«جهان‌صنعت» به بازتاب اخبار اقتصادی ایران در جهان می‌پردازد

نور در میانه تاریکی

احسان کشاورز
کدخبر: 567209
تحریم‌های تازه، تورم بالا و کاهش اعتماد عمومی اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده‌اند، اما بخشی از تولید و تجارت همچنان تاب‌آوری نشان می‌دهند.
نور در میانه تاریکی

احسان کشاورز- در هفته‌ها و ماهی که گذشت، بار دیگر نگاه رسانه‌های بین‌المللی به‌سوی ایران چرخید؛ نه از منظر سیاست یا امنیت بلکه از منظر زاویه اقتصاد. تیترهای تازه از نیویورک تا دوحه و لندن، تصویری تازه و گاه نگران‌کننده از اقتصاد ایران ترسیم کرده‌اند؛ اقتصادی که در آستانه دور جدید تحریم‌ها و محدودیت‌های مالی، همچنان موضوعی زنده برای تحلیلگران جهان است. پرسش اصلی این گزارش‌ها آن است که آیا ایران، با وجود کاهش پیوندهای مالی و تجاری با جهان، هنوز در معادلات اقتصاد جهانی و به ‌ویژه بازار انرژی جایگاهی تعیین‌کننده دارد یا نه؟

در هفته‌های اخیر خبرگزاری‌هایی چون رویترز، فایننشال‌تایمز و الجزیره گزارش‌هایی پی‌در‌پی منتشر کرده‌اند که هریک از زاویه‌ای متفاوت به وضعیت اقتصادی ایران نگریسته‌اند. در تحلیلی از رویترز، با اشاره به بازگشت تحریم‌های

سازمان ملل، هشدار داده شد که اقتصاد ایران در معرض «افت شدید و خطر ناآرامی» قرار دارد درحالی‌که فایننشال‌‌تایمز تمرکز را بر بحران انرژی گذاشت و نوشت ایران در تلاش است با توسعه پروژه‌های خورشیدی، وابستگی خود به صادرات نفت را کاهش دهد. همزمان الجزیره نیز در تحلیلی از نگاه منطقه‌ای نوشت که فشار اقتصادی نه‌تنها ساختار تولید بلکه زندگی طبقه متوسط شهری را نیز در تنگنا قرار داده است.

در پس این روایت‌ها اما یک واقعیت مشترک دیده می‌شود: اقتصاد ایران همچنان برای جهان اهمیت دارد اما دیگر نه به‌دلیل ظرفیت‌های توسعه‌ای بلکه به‌خاطر ریسک‌های ژئوپلیتیکی و اثر آن بر بازار انرژی. از نگاه تحلیلگران، هر تحول اقتصادی یا مالی در ایران، به‌سرعت بر قیمت نفت، سرمایه‌گذاری‌های منطقه‌ای و جریان‌های تجاری اثر می‌گذارد. با این حال، کاهش شفافیت داده‌های رسمی، افت اعتماد سرمایه‌گذاران و تحریم‌های مکرر، تصویر روشنی از مسیر آینده باقی نگذاشته است.

در سطح موضوعی نیز رسانه‌های خارجی تمرکز خود را بر چند محور ثابت حفظ کرده‌اند: تورم مزمن، نرخ ارز، تحریم‌ها و فرسودگی زیرساخت‌ها. در کنار آن توجه تازه‌ای هم به «توان تاب‌آوری» اقتصاد ایران در برابر فشارها جلب شده است؛ از جمله اینکه چگونه با وجود محدودیت‌ها، بخش‌هایی از تجارت خارجی و تولید داخلی هنوز پابرجا مانده‌اند. این نگاه دوگانه – هم انتقادی و هم کنجکاو‌- سبب شده که ایران همچنان یکی از پر‌بحث‌ترین پرونده‌های اقتصادی خاورمیانه در رسانه‌های جهانی باشد.

گزارش حاضر، در همین راستا به بازخوانی و مرور تازه‌ترین تحلیل‌ها و گزارش‌های اقتصادی درباره ایران می‌پردازد؛ از سرویس‌های خبری معتبر تا نشریات تحلیلی تخصصی. هدف، نه قضاوت یا داوری بلکه درک بهتر تصویری است که جهان امروز از اقتصاد ایران می‌بیند‌؛ تصویری که بازتاب واقعیت‌های داخلی و تحولات جهانی درهم‌تنیده است.

بازگشت سایه‌ها بر بازار ایران

چند هفته از فعال شدن مکانیسم‌ماشه و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران گذشته است اما بازتاب این رویداد همچنان در صدر تحلیل‌های اقتصادی جهان قرار دارد. رسانه‌های بین‌المللی در هفته‌های اخیر با رویکردی مشترک بر یک نکته تاکید کرده‌اند: اقتصاد ایران زیر فشار هم‌زمانِ جنگ، تحریم و فرسودگی ساختاری بیش از هر زمان دیگر در معرض بی‌ثباتی قرار گرفته است.

پایگاه «مدرن دیپلماسی» در تحلیلی تازه با عنوان «ایران در آستانه سقوط اقتصادی و ناآرامی» می‌نویسد که بازگشت تحریم‌ها، اقتصاد کشور را به مرز رکود و ابرتورم کشانده است. در این گزارش آمده که ارزش ریال به پایین‌ترین سطح تاریخی خود رسیده و تورم میان ۴۰ تا ۵۰‌درصد در نوسان است؛ وضعیتی‌که قدرت خرید خانوارها را به‌‌شدت فرسوده و سرمایه‌گذاری داخلی را متوقف کرده است. نویسنده معتقد است راهبرد موسوم به «اقتصاد مقاومتی» که برای مقابله با فشار خارجی طراحی شده بود، اکنون به راهبردی برای بقا بدل شده و توانایی بازگرداندن رشد را ندارد. نتیجه‌گیری گزارش روشن است: تا زمانی که ساختار تصمیم‌گیری اقتصادی و مالی در ایران اصلاح نشود، مقاومت در برابر تحریم‌ها تنها به فرسایش درونی می‌انجامد.

هم‌زمان «موسسه مطالعات امنیتی اورشلیم» در گزارشی با عنوان «فشار اقتصادی و خویشتن‌داری راهبردی پس از اسنپ‌بک» از زاویه‌ای سیاسی–اقتصادی به موضوع نگاه کرده و نوشته است که تحریم‌های تازه تهران را ناگزیر کرده تا در سیاست خارجی خود خویشتنداری بیشتری نشان دهد. در این تحلیل آمده است که با تورم ۴۵‌درصدی و افت سرمایه‌گذاری، دولت برای جلوگیری از بی‌ثباتی داخلی به کاهش هزینه‌های نظامی و گسترش ابزارهای نفوذ کم‌هزینه‌تر در منطقه روی خواهد آورد.

در میان رسانه‌های منطقه‌ای اما «شبکه الجزیره» روایت اجتماعی‌تری از وضعیت کنونی ارائه می‌دهد. این شبکه در گزارش خود از تهران با اشاره به افت تاریخی ارزش ریال تا ۱۳/‏۱‌میلیون تومان برای هر دلار، از گسترش نگرانی میان مردم و بازارها سخن می‌گوید. الجزیره می‌نویسد که فضای عمومی کشور در هفته‌های اخیر آمیخته از اضطراب اقتصادی و تردید نسبت به آینده است. درحالی‌که رسانه‌های اصلاح‌طلب از «مرگ برجام» نوشته‌اند، روزنامه‌های محافظه‌کار تلاش کرده‌اند تحریم‌ها را کم‌اهمیت جلوه دهند و تاکید کنند که ایران به مسیر خود ادامه خواهد داد.

از سوی دیگر «پایگاه انسانیت نو» با نگاهی انسانی‌تر به پیامدهای این تحولات پرداخته است. در گزارش این رسانه، روایت‌هایی از کارگران، خبرنگاران و کارکنان شرکت‌ها منتشر شده که نشان می‌دهد چگونه بازگشت تحریم‌ها، سقوط ریال و کاهش تقاضا، موجی از بیکاری و کاهش دستمزدها را به‌دنبال داشته است. طبق یافته‌های این گزارش، نرخ بیکاری از ۸ به ۵/‏۹‌درصد افزایش یافته و بیش از یک‌سوم شرکت‌های خصوصی ناچار به تعدیل نیرو شده‌اند.

از لندن تا دوحه و واشنگتن، برداشت مشترک رسانه‌ها این است که اقتصاد ایران هنوز از شوک تحریم‌ها بیرون نیامده است. اگرچه چند هفته از فعال‌سازی مکانیسم‌ماشه می‌گذرد اما آثار آن همچنان در بازار ارز، تورم، و زندگی روزمره مردم موج می‌زند. درون‌مایه مشترک تحلیل‌ها این است که ایران اکنون با سه بحران هم‌زمان روبه‌رو است: کاهش ارزش پول ملی، رشد شتابان قیمت‌ها و کاهش اعتماد عمومی. در چنین فضایی بازگشت سایه تحریم‌ها تنها فشار اقتصادی را تشدید نکرده بلکه به نمادی از تداوم دور باطل بی‌ثباتی در اقتصاد ایران بدل شده است.

طلای سیاه در خط آتش

در میانه التهاب‌های سیاسی خاورمیانه و درحالی‌که جهان نگران آینده قیمت نفت است، ایران بار دیگر در مرکز معادلات انرژی قرار گرفته است. جنگ ۱۲‌روزه ایران و رژیم‌صهیونیستی، تهدیدهای متقابل بر سر تنگه هرمز و بازگشت تحریم‌های بین‌المللی، مجموعه‌ای از شرایط بی‌سابقه را رقم زده که رسانه‌های جهانی آن را «آزمونی برای بازار جهانی انرژی» توصیف کرده‌اند. با وجود گذشت چند هفته از پایان درگیری‌ها، تحلیلگران معتقدند اثرات این بحران بر تجارت نفت و امنیت مسیرهای انتقال انرژی همچنان باقی است.

پایگاه آمریکایی «موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک» در گزارشی تفصیلی از نشست تحلیلی خود با سه کارشناس برجسته انرژی ــ حمید فلاح‌شاهی، جنیفر جنانا و گریگوری برو ــ نوشت که جنگ اخیر اگرچه به نابودی تاسیسات نفتی نینجامید اما «بازار را به آستانه ترس» کشاند. در این تحلیل آمده است که بیش از ۳۵‌درصد از تجارت جهانی نفت‌خام و حدود ۲۰‌درصد از

گاز طبیعی مایع از تنگه هرمز عبور می‌کند؛ گذرگاهی که ایران و عمان به‌‌طور مشترک بر آن نظارت دارند. کارشناسان هشدار دادند که هرگونه اختلال در این مسیر می‌تواند بازار جهانی را دچار شوک قیمتی کند. فلاح‌شاهی یادآور شد که ایران طی دهه‌های گذشته بارها تهدید به بستن تنگه کرده اما هیچ‌گاه این اقدام را عملی نکرده زیرا خود نیز به این مسیر برای صادرات نفت و فرآورده‌ها وابسته است.

در بخش دیگری از گزارش، جنانا اشاره می‌کند که کشورهای حاشیه خلیج فارس در جریان جنگ اخیر، با احتیاط روابط خود با تهران را مدیریت کردند تا از آسیب به تاسیسات انرژی جلوگیری شود. او تاکید کرده که حتی حوثی‌های یمن که از ایران حمایت می‌شوند، از هرگونه حمله مستقیم به زیرساخت‌های نفتی عربستان و امارات خودداری کردند تا روند آتش‌بس منطقه‌ای آسیب نبیند. به باور او، ایران اکنون به‌دنبال «بازتعریف نفوذ منطقه‌ای در چارچوب واقع‌گرایانه‌تر انرژی» است.

در همین زمینه، «پایگاه خبری المانیتور» در تحلیلی جداگانه نوشت که تحولات اخیر موقعیت ایران در بازار نفت آسیا را دگرگون کرده است. به گفته این گزارش، با چراغ سبز غیررسمی دولت آمریکا برای خرید محدود نفت ایران توسط چین، صادرات به پکن تا ۴۰۰‌هزار بشکه در روز افزایش یافته است؛ رقمی که می‌تواند سالانه ۱۰میلیارد دلار درآمد برای تهران ایجاد کند. با این حال، بازگشت تحریم‌های شورای امنیت، این مسیر تازه را نیز تهدید می‌کند و چین را در موقعیت دشواری میان تهران و واشنگتن قرار داده است.

از سوی دیگر، شبکه خبری بلومبرگ در گزارشی با عنوان «بازار نفت در انتظار حرکت بعدی تهران» نوشت که هرچند ایران در جریان جنگ اخیر از اقدام نظامی علیه زیرساخت‌های انرژی خودداری کرد اما گزارش‌هایی از اختلال عمدی در سیستم‌های موقعیت‌یابی کشتی‌ها در تنگه هرمز منتشر شده است؛ اقدامی که می‌تواند هزینه بیمه و حمل‌ونقل را افزایش دهد و در نتیجه به‌‌طور غیرمستقیم قیمت نفت را بالا ببرد. بلومبرگ این وضعیت را «سیاست ریسک محاسبه‌شده» نامیده است؛ سیاستی که ایران از آن برای حفظ درآمدهای نفتی در شرایط تحریم بهره می‌گیرد.

در همین حال، پایگاه خبری الجزیره انگلیسی نیز از زاویه‌ای متفاوت به موضوع نگریسته و نوشته است که در کنار تهدیدهای امنیتی، کاهش سرمایه‌گذاری خارجی در بخش انرژی ایران مهم‌ترین مانع بازسازی صنعت نفت است. طبق این گزارش، خروج شرکت‌های بزرگ اروپایی از پروژه‌های نفت و گاز ایران پس از جنگ و تحریم‌های جدید سبب شده بسیاری از میدان‌های مشترک نیمه‌فعال یا متوقف شوند.

با مرور این گزارش‌ها، می‌توان دریافت که تصویر رسانه‌های جهانی از جایگاه ایران در بازار انرژی، ترکیبی از «اهمیت و آسیب‌پذیری» است. از یک‌سو ایران همچنان یکی از بازیگران کلیدی عرضه نفت در آسیا و خاورمیانه محسوب می‌شود و از سوی دیگر، هر تنش سیاسی یا تحریم تازه، این موقعیت را به لرزه درمی‌آورد. در این میان طلای سیاه ایران بیش از همیشه در خط آتش قرار دارد؛ هم در میدان سیاست و هم در میدان اقتصاد، جایی که هر تصمیم یا تهدید می‌تواند بهای نفت را در سراسر جهان تغییر دهد.

درحالی‌‌که اقتصاد ایران زیر فشار تحریم‌ها و محدودیت‌های مالی دست‌وپا می‌زند، بحران انرژی نیز به یکی از کانون‌های اصلی نگرانی در داخل کشور تبدیل شده است. خاموشی‌های مکرر در تابستان، افت فشار گاز در زمستان و فرسودگی زیرساخت‌های برق، نشانه‌هایی از بحرانی است که سال‌ها در حاشیه مانده بود اما امروز به متن زندگی مردم آمده است. در همین فضای تیره، دولت تلاش دارد مسیر تازه‌ای را در پیش گیرد: توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و به‌ویژه انرژی خورشیدی. رسانه‌های جهانی از این تلاش به‌عنوان «امید ایران در میانه تاریکی» یاد کرده‌اند.

روزنامه فایننشال‌تایمز در گزارشی با عنوان «بحران انرژی، ایران را به‌سوی خورشید سوق می‌دهد» نوشت که تهران با هدف کاهش خاموشی‌ها، در حال تسریع احداث نیروگاه‌های خورشیدی است. به گفته این روزنامه، ایران قصد دارد ظرف سه سال ظرفیت انرژی‌های تجدیدپذیر خود را به ۱۲‌گیگاوات برساند؛ رقمی که هرچند در مقیاس منطقه‌ای هنوز ناچیز است اما نشان‌دهنده تغییر نگاه در سیاست انرژی کشور محسوب می‌شود. معاون وزیر نیرو در گفت‌وگویی با رسانه‌های داخلی، توسعه انرژی پاک را نه انتخابی اختیاری بلکه ضرورتی راهبردی برای بقا» توصیف کرده است.

فایننشال‌تایمز در ادامه گزارش خود می‌افزاید که زیرساخت‌های فرسوده، کمبود سرمایه و تحریم‌های بانکی بزرگ‌ترین موانع این برنامه هستند. طبق داده‌های وزارت نیرو، بیش از ۸۰‌درصد برق ایران از گاز طبیعی تامین می‌شود درحالی‌که سال‌هاست شبکه گازرسانی خود با کمبود سوخت روبه‌رو است. در نتیجه هم تولید و هم مصرف در یک چرخه معیوب گرفتار شده‌اند. نویسنده یادآور می‌شود که سال گذشته، تنها در تابستان بیش از ۱۵‌گیگاوات کسری برق ثبت شد که معادل نیاز مصرفی چند استان بزرگ کشور است.

پایگاه تحلیلی اکونومیک‌تایمز آسیا در گزارشی جداگانه با نگاهی به بعد اقتصادی این تحول نوشت: «تلاش ایران برای استفاده از انرژی خورشیدی، نشانه‌ای از چرخش اجباری در سیاست‌های انرژی است چرا که دولت دیگر توان مالی لازم برای توسعه نیروگاه‌های حرارتی جدید را ندارد.» این پایگاه می‌افزاید که ایران با وجود ۳۰۰‌روز آفتابی در سال، از نظر اقلیمی یکی از بهترین نقاط جهان برای بهره‌گیری از انرژی خورشیدی است اما وابستگی شدید به واردات تجهیزات از چین و محدودیت در انتقال ارز، اجرای پروژه‌ها را کند کرده است.

در همین رابطه، پایگاه خبری الجزیره نیز در گزارشی نوشت که «تحریم‌های مالی نه‌تنها سرمایه‌گذاری خارجی در بخش انرژی ایران را متوقف بلکه هزینه واردات تجهیزات خورشیدی را نیز دو برابر کرده‌اند.» با این حال الجزیره تاکید می‌کند که مشارکت بخش‌خصوصی داخلی و حمایت صندوق توسعه ملی، نشانه‌ای از جدیت دولت در پیگیری این مسیر تازه است. طبق گزارش این شبکه، صندوق توسعه ملی در تیرماه امسال تعهد داده ۲میلیارد و۳۰۰میلیون دلار برای احداث نیروگاه‌های خورشیدی در مشارکت با شرکت‌های ایرانی اختصاص دهد.در کنار اینها، پایگاه المانیتور نیز به بُعد اجتماعی بحران انرژی پرداخته و نوشته است: «خاموشی‌های پی‌در‌پی در ماه‌های اخیر نه‌تنها تولید صنعتی را مختل بلکه زندگی روزمره مردم را نیز دشوار کرده است.» این رسانه اضافه می‌کند که بسیاری از واحدهای تولیدی و کارخانه‌ها در تابستان مجبور به تعطیلی موقت شدند و این موضوع به زیان تولید داخلی تمام شد.

از نگاه رسانه‌های بین‌المللی، ایران در شرایطی به‌سوی انرژی خورشیدی گام برمی‌دارد که هرچند مسیر پرهزینه و دشواری در پیش دارد اما این مسیر تنها روزنه امید برای رهایی از بحران انرژی است. همانطورکه یکی از کارشناسان نقل‌شده در فایننشال‌تایمز می‌گوید: «حتی اگر این پروژه‌ها همه مشکلات را حل نکند، هر پنل خورشیدی که روی پشت‌بام خانه‌ای نصب شود، چراغی است که ایران را از تاریکی مطلق دور می‌کند.»

نشانه‌ای ضعیف از تاب‌آوری

در میان حجم سنگین تحلیل‌ها درباره رکود، تحریم و تورم، خبری متفاوت از تهران منتشر شد؛ صندوق بین‌المللی پول در تازه‌ترین گزارش خود پیش‌بینی رشد اقتصادی ایران را اندکی افزایش داده است. براساس گزارش منتشرشده در روزنامه تهران‌تایمز، صندوق رشد اقتصادی ایران در سال۲۰۲۵ را ۶/‏۰درصد برآورد کرده است؛ رقمی اندک اما دو برابر پیش‌بینی قبلی. همین تغییر کوچک، به‌زعم تحلیلگران جهانی، «نشانه‌ای ضعیف از تاب‌آوری» در اقتصادی است که ماه‌هاست در معرض فشار بی‌سابقه قرار دارد.

به نوشته تهران‌تایمز، این تعدیل مثبت در شرایطی اعلام شده که تحریم‌های سازمان ملل دوباره فعال شده، ارزش ریال سقوط کرده و صادرات نفت با محدودیت روبه‌رو است. با این حال کارشناسان صندوق بین‌المللی پول معتقدند ساختار تولید در ایران، به‌ویژه در بخش‌های صنعتی و خدماتی، توانسته بخشی از زیان‌های ناشی از جنگ و تحریم را جبران کند. در گزارش آمده است که «انعطاف‌پذیری نیروی کار، نقش پررنگ بخش‌خصوصی کوچک و رشد محدود صادرات غیرنفتی» از جمله عواملی هستند که مانع از رکود عمیق‌تر شده‌اند.

در همین زمینه پایگاه تحلیلی اکونومیک تایمز هند نوشت که افزایش پیش‌بینی رشد ایران در شرایطی صورت گرفته که صندوق برای اقتصادهای بزرگ‌تری چون آمریکا و چین، چشم‌اندازی کاهشی ارائه داده است. به باور این رسانه، اگرچه رشد ۶/‏۰‌درصدی در مقیاس جهانی ناچیز است اما در فضایی که بیشتر اقتصادهای منطقه با نوسان یا انقباض روبه‌رو هستند، نشانه‌ای از تاب‌آوری ساختاری محسوب می‌شود.

از سوی دیگر پایگاه خبری بلومبرگ در گزارشی تحلیلی این سوال را مطرح می‌کند که «آیا تاب‌آوری ایران واقعی است یا صرفا محصول آمار رسمی؟». در این گزارش آمده است که کاهش واردات، افت مصرف داخلی و افزایش نرخ فقر، با هیچ‌یک از شاخص‌های رشد مثبت همخوانی ندارد. به‌نوشته بلومبرگ، ممکن است رشد اعلام‌شده بیشتر ناشی از افزایش قیمت نفت و اصلاح در داده‌های پایه باشد، نه بازگشت واقعی رونق اقتصادی. با این حال، همین ارزیابی اندک نیز نشانه‌ای از آن است که اقتصاد ایران برخلاف بسیاری از پیش‌بینی‌ها، هنوز فرو نپاشیده و توانسته حداقلی از ثبات را حفظ کند.

تحلیلگران روزنامه فایننشال‌تایمز نیز در واکنش به گزارش صندوق نوشته‌اند که این «رشد مثبت کوچک» را باید در چارچوب اقتصادِ مقاومتی ایران تفسیر کرد؛ اقتصادی که در طول دهه گذشته آموخته چگونه در غیاب دسترسی آزاد به بازارهای مالی و سرمایه جهانی، خود را با فشارها سازگار کند. با این حال، فایننشال‌تایمز هشدار می‌دهد که تاب‌آوری به‌‌معنای بهبود نیست زیرا ادامه این مسیر بدون اصلاح ساختاری، تنها به تداوم فقر، نابرابری و کاهش سرمایه انسانی خواهد انجامید.

در سطح منطقه‌ای نیز، رسانه‌های عربی از جمله الشرق‌الاوسط با اشاره به این گزارش نوشتند که ایران توانسته با وجود تحریم‌های نفتی، بخشی از صادرات خود را حفظ کند و از مسیر چین و عمان تبادلات انرژی را ادامه دهد. این رسانه معتقد است که سیاست «تجارت در سایه» یا همان فروش غیررسمی نفت، هرچند منابع محدودی را در اختیار دولت قرار داده اما مانع از فروپاشی کامل درآمدهای ارزی شده است.

وب گردی