باخبر بودند؟ آیا عواقب در اختیار گذاشتن حساب بانکیشان را میدانستند؟ به همه این موارد با دقت رسیدگی کنید. نباید امنیت کشور بازیچه دست چند دلال کسب سود بیشتر از مهاجران افغانی تضعیف شود.
۲- اجازه گفتوگو بدون حبوبغض میان کارشناسان اقتصادی، سیاسی، نظامی و حتی امنیتی را بدهید. سخن گفتن را محدود به تعریف و تمجید نکنیم، هیچ اتفاقی برای امنیت و روان مردم نخواهد افتاد. سانسور و اعمال محدودیت برای نشریات و روزنامهنگاران پژوهشمحور را کم کنید؛ بگذارید درباره میزان خسارتهای تحمیلی، واکنشهای مردم پس از بروز جنگ و باور مردم به تصمیمات اتخاذشده از سوی مدیران ارشد و خصوصا شورایعالی امنیت ملی مورد سنجش واقعی قرار بگیرد. تاثیر اجرا نشدن قانون حجاب و ارتباط آن با همراهی شهروندان نسبت به حوادث چندروز اخیر بسیار مهم است. خروجی تمام این اقدامات به افزایش قدرت کشور در حوزههای نظامی و اجتماعی کمک خواهد کرد. از دل همین بحثها و گفتوگوهای بدون تعارف ما با تصویری بهتر و دقیقتر از وضعیت امروز و آینده پیشرو روبهرو خواهیم شد. هرچه این تصویر واقعیتر و برآمده از شرایط حقیقی باشد ما را برای ساخت فردای بهتر کمک خواهد کرد. واقعیت اینکه دلهره داشتن از روبهرو شدن با واقعیتها هیچ کمکی به ایران ما نخواهد کرد، آنطورکه تا به امروز نکرده است. اگر دغدغه اولین و آخرین هر شهروند دوستدار وطن و نیروی نظامی وطندوست، زندگی در کشور قوی و با کمترین تنش است، لاجرم باید با خود واقعیمان روبهرو شویم. از کمبودها و کاستیها نباید نگران بود.
۳-در این مدت مرز ایراندوستان، عاشقان وطن و آنان که سرزمین ایران را به عنوان مام وطن در نظر گرفتند بهتر از تمام زمانها عیان شد. گوهر میهندوستی هر فرد ایرانی داخل و خارج کشور به بهترین وجه ممکن به محک گذاشته شد. بدون اندکی پردهپوشی و مخفیکاری. بنابراین متر و معیارهای ساختگی و تعریف خطوط قرمز بیهوده و ناکارآمد را با هر نام و نشانی حذف کنیم. نقدها را به منزله کینهجویی و تضعیف کشور در نظر نگیریم. نقد را به مثابه دلسوزی برای وطن در نظر بگیریم، بهجای آنکه نقدها را منکوب کنیم و هر انتقادی را به نام بازی در زمین دشمن برشماریم، استفاده و تکرار این داستان فرسایشی را به کنار بگذاریم. فردی که وطن خود را دوست دارد، نقد را نیز با همان علاقه به میهن و کشورش بیان میکند. نقدها را پاس بداریم و ارج بنهیم.
۴- فضای رسانهای کشور نیازمند توجه و بازنگری و بازبینی مجدد است. کارشناسی که بیش از آنکه بهدنبال تحلیل شرایط گذشته و حال باشد، در پی فریب مخاطب و ارائه آدرس اشتباه به تصمیمگیران کشور است. برای فهم بهتر آسیبی که از جانب این افراد به کشور و شهروندان آن رسیده است، کافی است تحلیل این افراد درباره کرونا، فرا رسیدن زمستان سخت، توانایی نظامی سایر کشورها، رسیدن قیمت نفت به ۴۰۰دلار و سیاستهای بازدارندگی را برای مرتبهای دیگر نگاه کنید. نهتنها تشت آن همه تحلیل از بام سقوط کرده است بلکه نادرست بودن تکتک آن همه گفتار و رفتار نمایان شده است.
۵- قدر این مردم را خوب خوب بدانیم. شهروندی که طی روزهای جنگ فقط به اندازه مصرف روزانهاش از سوپر مارکت و فروشگاه موادغذایی خرید میکند یعنی نسبت به وضعیت کشور و احتمال کمبود برخی کالاهای اساسی آگاه است. مردمی که بیهوده در صفهای طولانی بنزین ترافیک ایجاد نمیکنند یعنی بهخوبی شرایط را درک کردهاند. شهروندی که با شنیدن صدای پدافند کشور برای آینده این آب و خاک ناراحت و با شنیدن خبر شهادت فرماندهان غمگین میشود، باید ارج دانسته شود. او مرز وطندوستی، سرباز وطن بودن و خیانت به این کشور را نیک میداند. چنین شهروندی شایسته تقدیر است، مانند پیام رییسجمهور که بهخوبی نمایانگر چنین قدردانی نسبتبه مردم ایران بود. سر به سر این مردم نگذاریم، نه با دوربینهای هوشمند و نه با ابزارهای دیگر.