«جهان‌صنعت» به بررسی روز گذشته بازار سرمایه می‌پردازد:

فشار عرضه با رشد شاخص‌ کل

نوید خیرخواه
کدخبر: 535468
بازار بورس با وجود تحولات سیاسی و چالش‌های اقتصادی همچنان تحت تاثیر نوسانات قرار دارد.
فشار عرضه با رشد شاخص‌ کل

نوید خیرخواه– بازار روز گذشته در حالی شروع شد که در ظاهر فضای بدی نداشت اما خیلی زود مسیرش را عوض کرد. شایعه‌ای درباره یکی از بلوک‌های سایپا و ترس از برخی حرف‌ها و تحلیل‌های سیاسی باعث شد که بازار بهانه‌ای برای عقب‌نشینی پیدا کند. فشار فروش بالا رفت و چهره کلی بازار کمی درهم شد. با این حال، از نگاه خیلی از فعالان، این افت بیشتر یک اصلاح طبیعی است تا ریزشی نگران‌کننده. رفتار شاخص و وضعیت کلی بازار در جایی قرار دارد که انتظار چنین اصلاح‌هایی دور از ذهن نیست. به‌خصوص در شرایطی که هنوز جریان پول قوی وارد بازار نشده، تنها راه برای ادامه‌دار شدن مسیر مثبت بازار همین اصلاح‌های دوره‌ای است. این افت‌ها باعث می‌شود بخشی از نقدینگی با قیمت‌های بهتر دوباره به سهم‌ها برگردد و در واقع نوعی چرخش پول اتفاق بیفتد. به همین دلیل، بعضی‌ها این منفی‌ها را نه فقط نگران‌کننده نمی‌دانند، بلکه حتی آن را شیرین نیز توصیف می‌کنند.

آمار و ارقام چه می‌گویند؟

بازار سهام در روز گذشته، با نوساناتی محدود و شاخصی عمدتا متعادل به کار خود پایان داد. شاخص‌کل بورس با رشد ۴۳۳۴‌واحدی به سطح ۳‌میلیون و ۲۴۱‌هزار و ۲۷۷‌واحد رسید و بازدهی مثبت ۱۳/‏۰‌درصدی را به ثبت رساند. در مقابل، شاخص‌کل هم‌وزن که تصویری دقیق‌تر از عملکرد نمادهای کوچک و متوسط ارائه می‌دهد، با کاهش ۴۵۱‌واحدی معادل منفی ۰۵/‏۰‌درصد مواجه شد و در سطح ۹۷۲‌هزار و ۵۳۱‌واحد قرار گرفت. شاخص آزاد شناور نیز با کاهش جزئی ۸۵۱‌واحدی معادل منفی ۰۲/‏۰‌درصد به عدد ۴‌میلیون و ۳۶‌هزار واحد رسید. شاخص بازار اول که عمدتا متشکل از نمادهای بزرگ و شاخص‌ساز است، کاهش ۱۱۵۰۱واحدی (معادل منفی ۴۶/‏۰‌درصد) را تجربه کرد. این در حالی بود که شاخص بازار دوم، با صعودی محسوس‌تر معادل ۵۳۵۳۰‌واحد (معادل مثبت ۸۷/‏۰‌درصد)، عملکرد مثبتی را به ثبت رساند. در همین حال، شاخص ارزش دارایی سهامداران خرد (زیر ۱۰‌میلیارد تومان دارایی) نیز افت ۵۸۷‌واحدی معادل ۴۵/‏۰‌درصد را تجربه کرد و به سطح ۱۳۰‌هزار و ۶۰۸‌واحد رسید که نشان‌دهنده عملکرد ضعیف‌تر حقیقی‌های خرد در معاملات روز گذشته است.

در جریان معاملات روز گذشته، مجموع ارزش معاملات بازار به ۲۱‌هزار و ۹۷۲‌میلیارد تومان بود که طی بیش از ۸۱۵‌هزار نوبت معاملاتی و با جابه‌جایی بیش از ۵۴‌میلیارد و ۷۴۸‌میلیون برگه اوراق بهادار رقم خورد. در ابتدای بازار، شرایط پیش‌گشایش با برتری محسوس تقاضا همراه بود؛ به ‌طوری ‌که ۲۰۳نماد در صف خرید به ارزشی بالغ بر ۷/‏۴۸۶۱میلیارد تومان قرار داشتند، در حالی که ۴۹‌نماد با ارزش صف فروشی معادل ۳/‏۸۵۷‌میلیارد تومان، سمت عرضه را نمایندگی می‌کردند. با این حال، تراز پول حقیقی همچنان منفی ماند و خالص خروج پول از سوی سرمایه‌گذاران حقیقی به ۶۵۲‌میلیارد تومان رسید. در این میان، رمپنا، وبملت و خزامیا بیشترین ورود پول حقیقی را به خود اختصاص دادند؛ در حالی که خساپا، شپنا و وشهر با بیشترین میزان خروج پول حقیقی مواجه بودند. بررسی برترین تقاضاها در بازار روز گذشته نشان می‌دهد که سه نماد مبین، وپاسار و بفجر بیشترین توجه خریداران را به خود جلب کردند. در مقابل، نمادهای حرهشا، خفولا و بمیلا در صدر عرضه‌ها قرار داشتند.

از حیث اثرگذاری بر شاخص‌کل، هفت نماد فارس، فملی، فولاد، وبملت، پارسان، شپنا و وپاسار بیشترین نقش را در نوسانات روز گذشته ایفا کردند. بررسی سرانه خریدوفروش حقیقی‌ها نیز نشان‌دهنده برتری نسبی فروشندگان بود؛ سرانه خرید به ۶۲‌میلیون تومان و سرانه فروش به ۳/‏۷۲میلیون تومان رسید که این اختلاف به‌خوبی جهت‌گیری خروج پول از بازار را تایید می‌کند. ارزش دلاری بازار بورس نیز در پایان معاملات روز گذشته معادل ۱۴۳میلیارد دلار برآورد شد. باوجود تقاضای اولیه مناسب در شروع معاملات، بازار در ادامه با فشار فروش در برخی نمادهای بزرگ و افزایش خروج نقدینگی از سوی حقیقی‌ها، روزی متعادل با گرایش منفی برای سرمایه‌گذاران خرد رقم زد.

بازار در دل خبرهای متناقض

اتفاقات سیاسی و اقتصادی زیادی در روزهای اخیر ذهن بازار را درگیر کرده است و آخر هفته‌ای نسبتا آرام گذشت اما اظهارات دونالد ترامپ درباره پیشنهاد تازه به ایران، دوباره فضای تردید و محافظه‌کاری را بالا برد. بعضی‌ها نگرانند که هر لحظه ورق برگردد ولی در مجموع این خبرها فعلا آن‌قدر قوی نیستند که بتوانند فضای بازار را به‌کلی منفی کنند. در این بین، خیلی‌ها چشم‌شان به روند مذاکرات و تصمیم‌های داخلی است. انتخاب وزیر اقتصاد، موضوعFATF و البته گزارش‌های ۱۲ماهه شرکت‌ها از مهم‌ترین مواردی هستند که می‌توانند بر تصمیم‌گیری سهامداران اثر بگذارند. اگر اخبار سیاسی دچار تنش نشود، گزارش‌های مالی می‌توانند نقش جدی‌تری در شکل دادن به مسیر بازار ایفا کنند.

چالش برق و تاثیرش بر صنایع

یکی از اتفاقات مهمی که توجه بازار را جلب کرد، خبر قطعی برق در برخی صنایع مثل فولادی‌ها و سیمانی‌ها بود. هنوز اردیبهشت تمام نشده که خبر از محدودیت برق آمده و این سؤال را ایجاد کرده که تابستان چه شرایطی خواهد داشت؟ فعالان بازار نگرانند که تکرار این وضعیت در تیر و مرداد، اثر قابل‌توجهی روی تولید شرکت‌ها و در نتیجه سودآوری آنها بگذارد. این موضوع می‌تواند حتی باعث شود مسیر نقدینگی به سمت صنایع کم‌ریسک‌تر یا خدماتی‌تر تغییر کند. خبرهای زیادی در جریان است، برخی امیدوارکننده و بعضی نگران‌کننده اما اصلاح‌های اخیر را باید بخشی از مسیر طبیعی بازار دانست. مهم این است که هیجان‌زدگی کنترل شود و سرمایه‌گذاران تصمیم‌هایشان را با تحلیل بگیرند، نه با ترس از یک روز منفی یا یک شایعه بی‌پایه.

محور اصلی بازار: تحولات سیاسی

روند بازار سرمایه در روز گذشته همچنان تحت تاثیر تحولات سیاسی قرار داشت؛ تحولاتی که به نظر می‌رسد کماکان درایور اصلی تصمیم‌گیری‌ها و واکنش‌های بازار هستند. در پایان سفر منطقه‌ای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا، خبرهایی منتشر شد که از ارائه یک بسته پیشنهادی به ایران حکایت داشت. در این میان، ترامپ دو نکته کلیدی را مطرح کرد: نخست، تاکید بر لزوم پاسخگویی سریع ایران و دوم، اشاره به بحث تجارت مستقیم با ایران که در روزهای اخیر بارها مورد تایید و تکذیب قرار گرفته است. هرچند مقامات ایرانی تاکنون دریافت هیچ طرحی را تایید نکرده‌اند، برخی گمانه‌زنی‌ها از نقش میانجیگرانه عمان در این روند حکایت دارد.

مهم‌ترین نکته در این میان، تاکید ترامپ بر تسریع روند مذاکرات است؛ موضوعی که از منظر بازار، می‌تواند به خروج از فضای فرسایشی خبرها و تعلیق‌های پی‌در‌پی منجر شود و وضعیت روانی بازار را بهبود ببخشد. با این حال، نباید فراموش کرد که ماهیت این تحولات همواره با درجه‌ای از ریسک همراه است. بازار تجربه‌های تلخی از تغییرات ناگهانی به واسطه یک توئیت یا یک جمله دارد. از همین رو، نگاه بازار به دماسنج‌هایی چون نرخ دلار معطوف است؛ چرا که معمولا نشانه‌های تغییرات بزرگ ابتدا در بازار ارز نمایان می‌شود.

محافظه‌کاری در معاملات؛ عقلانی‌ترین استراتژی فعلی

با توجه به عدم قطعیت‌های سیاسی، تحلیلگران توصیه می‌کنند سرمایه‌گذاران با احتیاط بیشتری وارد معاملات شوند. به‌ویژه در نمادهایی که بازدهی بالایی در هفته‌های اخیر داشته‌اند، دوری از رفتارهای هیجانی و پرریسک، عقلانی‌ترین استراتژی محسوب می‌شود. از سوی دیگر، خبر پیشنهاد مستقیم از سوی آمریکا باعث شده تا احتمال صفر و یکی شدن روند مذاکرات افزایش یابد؛ موضوعی که خود به‌تنهایی می‌تواند نوسانات جدی در بازار ایجاد کند. با وجود خوش‌بینی بالای فعالان به حصول توافق، بخش قابل‌توجهی از بازار همچنان جنبه‌های محافظه‌کارانه این سناریو را نیز در تحلیل‌های خود لحاظ می‌کند.

گزارش‌های ۱۲ماهه؛ عاملی موثر در کنار سیاست

در شرایطی که فضای سیاسی نسبتا باثبات باقی بماند، توجه بازار به انتشار گزارش‌های ۱۲ماهه شرکت‌ها معطوف خواهد شد. این موج گزارش‌دهی از روز گذشته آغاز شده و تا پایان هفته ادامه دارد. بررسی رفتار سهم‌هایی که طی هفته‌های اخیر رشد قیمت آرام و مداومی را تجربه کرده‌اند، نشان می‌دهد که اغلب آنها پشتوانه بنیادی و گزارش‌های مالی مناسبی داشته‌اند. حتی در برهه‌هایی که جو سیاسی منفی بوده، این شرکت‌ها مسیر خود را حفظ کرده‌اند. نمونه‌هایی مانند خیمن، فاراک یا پخش البرز از جمله نمادهایی هستند که صف خرید آنها بی‌ارتباط با وضعیت بنیادی‌شان نبوده است. نکته‌ای که کمتر به آن توجه می‌شود، تفاوت اثرگذاری مثبت و منفی گزارش‌هاست: در حالی که اثر مثبت بسیاری از گزارش‌ها کوتاه‌مدت و محدود باقی می‌ماند، اثر منفی یک گزارش ضعیف می‌تواند شدید، ماندگار و حتی در صورت اخبار مثبت سیاسی نیز اصلاح‌ناپذیر باشد. به همین دلیل، انتظار می‌رود که در هفته‌های پیش‌رو، بازار براساس گزارش‌های ۱۲ماهه و اردیبهشت‌ماه شرکت‌ها، وارد فاز جدیدی از انتخاب سهم و مسیرهای قیمتی شود.

به باور برخی تحلیلگران، فعالان بازار ضمن پیگیری دقیق تحولات سیاسی، باید با دقت بیشتری اطلاعیه‌های کدال را دنبال کنند چرا که بسیاری از فرصت‌های واقعی بازار نه از لابه‌لای خبرهای سیاسی، بلکه از دل همین گزارش‌های مالی بیرون خواهد آمد.

چالش تکراری اما زودهنگام بازار

در حالی‌که بازار سرمایه همچنان درگیر ریسک‌های سیاسی و گزارش‌های مالی است، چالشی زودهنگام از جنس اقتصادی و زیرساختی در حال پدیدار شدن است: قطعی برق. موضوعی که معمولا در ماه‌های تیر و مرداد مطرح می‌شد، امسال به شکل غیرمنتظره‌ای در بهار از راه رسیده و نگرانی‌هایی را نسبت به تابستان پیش‌رو ایجاد کرده است. قطعی برق در شرایط فعلی نه‌تنها نشانه‌ای از فشار بر زیرساخت‌های فرسوده و ناترازی‌های ساختاری در بخش انرژی است، بلکه از منظر بورسی نیز دو پیام واضح دارد: نخست، افزایش ریسک برای صنایع انرژی‌بر و برق‌محور در فصل گرم سال و دوم، برجسته شدن ناکارآمدی سیستم تصمیم‌گیری در مواجهه با مسائل زیربنایی.

ناترازی برق و تبعات اقتصادی آن

موضوع ناترازی در صنعت برق سال‌هاست که از سوی کارشناسان هشدار داده شده بود. با این حال، به دلیل فقدان تصمیم‌گیری‌های موثر، مشکل همچنان پابرجاست و به نظر می‌رسد در سال جاری زودتر از موعد بازار را درگیر کرده است. یکی از ریشه‌های اصلی ناترازی، قیمت‌گذاری غیرواقعی و یارانه‌ای برق است که نه‌تنها موجب مصرف بی‌رویه در برخی بخش‌ها شده، بلکه انگیزه سرمایه‌گذاری در تولید برق را نیز از بین برده است. رفتار غیرمنطقی در مصرف انرژی، به‌ویژه در بخش‌های دولتی، خود گواهی بر این واقعیت است. همزمان، نرخ‌گذاری دستوری و سرکوب قیمت‌ها نیز باعث شده ظرفیت‌های جدید نیروگاهی با تاخیر ایجاد شود. این سیاست‌ها در کنار نبود مشوق‌های موثر برای مصرف بهینه، اقتصاد انرژی کشور را به مرز هشدار رسانده است. از منظر بازار سرمایه، قطعی برق می‌تواند تاثیر قابل‌توجهی بر عملکرد عملیاتی شرکت‌های بزرگ، به‌ویژه در صنایع سیمان، فولاد، فلزات و پتروشیمی داشته باشد. تجربیات سال‌های گذشته نشان داده در دوره‌های قطعی برق، شرکت‌ها ناچار به کاهش تولید یا توقف خطوط شده‌اند که این موضوع در گزارش‌های ماهانه و فصلی نیز انعکاس یافته است. بر این اساس، سرمایه‌گذاران باید ریسک قطعی برق را در تحلیل بنیادی صنایع مذکور لحاظ کنند. نکته مهم‌تر آن است که در صورت تداوم این وضعیت در سال‌های آینده، بخش مهمی از ظرفیت تولیدی کشور و در نتیجه سودآوری شرکت‌ها در معرض تهدید خواهد بود. این در حالی‌ است که بسیاری از این شرکت‌ها در آستانه دوره‌های جهش تولیدی قرار دارند.

دلایل ساختاری بحران و نیاز به اصلاحات فوری

بخش عمده‌ای از بحران فعلی، ریشه در نگاه دولتی و سیاست‌زده به صنعت برق دارد. قیمت‌گذاری غیرکارشناسی، عدم آزادسازی بازار انرژی و نبود سیاست‌های تشویقی ـ تنبیهی موثر، سه عامل اصلی وضع موجود هستند. علاوه بر این، نقش مصرف‌کنندگان بزرگ و غیرمولد مانند ماینرها در افزایش بار شبکه نیز از سوی برخی کارشناسان به عنوان عامل مکمل بحران یاد شده است. در چنین شرایطی، نیاز به اصلاح فوری و ساختاری در سیاست‌های انرژی کشور احساس می‌شود. اما انجام این اصلاحات نیازمند سطح بالایی از سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است؛ منابعی که دولت در سال‌های اخیر تا حد زیادی از دست داده است.

هوشیاری در مواجهه با ریسک جدید

اگرچه موضوع برق در حال حاضر در سایه اخبار سیاسی قرار گرفته اما با نزدیک شدن به تابستان و افزایش مصرف، انتظار می‌رود این بحران به سرعت به موضوعی مهم در دستور کار بازار تبدیل شود. برای فعالان بازار سرمایه، مهم است که در تحلیل‌ سودآوری شرکت‌ها و ارزیابی چشم‌انداز صنایع مختلف، این ریسک را جدی بگیرند تا در مواجهه با گزارش‌های عملکردی آینده، با غافلگیری مواجه نشوند. همزمان با رصد مذاکرات و گزارش‌های مالی، باید به تحولات حوزه انرژی و زیرساخت نیز توجه داشت چرا که در بلندمدت، این حوزه می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در آینده بسیاری از شرکت‌های بورسی ایفا کند.

سایت خوان