ضرورت آمادگی برای روزهای سختتر
اردلان عزیززاده، کارشناس بازار سرمایه
در شرایطی که کشور درگیر فضای جنگی و آثار آن در جنبههای مختلف اقتصادی نمایان شده، یکی از نکاتی که باید بر آن تاکید کرد، حفظ ثبات در زیرساختهای کلان کشور است. خوشبختانه آنچه تا این لحظه مشاهده میشود، تداوم فعالیت نیروگاهها و پالایشگاههاست؛ زیرساختهایی که نقشی اساسی در تامین انرژی مورد نیاز مردم ایفا میکنند و تاکنون از آسیبهای مستقیم در امان ماندهاند. با این حال تهدید اصلی متوجه بخشهایی از اقتصاد است که آسیبپذیری بیشتری در برابر تلاطمها دارند: بنگاههای کوچکمقیاس.
تمرکز بالای اقتصادی در تهران سبب شده تا حجم زیادی از این واحدهای کوچک در پایتخت مستقر باشند. این بنگاهها، به ویژه در شرایط بیثباتی، ظرفیت مقاومت محدودی دارند و تابآوریشان در برابر شوکهای سیاسی- امنیتی یا اقتصادی بسیار پایینتر از صنایع بزرگتر است. بسیاری از آنها در پی تشدید نااطمینانیها فعالیت خود را به حالت تعلیق درآوردهاند و چنانچه روند بازگشت به شرایط عملیاتی به تاخیر بیفتد، ناچار به تعدیل نیرو خواهند شد. این روند اگر کنترل نشود، میتواند به تدریج نرخ بیکاری را افزایش داده و تبعات اجتماعی آن نیز خود به بحرانهای جدیدی دامن بزند.
از سوی دیگر نباید از یاد برد که اقتصاد ایران حتی پیش از آغاز این درگیریها نیز با مجموعهای از چالشهای جدی روبهرو بوده؛ از جمله ناترازی بودجهای که یکی از ریشههای اصلی افزایش نرخ تورم در سالهای اخیر بوده است. شرایط جنگی بهطور طبیعی هزینههای دولت را افزایش میدهد، در حالی که همزمان، اختلال در بخشهایی از تولید و تجارت داخلی و خارجی میتواند موجب کاهش درآمدهای کشور شود. نتیجه این دو روند، تشدید ناترازی مالی و رشد کسری بودجه است؛ روندی که اگر تداوم یابد، کشور را با دور تازهای از تلاطمهای اقتصادی در ماهها و سالهای آتی مواجه خواهد کرد. در چنین بستری نقش بازار سرمایه بیش از هر زمان دیگری برجسته میشود. تاکنون عملکرد نهاد ناظر بازار سرمایه در حفظ ثبات نسبی و جلوگیری از ایجاد بحران اعتماد، قابل قبول بوده است بهویژه حفظ نقدشوندگی صندوقهای درآمد ثابت که بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای اعتمادساز در میان سرمایهگذاران خرد شناخته میشود، نقش مهمی در مهار تنشهای روانی بازار داشته است. با این وجود پس از بازگشایی بازار سهام، این تدابیر انگار نقش باختهاند و شرایط دگرگون شده است.
زمان آن رسیده که بازار سرمایه نقش خود را به عنوان یک نهاد تامین مالی پررنگتر ایفا کند. بنگاههای اقتصادی در شرایط جنگی با فشار فزایندهای برای تامین سرمایه در گردش روبهرو هستند و بازار سرمایه میتواند در قالب انتشار مجدد اوراق بدهی، اجرای تامین مالی جمعی و استفاده از ابزارهای نوین تامین مالی، یاریرسان بخش مولد اقتصاد باشد. اگرچه شرایط برای بازگشایی بازار سهام مناسب نیست و بازگشایی زودهنگام میتواند آسیبهای بیشتری به اعتماد عمومی وارد کند اما بخشهای دیگر بورس، مانند بازار بدهی و ابزارهای درآمد ثابت میتوانند در یک چارچوب کنترلی، به فعالیت بازگردند و فرآیند تامین مالی را تسهیل کنند.
باید واقعبین بود و پذیرفت که پیامدهای اقتصادی جنگ برای هیچ کشوری مثبت نیست اما در عین حال مقابله هوشمندانه با این پیامدها نیازمند استفاده بهینه از ظرفیتهای موجود در کشور است. بازار سرمایه یکی از این ظرفیتهاست که اگر با سیاستگذاری صحیح و رویکردی فعالانه همراه شود، میتواند بهجای تبدیل شدن به منشأ بحران، به یکی از ارکان ثبات اقتصادی کشور بدل شود. در این مسیر، اعتمادسازی، شفافیت و حفظ نقدشوندگی باید در رأس اقدامات قرار گیرد تا بتوان از دل روزهای سخت، امید به بازسازی و احیای اقتصادی را زنده نگه داشت.