جنون جنگ

«جهانصنعت»- چند روز پس از حمله هوایی رژیم صهیونیستی به دوحه قطر به منظور ترور رهبران ارشد جنبش حماس، ابعاد و پیامدهای بینالمللی و منطقهای این اقدام آنچنان وسیع و گسترده است که همچنان در صدر خبرهای رسانههای جهان قرار دارد. در واقع این اتفاق که نقض قوانین حقوق بینالملل محسوب میشود در حالی صورت گرفته که در اواخر خردادماه نیز رژیم صهیونیستی به ایران حمله کرده و ۱۲روز جنگ تمامعیار را به کشورمان تحمیل کرده بود. در همین رابطه بررسی رفتار رژیم صهیونیستی در طول ماههای اخیر به خصوص پس از هفتم اکتبر نشان میدهد که این رژیم بدون توجه به مناسبات امنیتی و بینالمللی، رویهای را در پیش گرفته است که به گفته بسیاری از تحلیلگران نامی به جزء جنون جنگ بر روی آن نمیتوان گذاشت.
از کشتار وسیع و نسلکشی دو ساله در غزه گرفته تا حمله به لبنان، سوریه، نقض حریم هوایی کشورهایی منطقه مانند اردن و عراق و حمله به ایران و ترور فرماندهان و دانشمندان هستهای کشورمان تا حمله اخیر به دوحه قطر همگی موید این موضوع است که رژیم صهیونیستی با حمایت ایالات متحده به خیالی راحت و بدون توجه به موج محکومیتهای بینالمللی هر اقدامی را که بخواهد انجام میدهد تا نظم و ترتیبات سیاسی و امنیتی موردنظر خود را به منطقه تحمیل کند.
در چنین شرایطی روز گذشته شورای امنیت سازمان ملل متحد در جلسه خود اقدام رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و محمد بنعبدالرحمن آلثانی، نخستوزیر و وزیر خارجه این کشور نیز در جلسه شورای امنیت گفت: تجاوز اسرائیل علیه قطر نظام بینالمللی را در مقابل یک آزمون واقعی قرار میدهد. اسرائیل با رهبری تندروهایی که تشنه خون هستند از تمام مرزها و عرف و قوانین بینالمللی و حتی سادهترین اصول اخلاقی در تعامل حتی بین انسانها عبور کرده است و دیگر نمیتوان پیشبینی کرد که چه کاری میخواهد انجام دهد.
وی افزود: نقض مکرر قوانین بینالمللی توسط اسرائیل تنها یک چیز را ثابت میکند و آن هم این است که رهبران کنونی اسرائیل دچار غرور و مستی قدرت شدهاند چرا که کسی آنها را مجازات نمیکند. تجاوز علیه قطر در حالی صورت گرفته که این کشور مشغول میانجیگری بوده است و این به وضوح قصد اسرائیل برای ناکام گذاشتن هرگونه تلاشی برای صلح و طولانی کردن دوره رنج و مشکلات ملت فلسطین را ثابت میکند.
نخستوزیر قطر همچنین تاکید کرد: سکوت در برابر قانون جنگل و هدف قرار دادن یک کشور دارای حاکمیت فعالیت بینالمللی را از بین میبرد و آینده هرگونه روند صلح در منطقه را تهدید میکند.
با این حال شاهد هستیم با وجود محکومیتهای بینالمللی در قبال این اقدام رژیم صهیونیستی، نخستوزیر این رژیم به صراحت تهدید کرده که اگر قطر رهبران حماس را از خاک خود خارج نکند، دوباره ممکن است دست به حملاتی مشابه بزند!
شوک در دوحه و خلیجفارس
در همین رابطه اندیشکده اروپایی مدرن دیپلماسی در گزارشی تحلیلی با اشاره به این اقدام رژیم صهیونیستی و ابعاد و پیامدهای منطقهای و فرامنطقهای آن آورده است: آنچه این حمله را از سابقه طولانی ترورهای هدفمند اسرائیل متمایز میکند، نه فقط محل وقوع آن بلکه این است که این بار قطر یک شریک رسمی و متحد ایالات متحده در خاک خود هدف قرار گرفته است. بنابراین پیامدهای این رویداد فراتر از نتیجه مستقیم حمله است و معماری تضمینهای امنیتی آمریکا در خلیجفارس، موقعیت دیپلماتیک قطر در جهان، امکان ادامه گفتوگوهای شکننده آتشبس در غزه و روند شکننده عادیسازی روابط منطقهای اسرائیل را تحتتاثیر قرار داده است.
در واقع پرسش اصلی این است که اگر رژیم صهیونیستی احساس کند میتواند حتی در پایتخت متحدان غرب هم آزادانه حمله کند، چه چیزی از تضمینهای امنیتی آمریکا باقی میماند؟ آیا قطر هنوز میتواند به عنوان میانجی قابل اعتماد در مذاکرات آتشبس و تبادل گروگان عمل کند؟ این رخداد همچنین چگونه محاسبات کشورهای خلیجفارس در توازن روابط میان واشنگتن و قدرتهای جهانی دیگر را تغییر خواهد داد؟
این نخستین بار بود که رژیم صهیونیستی بهطور علنی کشوری عربی در خلیجفارس را هدف قرار داد. رهبر قطر با خشم واکنش نشان داد. نخستوزیر محمد بنعبدالرحمن آلثانی این اقدام را «تروریسم دولتی» خواند و گفت: به ما خیانت شده است. او تاکید کرد که دوحه در حال بازنگری همهجانبه در نقش آینده خود در مذاکرات آتشبس میان اسرائیل و حماس است و نخستوزیر این رژیم باید به دست عدالت سپرده شود.
در این میان مساله مهم این است که دوحه سالها خود را بهعنوان مرکز امن تجارت و دیپلماسی معرفی کرده بود؛ میزبانی همزمان نیروهای فرماندهی مرکزی آمریکا و دفتر سیاسی حماس بخشی از هویت سیاست خارجی این کشور بود اما این حمله، آن هم تنها چند ماه پس از حمله ایران به پایگاه العدید آمریکا در ژوئن، تصویر ساخته شده از ثبات قطر را درهم شکست. اکنون قطر آسیبپذیر و در معرض تبدیل شدن به میدان جنگ نیابتی دیده میشود.
برای همسایگان خلیجفارس نیز این رویداد تکاندهنده بود. محکومیتها از پایتختهای منطقهای به سرعت منتشر شد و مقامات شورای همکاری خلیجفارس در محافل خصوصی نگران بودند که چگونه یک شریک آمریکا در نزدیکی پایگاههای آمریکایی مورد حمله قرار گرفته است، بدون آنکه پیشاپیش جلوگیری شود. این تردیدها بنیان فرض حمایت امنیتی آمریکا از متحدان خلیجفارس را زیر سؤال میبرد.
تضمینهای آمریکا زیر فشار
در همین رابطه به نظر میرسد ایالات متحده که بهشدت درگیر ماجراست با پرسشهای جدی درباره اعتبار خود روبهرو شده است. پایگاه العدید در قطر هزاران سرباز آمریکایی و پیشرفتهترین سامانههای هشدار هوایی منطقه را در خود جای داده است. با این حال اسرائیل توانست در نزدیکی همین پایگاه عملیاتی انجام دهد.
به گزارش رسانهها، دونالد ترامپ بلافاصله با نتانیاهو و آلثانی تماس گرفت و قول داد چنین چیزی دیگر در خاک قطر رخ نخواهد داد. سخنگوی کاخ سفید نیز مدعی شد که ترامپ بابت این حمله احساس بدی دارد و در اقدامی نادر، نتانیاهو را مورد سرزنش قرار داد. او در شبکه اجتماعی خود نوشت: بمباران یکجانبه در داخل قطر، کشوری مستقل و متحد نزدیک ما، نه به سود اسرائیل است و نه به سود آمریکا. ترامپ همچنین ماموریت داد وزیر خارجه دولتش توافقنامه همکاری دفاعی با قطر را نهایی کند تا نشانهای از تعهد واشنگتن به امنیت دوحه باشد؛ هرچند بعید است این وعدهها تردیدها را از میان ببرد.
قطر به صراحت اعلام کرد هیچ هشدار قبلی از آمریکا دریافت نکرده و تماس تلفنی ترامپ تنها در هنگام شنیدن صدای انفجارها برقرار شد. این موضوع گمانهزنیها را تشدید کرده که واشنگتن یا بیاطلاع بوده یا همدست است حتی اگر چنین نبوده باشد، صرف شکلگیری این تصور به اندازه واقعیت زیانآور است زیرا رهبران خلیجفارس اعتبار آمریکا را براساس حمایت عملی میسنجند، نه دلجویی پس از فاجعه.
پیامدهای دیپلماتیک نیز برای واشنگتن میتواند بسیار سنگین باشد. اگر کشورهای خلیجفارس به این نتیجه برسند که آمریکا قادر به جلوگیری از چنین حملاتی نیست یا حتی چراغ سبز داده، تضمینهای امنیتی آمریکا بهطور جدی تضعیف خواهد شد. این امر میتواند روند رویکرد آنها به چین و روسیه بهعنوان تضمینکنندگان جایگزین را تسریع کند.
محور اقتصادی قطر- آمریکا در معرض خطر
علاوه بر این کارشناسان معتقدند، زمانبندی این رخداد برای دوحه بسیار آزاردهنده است. در ماه می، قطر تعهدات بزرگی به آمریکا داده بود؛ صندوق سرمایهگذاری قطر وعده سرمایهگذاری ۵۰۰میلیارد دلاری در طول یک دهه در آمریکا را اعلام کرد؛ قراردادهای خرید دفاعی به ارزش ۴۲میلیارد دلار بسته شد و شرکت هواپیمایی قطر سفارش عظیم ۹۶میلیارد دلاری برای خرید ۱۶۰فروند هواپیمای بوئینگ با موتورهای جنرالالکتریک نهایی کرد.
در نتیجه اگر قطر نتیجه بگیرد که تضمینهای آمریکا قابل اعتماد نیست، ممکن است در این سرمایهگذاریها بازنگری کند. همچنین حاکمان خلیجفارس میدانند جریانهای مالی، قویترین اهرم آنان برای تاثیرگذاری بر سیاست واشنگتن است. بنابراین تغییر مسیر حتی بخشی از این سرمایهها به اروپا یا آسیا پیامی سیاسی روشن خواهد داشت.
محاسبه رژیم صهیونیستی: گسترش قواعد بازی
از سوی دیگر مساله مهم این است که ترورهای هدفمند و حملات غافلگیرانه همواره بخشی از دکترین امنیتی رژیم صهیونیستی بودهاند؛ با این حال حمله به تهران و دوحه نهتنها ابعاد جدیدی ایجاد کرده، بلکه حمله به قطر به عنوان متحد و میزبان بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه بسیار حائز توجه و اهمیت است.
بنابراین شاهد بودیم که با وجود استاندرادهای دوگانه در قبال جنگ ۱۲روزه علیه ایران و حمله به قطر، اندیشکده مدرن دیپلماسی در ادامه گزارش خود آورده است: واکنش اروپا سریع و قاطع بود. نخستوزیر بریتانیا خواستار آتشبس فوری و آزادی گروگانها شد. امانوئل ماکرون این حمله را غیرقابل قبول دانست و هشدار داد که ممکن است به تشدید تنش در منطقه بینجامد. آلمان نیز نسبت به نقض حاکمیت کشورها و تاثیر آن بر دیپلماسی گروگانها ابراز نگرانی کرد.
این انتقادات آشکار نشان میدهد که عملیات روبه گسترش رژیم صهیونیستی در حال فرسایش صبر و تحمل پایتختهای غربی است. رهبران اروپایی که بیشتر از واشنگتن بر خطوط قرمز حاکمیت و مسائل انسانی تاکید میکنند، اکنون با فشارهای سیاسی و اقتصادی داخلی و بحران اوکراین مواجهند.
بنابراین حمله به دوحه انسجام ترانسآتلانتیک را بیشتر تحتفشار قرار میدهد.
در واقع حمله ۹سپتامبر رژیم صهیونیستی به دوحه منطقه را وارد مرحلهای ناشناخته کرد. قطر، متحد آمریکا و میانجی کلیدی حماس از نقش واسطه به نقش قربانی تغییر موقعیت داد. تضمینهای آمریکا که تنها چند ماه پیش پس از سفر ترامپ به خلیجفارس داده شده بود، اکنون توخالی به نظر میرسند.
رژیم صهیونیستی نیز با گسترش میدان ترور به پایتخت متحدان، محدودیتهای تحمل واشنگتن را آزمود.
بنابراین برخی تحلیلگران معتقدند، این حمله تنها به رهبران حماس نبود؛ بلکه به زیرساخت دیپلماسی خلیجفارس، اعتبار آمریکا و روند نزدیکی رژیم صهیونیستی به منطقه ضربه زد. اکنون دوحه ممکن است از نقش میانجی کنارهگیری کند، حاکمان خلیجفارس سیاست موازنهجویی خود را عمیقتر سازند و سرمایهگذاریهای عظیم قطر در آمریکا در معرض بازنگری قرار گیرند. در نتیجه برای آمریکا اکنون انتخابی روشن وجود دارد؛ یعنی یا بهسرعت دوحه و متحدان عربیاش را مطمئن سازد و رژیم صهیونیستی را مهار کند یا اینکه خطر آن را بپذیرد که شرکای خلیجفارس بیش از پیش به سوی قدرتهای رقیب متمایل شوند و نفوذ آمریکا کاهش یابد.