خودتان را جای مردم ایران بگذارید
الهه بیگی، سردبیر
بدون چون و چرا باید قبول کرد سطح زندگی مادی صدها هزار مدیر ارشد و مدیرکل و روسای سازمانها و شرکتهای دولتی و حکومتی اختلاف معناداری با سطح زندگی میلیونها کارگر و کارمند عادی و نیز پیشهوران خردهپا دارد.
این تفاوت معنادار در پویش زمان بیشتر و بیشتر میشود. گروه برگزیدهای که مناصب دولتی مهم را به دست آوردهاند دغدغه اینکه باید میزان اندک مزد و حقوق را چگونه به نیازهای گوناگون خانواده تخصیص دهند، ندارند و با درد نداری روزهای آخر هر ماه آشنا نیستند. متاسفانه و در فقدان نمایندگان نهادهای نیرومند صنفی قشر مزدبگیر و حقوقبگیر در مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی، همان مدیرانی که رنج نداری را ندارند برای بخش رنجور کشور تصمیم میگیرند.
با توجه به اینکه نگهداشت سطح مالی زندگی برای این قشر از صاحبان درآمدهای مناسب در دولت و دیگر نهادهای حکومتی با درآمد بیشتر دولت در یک راستا آرام میگیرد معلوم است که آنها در تصمیمگیری برای اموری که در تعارض منافع دولت و مردم پیش میآید در سوی دولت میایستند.
این روزها که پیامدهای جنگ عجیب ۱۲روزه به آتشبس رسیده و احتمال برای از سرگیری دوباره آن صفر نیست و البته ممکن است آتشبس دائمی هم اتفاق بیفتد، در هر دو حالت و در هر وضعیتی باید تصمیمگیریهای مهمی در عرصه اقتصاد گرفته شود که احتمال تعارض منافع دولت و دولتیهای ردهبالا و شهروندان عادی وجود دارد.
در این صورت مدیران در کنار شهروندان بایستند و هر تصمیمی را که میخواهند بگیرند با توجه به منافع شهروندان باشد. قصد این نوشته چنین نیست که از دولت و مدیران دولتی بخواهد به حقوق و مزدبگیران ترحم کنند بلکه این نوشته تاکید دارد باید تصمیمهای بزرگ برای عبور اقتصاد از بنبست اقتصادی گرفته شود تا اقتصاد ملی رشد کند و شهروندان از تولید ثروت سهم بیشتری به دست آورند. تصمیمهای دارایان باید بهگونهای باشد که در ادامه راه تورم مهار شود و دسترنج مزد و حقوقبگیران در برابر تورم افسارگسیخته بخار نشود و بر باد برود.
در روزهای آتی که قرار است درباره اقتصاد تصمیم گرفته شود باید تعارضها میان رانتخواران و شهروندان اینبار به منفعت مردم حل شود. راههای رانتخواری در زمین ارز و در بازی پول و بازار سرمایه را ببندید و منافع حاصل از این مسدود شدن را به سود مردم هزینه کنید.