تفریحی با بوی مرگ!
پویا اصلباغ– بهتازگی مدیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر اعلام کرده که در حال حاضر یکمیلیون و ۶۰۰هزار نفر در کشور به صورت تفننی از مخدرهای مختلف استفاده میکنند. این آمار نشاندهنده یک بحران عمیق در جامعه و بیانگر شکستهشدن تابوی مصرف مواد در کشور است. متاسفانه طی سالهای اخیر عمده مصرفهای تفننی در میان جوانان و نوجوانان است. برای بیان چرایی این وضعیت، کارشناسان دلایل مختلفی را مطرح کردهاند. به گفته آنان برخی محتواها مانند فیلم، موسیقی و سریالها با ترویج مصرف مواد، جوانان را به سمت مصرف سوق دادند، همچنین فشار دوستان و همسنوسالان در گسترش این پدیده بیتاثیر نبوده است.
از سوی دیگر مصرف موادی مانند «گل»، «وید» و قرصهای اعتیادآور میان افراد باب شده و گاهی برخی افراد با استعمال این مواد تلاش میکنند بهاصطلاح «خفن بودن» خود را به نمایش بگذارند. همین امر سبب شده که پدیده اعتیاد تفننی شکل گیرد و مرز میان اعتیاد و تفریح از بین رود. بسیاری از کارشناسان معتقدند اصطلاح «مصرف تفریحی» اشتباه است زیرا که این واژه میتواند باعث شود افراد از سر ناآگاهی به دام اعتیاد کشیده شوند.
اعتیاد یا تفریح؟ آمارها چه میگویند
بنابر اعلام مدیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر یکمیلیون و ۶۰۰هزار به صورت تفریحی مواد مصرف میکنند. با این حال بیان نشده که این افراد از چه مخدرهایی استفاده میکنند. برای بررسی این موضوع، دادههای مرتبط با مخدرهای پرمصرف در کشور واکاوی میکنیم.
گل؛ مخدر جوانپسند
یکی از موادهایی که اخیرا مصرف آن میان جوانان و نوجوانان گسترش پیدا کرده، مخدر گل است. طبق مطالعه و بررسی که برخی کارشناسان در سال۱۴۰۲ انجام دادند، به نتایج قابل تاملی دست یافتند. در این گزارش، گل پس از تریاک و شیشه به سومین ماده مخدر پرمصرف در کشور تبدیل شده است. براساس این آمار، متاسفانه بیش از ۵۰درصد از مصرفکنندگان گل در بازه سنی ۱۴ تا ۲۹سال قرار دارند. در این گزارش همچنین اشاره شده که حدود ۱۵درصد از مخدر گل توسط دانشجویان و ۴درصد از آن را دانشآموزان مصرف میکنند.
مخدرهای دارویی
مصرف قرص و داروهای اعتیادآور نیز متاسفانه در بین افراد به امری عادی تبدیل شده است. آمار دقیقی از میزان اعتیاد به مخدرها وجود ندارد اما بنابر یکسری از گزارشها حدود ۱۴۰هزار نفر از معتادان کشور به داروهایی مانند الاسدی، متادون، ترامادول، آلپرازولام و نظایر آن اعتیاد دارند. طبق مطالعات انجامشده در این زمینه حدود ۱۳درصد از کل جمعیت معتادان، به مصرف دارو اعتیاد دارند.
کارشناسان معتقدند که دولت و نهادهای مرتبط در زمینه ارائه دادههای دقیق و رسمی کوتاهی میکنند و همین امر سبب شده جامعه از سر ناآگاهی به اینسو سوق داده شود و حتی متخصصان نیز برای مقابله با این موضوع دچار مشکل شوند. در نتیجه این کوتاهی پدیدههایی همانند اعتیاد تفریحی در کشور تشکیل میشود که میتواند جامعه را به خطر بیندازد.
اعتیاد تفننی باوری غلط میان مردم
در همین راستا علیرضا شریفییزدی، جامعهشناس در گفتوگو با «جهانصنعت» به تشریح این موضوع پرداخت.
وی معتقد است که موادمخدر یک تفریح نبوده بلکه فاجعه عظیمی است که در جامعه رخ داده، او در اینباره گفت: اساسا چیزی به نام مصرف تفننی موادمخدر و روانگردان وجود ندارد. این یک برداشت غلط و رایج در میان مردم و بهویژه در میان کسانی است که در موضع انکار قرار دارند. تعریف علمی و رسمی این است که اگر فردی مثلا سیگار، گل، کوکائین یا هر مادهای را روزی یکبار، هفتهای یکبار، ماهی یکبار یا حتی سالی یکبار مصرف کند به همان اندازه معتاد به آن ماده محسوب میشود. به تعبیر سازمان جهانی بهداشت، زمانی که مغز انسان به یک ماده گره میخورد، صرفنظر از تعداد دفعات یا طول مدت مصرف، فرد معتاد به حساب میآید. البته این میزان اعتیاد نسبت به فردی که روزانه یا چند بار در روز مصرف میکند، تفاوت دارد اما از دید ما استفاده از عبارت «مصرف تفریحی یا تفننی» اساسا غلط است. به همان اندازه که فرد مصرف دارد حتی اگر بگوید هر سه ماه یکبار مصرف میکنم، معتاد است.
وی افزود: برای بیان چرایی این مساله باید گفت ما در کشوری زندگی میکنیم که از نظر اجتماعی و جامعهشناختی سطح نشاط عمومی تقریبا از میان رفته است. بهویژه پس از جنگ ۱۲روزه اخیر، امید به آینده بهشدت کاهش یافته و ناپایدار شده است. توان اقتصادی مردم که از حدود ۱۰سال قبل روند نزولی داشته، اکنون به مرحلهای «فلاکت بار» رسیده است. در چنین شرایطی افراد برای آنکه بتوانند خود را سرپا نگه دارند، از ابزارهای موقتی مانند سیگار و الکل استفاده میکنند. این ابزارها متاسفانه جای شادی، نشاط و لذتهای زندگی را گرفته است.
اقتصاد بیمار، عامل بسیاری از مشکلات
شریفییزدی ادامه داد: طرف به خانه نیاز دارد اما نمیتواند بخرد در نتیجه پولش را صرف خرید خودرو میکند. اگر نتواند ماشین بخرد، سراغ موتورسیکلت میرود. اگر آن نیز نشد، با پولش گوشی بهتری میخرد یعنی با کوچک کردن سطح خواستهها به سمت لذتهای کوتاهمدت میرود تا بتواند احساس رضایت موقتی پیدا کند. از منظر جامعهشناسی، کسانی که مدعی هستند موادمخدر، روانگردان یا الکل را برای تفریح مصرف میکنند در حقیقت تفریح نمیکنند بلکه «سیستم لیمبیک» مغزشان را سرکوب کرده و با افزایش مصنوعی دوپامین لذتی کوتاهمدت به خود میدهند. ریشه این رفتار را باید در شرایط نامطلوب اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی بهداشتی کشور جستوجو کرد. یکی از ارکان مهم سلامت روان و نشاط اجتماعی یعنی گذران سالم اوقات فراغت عملا در کشورمان از میان رفته است.
اثرات بلندمدت
این جامعهشناس با اشاره به تاثیر بلندمدت استعمال تفننی مخدرها گفت: بخش اعظم افرادی که به قول خودشان بهصورت تفننی از موادمخدر یا روانگردان استفاده میکنند، نوجوانان و جوانان این جامعه هستند بنابراین نیروی اصلی کار و آینده جامعه در اختیار نسلی قرار میگیرد که چنین ویژگیهایی دارد. مطالعات نشان میدهد افرادی که در مقطعی از زندگی حتی به صورت به اصطلاح تفریحی از مواد استفاده میکنند در نهایت به مصرفکنندگان دائمی آن ماده یا مواد مشابه تبدیل میشوند. بهعبارت دیگر، آسیب اجتماعی اعتیاد در جامعه افزایش پیدا میکند و همانطور که میدانیم اعتیاد امالفساد و مادر بسیاری از آسیبها و بیماریهای اجتماعی است. فقر، دزدی و اعتیاد سه ضلع یک مثلث هستند بنابراین باید انتظار افزایش سایر آسیبهای اجتماعی را نیز داشته باشیم از جمله رشد جرائم مرتبط مانند افزایش تعداد ساقیها، خردهفروشان موادمخدر، تولیدکنندگان شیشه، وید، گل و بهتبع آن ازهمپاشیدگی خانوادهها، تاخیر در ازدواج یا حتی تجرد مطلق. این یک زنجیره پیوسته است که ادامه دارد.
دولت سیاست خاصی برای مقابله با این امر ندارد
شریفییزدی درخصوص سیاستهای دولت در مقابله با پدیده اعتیاد تشریح کرد: دولت نشان داده که اساسا سیاست روشنی در این حوزه ندارد. نمونهاش همین جلسه اخیر شورایعالی فضای مجازی است که دوباره تشخیص داده تلگرام، اینستاگرام، یوتیوب و سایر شبکهها باید مسدود باشند. این تصمیمها نشان میدهد سیستم نه نیازهای واقعی جامعه را میشناسد و نه توان یا جسارت انجام اصلاحات عمیق اجتماعی را دارد، چه در حوزه اقتصاد و چه در سیاست. به اعتقاد من، دولت سیاست مشخص و اثربخشی برای کاهش گرایش مردم بهویژه جوانان به مصرف موادمخدر و روانگردان ندارد. تنها اقداماتی که انجام میدهد حرکتهای سطحی و نمایشی است. مثلا افراد را از خیابان جمع میکند، شش ماه به کمپ میفرستد، هزینهشان را میدهد اما آنها پس از بازگشت دوباره به مصرف برمیگردند. چند ساقی را زندانی میکنند و چند نفر دیگر جای آنها را میگیرند. تا زمانی که ریشه و منبع خشک نشود این روند ادامه دارد بنابراین سیاستهای کنونی دولت نهتنها موثر نبوده بلکه عملا بینتیجه است.
تابوشکنی اعتیاد در جامعه
شریفییزدی در پایان به عادی شدن برخی مخدرها پرداخت و افزود: در مورد موادی مانند گل و الکل تابوشکنی رخ داده است اما درباره سایر مواد هنوز به این حد نرسیدهایم. متاسفانه مصرف گل در میان جوانان و مصرف الکل در محافل اجتماعی عادی شده و به یک امر روزمره تبدیل شده است. بهعبارت دیگر نگاه شرمآمیز به این موضوع از بین رفته است. اگر کسی بگوید «دیروز گل کشیدم» دیگر از نظر اجتماعی امر عجیبی محسوب نمیشود و تابو بودن خود را از دست داده است.
چیزی به نام اعتیاد تفریحی نباید مد شود
در پایان باید گفت پدیده مصرف تفننی مواد دیگر مساله عادی نبوده بلکه به آرامی در حال تبدیل شدن به یک بحران عمیق اجتماعی است. زمانی موادمخدر بهعنوان عامل فروپاشی خانوادهها شناخته میشد اما امروز با کلماتی مانند تفریح، تجربه جدید، فرار از استرس و جلب توجه میان جوانان و نوجوانان رواج پیدا کرده است. تداوم چنین پدیدهای علاوه بر تهدید سلامت جسمی و روانی بلکه میزان افراد معتاد و وابسته به مواد را نیز در کشور افزایش میدهد. زمانی که مرز میان تفریح و اعتیاد از بین برود، جامعه با شرایطی روبهرو میشود که مبارزه و کنترل آن بسیار دشوار خواهد بود.
کارشناسان معتقدند که دو امر در این میان اهمیت بسیار بالایی دارند: ابتدای امر مساله آموزش و آگاهی باید در اولویت قرار گیرد. در واقع نهادهای مرتبط و درگیر این موضوع باید در مدارس، دانشگاهها و ادارات این مساله را برای جامعه روشن کند. در وهله دوم سیاستهای اتخاذ شده برای مبارزه با موادمخدر است که توسط دولت انجام میشود. متاسفانه دولت طی سالهای اخیر در این زمینه اقدامات خاصی را انجام نداده و به نوعی در مقابله با این پدیده شکست خورده است.
