تولید با بازاریابی به ثمر می‌رسد

شهمیر توصلی
کدخبر: 579793

شهمیر توصلی

شهمیر توصلی، کارشناس بازرگانی و بازاریابی

در دنیای رقابتی امروز شرکت‌های تولیدی برای بقا و رشد نیازمند خلق مزیت‌هایی هستند که آنها را از رقبا متمایز کند. این مزیت‌ها در قالب دو مفهوم کلیدی «مزیت مطلق» و «مزیت نسبی» تعریف می‌شوند. مزیت مطلق به توانایی یک شرکت در تولید محصولی با کارایی بالاتر، با استفاده از هزینه، زمان یا منابع کمتر نسبت به رقبا اشاره دارد. در واقع اگر یک واحد تولیدی بتواند با مقدار مشابهی از منابع، خروجی بیشتری ایجاد کند، صاحب مزیت مطلق شده است. از سوی دیگر مزیت نسبی نگاهی هوشمندانه‌تر به موضوع دارد و براساس مفهوم هزینه-فرصت شکل می‌گیرد. این مزیت زمانی محقق می‌شود که شرکتی بتواند یک محصول (برای مثال کالای آ) را با هزینه فرصت کمتری نسبت به محصول دیگر (کالای ب) تولید کند. در چنین شرایطی عقلانی است که شرکت بر تولید کالایی تمرکز کند که در آن کارایی بیشتری دارد و تولید کالای دیگر را به دیگران واگذار نماید.

این مزایا تنها به فرآیند تولید محدود نمی‌شوند بلکه در عرصه بازاریابی و بازرگانی نیز نقشی کلیدی ایفا می‌کنند. واحدهای بازاریابی-بازرگانی، پل ارتباطی بین توانمندی‌های تولیدی شرکت و مشتریان هستند و مسوولیت تبدیل این مزایای فنی به ارزش‌افزوده ملموس برای مشتری و در نهایت خلق مزیت رقابتی پایدار را برعهده دارند. آنها هستند که می‌توانند موضوع مزیت مطلق در کارایی یا مزیت نسبی در تخصص را به گونه‌ای روایت کنند که در ذهن مشتری جاودان شود.

برای تقویت این ظرفیت، شرکت‌های تولیدی باید به دنبال کسب دانش و مشاوره تخصصی باشند. تولیدکنندگان مستقر در شهرک‌های صنعتی این فرصت را دارند که با تشکیل نهادها و گروه‌های مشترک از تجربیات یکدیگر بهره برده و هم‌افزایی ایجاد کنند. آنهایی که خارج از این شهرک‌ها فعالیت می‌کنند نیز می‌توانند با مراجعه به اتحادیه‌های صنفی و گروه‌های متخصص در حوزه بازاریابی، این خلأ را پر کنند. نبض تپنده هر شرکت تولیدی، بخش فروش و بازرگانی آن است و سرمایه‌گذاری در این بخش هرگز زیان‌آور نخواهد بود. با این حال این سرمایه‌گذاری باید هوشمندانه باشد. اولین گام، شناسایی دقیق فرصت‌ها، تهدیدها، نقاط قوت و ضعف مختص به آن کسب‌وکار است. سپس با به‌کارگیری ابزارهای مدرن بازاریابی و استفاده از نیروهای متخصص باید این داده‌ها را تحلیل و به راهبردهای عملیاتی تبدیل کرد.

نکته حائزاهمیت دیگر تداوم و استمرار در فعالیت‌های بازاریابی است. بازاریابی یک سرمایه‌گذاری مقطعی و زودبازده نیست بلکه فرآیندی مستلزم صبر، استمرار و دقت است. انجام فعالیت‌های مقطعی نه‌تنها نتیجه مطلوب را به‌دنبال ندارد بلکه موجب اتلاف منابع و کاهش بهره‌وری می‌شود. در پایان نمی‌توان از اهمیت رویکرد به بازارهای بین‌المللی چشم پوشید. ورود به عرصه صادرات و رقابت در بازارهای جهانی نیازمند درک مدل‌ها و شیوه‌های خاص بازاریابی بین‌المللی و بومی‌سازی هوشمندانه آنها در بستر فرهنگی و اقتصادی ایران است بنابراین به تولیدکنندگان و واحدهای صنعتی تاکید می‌شود که هرگز از واحد بازرگانی و بازاریابی خود غافل نباشند و سرمایه‌گذاری روی این بخش را به عنوان یک ضرورت استراتژیک در دستور کار خود قرار دهند چراکه این بخش موتور محرک تبدیل محصول به ثروت و اعتبار برای شرکت است.

وب گردی