-
شهروندان ایرانی با همه توضیحهایی که از سوی نهادهای قدرت درباره بیاثر یا کماثر بودن تحریمهای غرب ارائه میشود توجه نشان نمیدهند. ایرانیان به تجربه دریافتهاند که بخشی از رفاه از دسترفتهشان در این سالها به دلیل تحریمها بوده و هست. به همین دلیل است که شهروندان ایرانی چشم به راه این هستند که ببینند داستان مذاکره با آمریکا به مثابه کشور اول در مجادلهها به کدام سو کشیده میشود.
-
قصه چندنرخی بودن ارزهای معتبر در بازار ارز جمهوری اسلامی نقلقول هر نشست میان گروههای گوناگون اجتماعی شده است. بسیاری از شهروندان عادی کشور نیز حالا گزارشها و خبرهای تغییرات دلار را در بازار دنبال میکنند و به یکدیگر اطلاع میدهند.
-
پیش از اینکه به کانون این نوشته برسم یادآور میشوم بابک زنجانی مطابق قوانین جاری در جمهوری اسلامی و نیز تایید قوه قضاییه دیگر مجرم نیست
-
چند سالی است که اقتصاددانان، جامعهشناسان و سیاستورزان ایرانی میپرسند چرا جامعه ایرانی در کلیت خود به این روز افتاده و تواناییهایش برای رسیدن به رشدهای اقتصادی بالا و نیز نرخ تورم در اندازه میانگین تورم در جهان و فقرزدایی را از دست داده است.
-
نرخ ارزهای معتبر بهویژه نرخ تبدیل دلار آمریکا به ریال ایران بیش از نیم سده است از سوی سیاستمداران بر بازار تحمیل میشود.
-
شهروندان ایرانی در نخستین ماه فصل تابستان سال گذشته انگیزهای برای آمدن پای صندوقهای رای نداشتند و به همین دلیل انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری به دور دوم کشیده شد. تبلیغات اغواکننده و نیز سادگی و راستگوییهای مسعود پزشکیان و نیز هراس از رییسجمهور شدن سعید جلیلی اما شهروندان بیشتری را در نیمه تیرماه به پای صندوقها آورد.
-
آقای صمصامی اقتصاد خوانده است و در دانشگاه شهید بهشتی تدریس میکند. او که در دولت احمدینژاد سه ماه وزیر اقتصاد بود حالا در مجلس قانونگذاری حضور دارد و یک عضو فعال این نهاد به حساب میآید. او روزی در مجلس و در پاسخ به سخنان پزشکیان که گفته بود «الان یک میلیارد دلار ارز نداریم، باید چانه بزنیم از کجا پیدا کنیم»
-
تضعیف نهاد دولت در جمهوری اسلامی پس از آرای چشمگیر رایدهندگان به سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری در دوم خرداد1376 در دستور کار قرار گرفت.
-
سالهای زیادی است که جمهوری اسلامی نمیتواند یا نمیخواهد گره پیچ در پیچ کور شده هستهای را بهجایی برساند.
-
شهروندان ایران همچنان بردبارانه و مداراجویانه -اما در مرز خسته شدن- چشم امید دارند زندگیشان بدتر از اینکه هست نشود و میخواهند در جایی بایستند که سزاوارش هستند.

