بررسی جهان‌صنعت از طرح پالایشگاه‌های کوچک مقیاس:

مزیتی که نادیده گرفته می‌شود

هستی عبادی
کدخبر: 559104
طرح توسعه پالایشگاه‌های کوچک مقیاس به دلیل موانع مدیریتی و زیرساختی، با وجود مزایای بالقوه، هنوز نتوانسته به اهداف خود دست یابد.
مزیتی که نادیده گرفته می‌شود

هستی عبادی–  هرچند طرح توسعه پالایشگاه‌های کوچک مقیاس بارها به‌ عنوان راهکاری برای جبران کمبود ظرفیت پالایشی و کاهش فشار بر پالایشگاه‌های بزرگ مطرح شده است اما عملکرد  این طرح با گذشت بیش از یک دهه از ایده تا اجرا همچنان محل بحث است. به این دلیل که هم خصولتی‌ها و هم بزرگ پالایشگاه‌داران مانع بزرگ در این مسیر محسوب می‌شوند.

پالایشگاه‌های کوچک یا همان «مینی‌ریفاینری‌ها»، شاید در نگاه نخست جذاب به نظر برسند زیرا واحدهای کوچک می‌توانند در نزدیکی محل تولید خوراک یا مناطق مرزی مستقر شوند و علاوه بر کاهش هزینه‌های حمل‌ونقل، امکان صادرات مستقیم به کشورهای همسایه را نیز فراهم کنند اما پرسش اساسی این است که آیا چنین واحدهایی واقعا به درد اقتصاد کشور می‌خورند؟ می‌توانند به تولید ناخالص داخلی کمک کنند یا بالعکس موجب هدررفت انرژی و منابع می‌شوند؟

محمدمهدی موسوی، بازرس اتحادیه صادرکنندگان فرآورده‌های نفت، گاز و پتروشیمی در گفت‌وگو با اتاق ایران درباره ضرورت توسعه پالایشگاه‌های کوچک گفته است که  اگر وزارت نفت همکاری و هم‌افزایی لازم را داشته باشد، این ظرفیت می‌تواند بخشی از شکاف موجود در تامین سوخت کشور را جبران کند. با این حال او از بی‌توجهی و تعلل وزارت نفت در استفاده از این توان بالقوه انتقاد کرده و تاکید می‌کند که شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی حتی به تفاهمنامه‌ها و گواهی‌های صادرشده نیز پایبند نبوده و وعده‌ها عملا اجرا نشده است.

مزایای این طرح در نگاه اول روشن است. وقتی یک واحد کوچک در نزدیکی منبع خوراک مانند میعانات گازی احداث شود، هزینه حمل‌ونقل به حداقل می‌رسد و انتقال خوراک ساده‌تر می‌شود. اگر این واحدها در مناطق مرزی قرار بگیرند، علاوه بر تامین نیاز داخل می‌توانند صادرات مستقیم به کشورهای همسایه داشته باشند و ارزش‌افزوده‌ای برای مناطق محروم ایجاد کنند. از منظر کلان اقتصادی نیز اگر ظرفیت این واحدها به‌درستی به‌کار گرفته شود، می‌توانند بخشی از واردات سوخت را کاهش دهند، به خودکفایی کشور کمک کرده و در نهایت رشد تولید ناخالص داخلی را تقویت کنند.

با این حال روی دیگر سکه چندان روشن نیست؛ نخست اینکه مقیاس کوچک این واحدها لزوما به معنای صرفه اقتصادی نیست. بسیاری از کارشناسان انرژی معتقدند که نقطه بهینه اقتصادی در صنعت پالایش در مقیاس‌های بزرگ‌تر تحقق می‌یابد و هرچه ظرفیت واحد پایین‌تر باشد هزینه‌های ثابت و زیرساختی بیشتر خود را نشان می‌دهند. این موضوع به‌ویژه زمانی بحرانی می‌شود که دولت به‌جای پشتیبانی مستمر، سیاست‌های ناپایدار داشته باشد و خوراک کافی در اختیار این واحدها قرار ندهد. در چنین شرایطی سرمایه‌گذاری انجام‌شده نه‌تنها بازدهی ندارد بلکه به هدررفت منابع منجر می‌شود.

مساله مهم دیگر به زیرساخت حمل‌ونقل بازمی‌گردد. اگر پالایشگاه‌های کوچک در فاصله زیادی از منابع تولید میعانات یا نفت‌خام ساخته شوند، انتقال خوراک با خط لوله سرمایه‌بر و غیرعقلانی خواهد بود و جابه‌جایی با تانکر نیز به دلیل پرریسک بودن میعانات گازی و کمبود زیرساخت‌های مناسب کشور دشواری‌های خاص خود را دارد. به همین دلیل بسیاری از این واحدها عملا نتوانسته‌اند به ظرفیت اسمی برسند و تولیدشان بسیار کمتر از حد انتظار بوده است.

موسوی در سخنان خود به نکته دیگری هم اشاره می‌کند. او می‌گوید که برخی واحدها به دلیل شرایط اقتصادی و فاصله قیمت خوراک با فرآورده‌های نهایی ترجیح می‌دهند خوراک دریافتی را مستقیم در بازار آزاد بفروشند به‌ ویژه اگر در نزدیکی مرز مستقر باشند. این موضوع علاوه بر آنکه فلسفه وجودی پالایشگاه‌های کوچک را زیر سوال می‌برد، می‌تواند خود به نوعی اتلاف انرژی و فرصت اقتصادی تعبیر شود.

ظرفیتی که می‌سوزد

هدایت‌الله خادمی، کارشناس انرژی با اشاره به تاریخچه طرح توسعه مینی‌ریفاینری‌ها به «جهان‌صنعت» می‌گوید: قصد این بود که  با توجه به اینکه در مناطقی مثل ایلام یا سرخس نفت دارند، بتوانند ریفاینری‌ها را در همان مناطق بزنند تا از تولید محلی و خوراک همان پالایشگاه‌های گازی استفاده شود ضمن اینکه هدف‌گذاری این بود که این واحدها در مناطق مرزی احداث شوند تا بتوانند راحت‌تر محصول خود را به کشورهای همسایه صادر کنند یا حتی خوراک را مثلا از کردستان بگیرند و در همان مناطق مصرف و در نهایت پتروشیمی‌ها را نیز در آنجا راه‌اندازی کنند چون اعتقاد داشتند که در مقیاس کوچک هم می‌توان چنین طرح‌هایی را اجرا کرد. به هر حال یک خوراک و یک تولید ۲۰هزار بشکه‌ای را دارند و اگر تعدادشان زیاد شود، می‌تواند اقتصادی باشد.

او افزود: اما با توجه به نظرات مختلف وزرایی که ظرف این چند سال آمدند و رفتند، برخی تلاش می‌کردند که این طرح عملی شود اما نفر بعدی که می‌آمد به دلایل مختلف آن را رد می‌کرد و حمایت نمی‌کرد. در نهایت موضوع به همان شکل باقی ماند و تقریبا موفقیتی در کشور به دست نیامد. حتی آن‌چیزی هم که ساخته شد چندان موفق نبود. اگر ببینید که در نهایت چه مقدار خوراک به این واحدها تعلق گرفت، عددی است در حدی که اصلا قابل ذکر نیست. این هم دلایل مختلف خود را دارد.

خادمی با بیان اینکه دولت مسوول تامین بنزین کشور است و ۱۰پالایشگاه بزرگ دارد که باید در درجه اول خوراک آنها را تامین کند، افزود: چه‌بسا برای تامین خوراک همین پالایشگاه‌های بزرگ نیز دچار مشکل باشد. پس وقتی شرایط اینگونه است، طبیعی است که تردید وجود داشته باشد که آیا قبل از تامین خوراک پالایشگاه‌های بزرگ برای تولید بنزین و گازوئیل داخل باید خوراک را به این مینی‌ریفاینری‌ها بدهد یا خیر. موضوع دوم، فاصله و بعد مسافت بود. اگر قرار بود این واحدها در لب مرز یا مناطق دورافتاده احداث شوند، فاصله آنها تا منبع تولید میعانات گازی یا نفت زیاد می‌شد. حال سوال این بود که چگونه باید خوراک را به آنجا رساند؟   خادمی یادآور شد:  یک راه استفاده  هم از خط لوله بود اما نه برای دولت صرف می‌کرد که چنین پروژه‌ای اجرا کند، نه برای بخش‌خصوصی اقتصادی بود که هزینه چنین زیرساختی را متقبل شود. اگر هم قرار بود با وسایل حمل‌ونقل مانند تانکر خوراک جابه‌جا شود، باز هم مشکل داشتیم چون زیرساخت‌های کشور در این زمینه کارآمد نبودند.

رییس هیات‌مدیره انجمن شرکت‌های حفاری و خدمات فنی ایران در ادامه گفت: مساله دیگر این است که میعانات گازی یک کالای خطرناک و پرریسک است و جابه‌جایی آن در مسافت طولانی با مخزن‌های جداگانه مسائل ایمنی خاص خود را دارد، گفت: بنابراین همه این عوامل دست‌به‌دست هم دادند و هیچ اتفاق خاصی نیفتاد. گرچه در دوره‌هایی این موضوع بسیار برجسته شد و اعلام کردند که داریم مینی‌ریفاینری می‌زنیم، موفق شدیم، پیشرفت کرده‌ایم، مشکلات کشور را هم حل می‌کنیم، هم می‌توانیم صادرات داشته باشیم، هم بخش‌خصوصی را وارد می‌کنیم و در صورت نیاز داخل را هم تامین خواهیم کرد اما این اتفاقات هیچ‌گاه نیفتاد.

او اضافه کرد: دلیلش هم این بود که طبق معمول موضوع ابتدا کارشناسی نمی‌شود، عوامل و نیازها بررسی نمی‌شوند، توان و قابلیت‌های کشور برای چند سال آینده و ظرفیت تولید موادخام دیده نمی‌شود. بالاخره وزیری می‌آید و تصمیمی می‌گیرد، وزیر بعدی می‌آید و شاید بدون همان بررسی‌ها، از آن خوشش نمی‌آید و یک‌باره موضوع را متوقف می‌کند. این همان چیزی است که در کشور ما در بسیاری از بخش‌ها وجود دارد و همین باعث شد چنین اتفاقی در عمل نیفتد. اگر آمار تعداد واحدهای موجود در کشور و میزان خوراک دریافتی آنها را ببینید، متوجه می‌شوید که رقمی بسیار ناچیز است. این نشان می‌دهد یا تولید ندارند یا به سمت توقف رفته‌اند، یا ادامه کارشان فایده‌ای ندارد.

این کارشناس انرژی همچنین به سایر کشورها اشاره کرد و گفت: در حالی که کشورهای دیگر مثل چین از این فرصت‌ها به‌خوبی استفاده کردند و در این حوزه پیشرفت‌های زیادی داشتند اما متاسفانه دیگر نمی‌توانیم خودمان را با کشورهایی مانند چین مقایسه کنیم. آنها هر پروژه‌ای را که شروع کردند با مطالعه دقیق بود. خوب فکر کرده، درست کار کردند، پای آن ایستادند و اگر پروژه‌ای ظرفیت موفقیت داشت، آن را استارت زدند.

او افزود: با توجه به همه این موضوعات، فاصله زیاد واحدهای کوچک از منابع خوراک، ظرفیت اندک تولید و مشکلات انتقال خوراک، همه دست‌به‌دست هم دادند که این پروژه‌ها به نتیجه نرسند. حتی گاهی بحث می‌شد که اگر به بعضی از این واحدها خوراک داده شود، به‌جای آنکه آن را تبدیل به بنزین یا گازوئیل کنند، ترجیح می‌دهند همان خوراک را به قیمت آزاد بفروشند به ‌خصوص اگر در نزدیکی مرز باشند. این مشکل شباهت زیادی به تجربه ما در بخش برق دارد. قرار بود شرکت‌هایی بیایند و در ظرفیت کوچک برق تولید کنند. تعدادی این کار را کردند اما بعد گلایه داشتند که دولت پول‌شان را به‌موقع نمی‌دهد.در نتیجه پروژه‌ها ادامه پیدا نکرد و سرنوشتشان نامعلوم ماند.

این کارشناس انرژی تاکید کرد: این هم یکی دیگر از مشکلات مدیریتی کشور ماست، اینکه هر پروژه‌ای را یا بدون مطالعه شروع می‌کنیم یا اگر با مطالعه و حتی سودده باشد و به نفع کشور تمام شود، یک مسوول دیگر که می‌آید از آن حمایت نمی‌کند و پروژه عملا متوقف می‌شود. این همان وضعیتی است که وجود دارد و مجموعه عوامل مختلف دست‌به‌دست هم می‌دهند و اجازه نمی‌دهند چنین طرح‌هایی به نتیجه برسند.

فرصتی برای بهره‌وری انرژی

علی صادقی، نایب‌رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران و استاد دانشگاه هم در این رابطه در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» ضمن اشاره به مزایا و چالش‌های پالایشگاه‌های کوچک مقیاس گفت: این واحدها راهکاری سریع برای کاهش خام‌فروشی و ایجاد ارزش‌افزوده محسوب می‌شوند که ایران در بخش دانش فنی و مهندسی این حوزه به دانش بومی رسیده است. او در عین حال هشدار داد که بی‌توجهی به فناوری و استانداردهای کیفیت می‌تواند این فرصت را به تهدید تبدیل کند.

صادقی با اشاره به تجارب موفق و ناموفق کشورهای دیگر در به‌کارگیری پالایشگاه‌های کوچک مقیاس  یادآور شد: پالایشگاه‌های کوچک مقیاس ظرفیتی بین ۵ تا ۳۰‌هزار بشکه نفت‌خام در روز دارند. در واقع مزیت اصلی این واحدها سرعت ساخت و سرمایه‌گذاری کمتر است. در مناطق دورافتاده یا نقاط فاقد پالایشگاه بزرگ می‌توانند نقش موثر ایفا کنند.

وی خاطرنشان کرد: ساخت پالایشگاه بزرگ پنج تا هفت سال زمان می‌برد در حالی که پالایشگاه کوچک ظرف یک تا سه سال قابل راه‌اندازی است. سرمایه‌گذاری لازم برای این پروژه‌ها نیز حدود یک‌دهم تا یک‌پنجم پالایشگاه بزرگ است و همین امر جذابیت زیادی برای سرمایه‌گذاران بخش‌خصوصی ایجاد می‌کند.

نایب‌رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی افزود: این واحدها از مسیر مستقیم تولید فرآورده‌های با ارزش‌افزوده بالا مانند بنزین، گازوئیل و سوخت جت و از مسیر غیرمستقیم ایجاد اشتغال و فعال‌سازی صنایع پایین‌دستی بر تولید ناخالص داخلی اثر می‌گذارند. حتی با ساخت ۱۰‌پالایشگاه کوچک، ظرفیت مجموع می‌تواند بر GDP اثر چشمگیری بگذارد.

وی با اشاره به توانمندی ملی در این بخش تصریح کرد: در حوزه دانش فنی و مهندسی پالایشگاه‌های کوچک مقیاس امروز به دانش بومی رسیده‌ایم و توان طراحی و اجرای کامل این واحدها را بدون وابستگی خارجی داریم.

صادقی در ادامه گفت: تجربه نیجریه نشان داد که پالایشگاه‌های کوچک مقیاس می‌توانند در مناطق نفت‌خیز دورافتاده سریعا ظرفیت فرآورش ایجاد کنند و وابستگی به واردات سوخت را کاهش دهندژ اما در ونزوئلا به ‌دلیل ضعف نگهداری و نبود استانداردهای کیفی، این واحدها پس از مدتی دچار افت شدید بهره‌وری شده و به تولید سوخت بی‌کیفیت منجر شدند. در چین استفاده از پالایشگاه‌های ماژولار با فناوری روز و اتصال آنها به شبکه ملی انرژی توانست هم بازار داخلی را پوشش دهد و هم صادرات منطقه‌ای را تقویت کند.

او اضافه کرد: این تجارب نشان می‌دهد تکنولوژی و مدیریت بهره‌برداری، تعیین‌کننده موفقیت یا شکست پالایشگاه‌های کوچک مقیاس است و ایران می‌تواند با تکیه بر دانش بومی، از تجربه‌های مثبت بهره گیرد و از تکرار خطاهای دیگر کشورها پرهیز کند.

نایب‌رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی در پایان تاکید کرد: در صورت طراحی درست و ارتقای فناوری، پالایشگاه‌های کوچک مقیاس می‌توانند در شرایط تحریم و مناطق دورافتاده، راهکاری سریع برای رشد GDP و کاهش خام‌فروشی باشند اما در نبود نظارت و ارتقای بهره‌وری، این فرصت به تهدید تبدیل خواهد شد.

وب گردی