رازهای پنهان نرخ مشارکت اقتصادی

گروه اقتصادی
کدخبر: 558500
نرخ مشارکت اقتصادی در ایران حدود ۴۱ درصد است و کاهش نرخ مشارکت به دلیل موانع ساختاری، فرهنگی و اقتصادی، به هدررفت ظرفیت نیروی کار و چالش‌های بازار کار منجر شده است.
رازهای پنهان نرخ مشارکت اقتصادی

جهان‌صنعت – نرخ مشارکت در اقتصاد یکی از شاخص‌های کلیدی بازار کار است که گاهی کمتر از بیکاری و اشتغال مورد توجه رسانه‌ها و سیاستگذاران قرار می‌گیرد اما در واقع آینه‌ای روشن از ظرفیت واقعی نیروی انسانی در یک کشور به‌شمار می‌رود. این نرخ نشان می‌دهد چه نسبتی از جمعیت در سن کار – معمولا افراد ۱۵سال به بالا- وارد فعالیت اقتصادی می‌شوند یعنی یا شاغل بوده یا به‌طور فعال در جست‌وجوی کار هستند.

اهمیت این شاخص از آنجا ناشی می‌شود که حتی اگر نرخ بیکاری کاهش یابد، بدون رشد نرخ مشارکت نمی‌توان ادعا کرد که بازار کار در حال رونق است.

به بیان ساده، اگر جمعیت زیادی از جوانان یا زنان به دلایل مختلف از جست‌وجوی کار منصرف شوند، ممکن است نرخ بیکاری پایین به نظر برسد اما واقعیت این است که بخشی از نیروی بالقوه اقتصاد در حاشیه باقی مانده است.

به همین دلیل بسیاری از اقتصاددانان معتقدند که نرخ مشارکت تصویر کامل‌تری از وضعیت بازار کار نسبت به آمار بیکاری به تنهایی ارائه می‌دهد. نرخ مشارکت همچنین به‌شدت تحت‌تاثیر ساختار جمعیتی، شرایط اجتماعی و سیاست‌های اقتصادی است.

در کشورهایی که جمعیت جوان بالاست، انتظار می‌رود نرخ مشارکت بالا باشد زیرا جوانان تازه‌وارد به بازار کار انگیزه بیشتری برای یافتن شغل دارند. در مقابل در جوامعی که جمعیت سالخورده رو به افزایش است، نرخ مشارکت ممکن است کاهش یابد.

علاوه‌بر این، موانع فرهنگی و اجتماعی بر حضور زنان در بازار کار تاثیر مستقیمی دارد؛ به‌گونه‌ای‌که در بسیاری از کشورها افزایش نرخ مشارکت زنان به‌عنوان یک راهبرد توسعه‌ای جدی دنبال می‌شود.

سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی نیز می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای در تغییر این نرخ ایفا کنند. به‌عنوان مثال ایجاد فرصت‌های شغلی در بخش‌های خدماتی، گسترش آموزش‌های فنی و حرفه‌ای، یا فراهم کردن تسهیلاتی برای تعادل بین کار و خانواده (مانند مهدکودک‌ها یا مرخصی زایمان مناسب) می‌تواند افراد بیشتری را به مشارکت در فعالیت‌های اقتصادی ترغیب کند.

برعکس رکود اقتصادی، بی‌ثباتی و نبود امنیت شغلی ممکن است باعث دلسردی و خروج بخشی از نیروی کار از بازار شود. نکته مهم دیگر، ارتباط نرخ مشارکت با رشد اقتصادی است. هرچه‌ درصد بیشتری از جمعیت در سن کار در فعالیت‌های تولیدی و خدماتی مشارکت کنند، تولید ناخالص داخلی کشور ظرفیت بالاتری برای رشد خواهد داشت.

کشورهایی که توانسته‌اند نرخ مشارکت خود را به‌ویژه در میان زنان و جوانان افزایش دهند، معمولا شاهد افزایش بهره‌وری و پویایی اقتصادی نیز بوده‌اند. البته باید توجه داشت که نرخ مشارکت به تنهایی کافی نیست و کیفیت مشاغل ایجاد شده نیز اهمیت دارد.

اگرچه افزایش حضور افراد در بازار کار ارزشمند است اما اگر شغل‌های ایجادشده عمدتا غیررسمی، با درآمد پایین و امنیت شغلی اندک باشند، دستاوردهای نرخ بالای مشارکت پایدار نخواهد بود.

از این‌رو تحلیلگران همواره توصیه می‌کنند نرخ مشارکت در کنار شاخص‌هایی چون بهره‌وری، دستمزد واقعی و کیفیت اشتغال بررسی شود. در نهایت نرخ مشارکت اقتصادی همانند دماسنجی برای سنجش استفاده از ظرفیت‌های انسانی در یک جامعه عمل می‌کند. توجه به این شاخص به سیاستگذاران کمک می‌کند تا بدانند چه بخشی از جمعیت توان کار در حاشیه مانده و چگونه می‌توان با اصلاحات ساختاری، سیاست‌های حمایتی و رفع موانع اجتماعی، آنها را وارد چرخه تولید و رشد اقتصادی کرد.

وب گردی