تغییر ذائقه مردم یا ناکارآمدی

جهان صنعت– در بررسی دلایل افزایش قیمت برنج در کشور نمیتوان به شکل تکخطی نگاه کرد بلکه عوامل پیچیده وجود دارد. برخی از این عوامل به دوره کاشت محصول و هزینههای روزافزون تولید باز میگردد؛ در برخی موارد چالشهای مربوط به واردات و گمرک دخیل بوده و در پایان نیز مشکلات موجود در عرضه مطرح است.
در کشورمان رسم اشتباهی میان مسوولان جا افتاده است و آن مقصر دانستن مردم برای موضوعاتی است که به ذات وظیفه دولت هستند و هیچ ارتباطی به آنها ندارند! به تازگی اکبر فتحی معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت جهاد در برنامهای تلویزیونی مدعی شد که افزایش قیمت برنج بهدلیل تغییر ذائقه مصرفکنندگان است؛ ادعایی که پایه منطقی ندارد و به نظر میرسد بیشتر سرپوشی بر ناکارآمدی وزارت جهاد است.
ایرادات وارده به یک ادعا
تحلیلهای مختلفی درباره علت گرانی برنج مطرح شده که اغلب مصرف بالاتر مردم را به عنوان دلیل اصلی مطرح میکنند اما آیا واقعا آنطور که ادعا میشود ذائقه و مصرف مردم به سمت مصرف بیشتر برنج تغییر کرده است؟ و آیا تقاضا تنها عامل افزایش قیمتهاست؟ در همینباره جمیل علیزاده شایق، رییس هیاتمدیره و دبیر انجمن برنج ایران به «جهانصنعت» گفت: این تحلیل دو اشکال اساسی دارد. اولا؛ برخلاف آنچه گفته میشود ذائقه مردم به سمت مصرف بیشتر برنج تغییر نکرده است. ثانیا؛ افزایش تقاضا دلیل اصلی بالا رفتن قیمتها نبوده است. من سالهاست این مثال را تکرار میکنم: زمانی که وزارت صنعت، معدن و بازرگانی مسوولیت واردات برنج را برعهده داشت، برای اینکه بتواند میزان واردات را بیشتر جلوه دهد، مصرف سرانه برنج را بالاتر اعلام میکرد. مثلا میگفتند مصرف سرانه ۴۰ کیلوگرم است، سال بعد ۴۱کیلوگرم، بعد ۴۲کیلوگرم و همینطور بهتدریج این عدد را افزایش میدادند تا نشان دهند مصرف بالا رفته است. همان زمان ما به این موضوع اعتراض کردیم و گفتیم چنین چیزی صحت ندارد. راحت بگویم، جوان امروز بهجای پلو، بیشتر ساندویچ، همبرگر و پیتزا میخورد. خانم خانه هم به خاطر هزینه بالا و یا دلایل دیگر کمتر برنج مصرف میکند. پدر خانواده هم وقتی به جیبش نگاه میکند و میبیند قیمت برنج هر روز بیشتر میشود، نمیتواند هر روز آن را سر سفره بیاورد. بنابراین اینکه بگوییم مصرف سرانه هر سال بالا میرود، بیربط است.
بیبرنامگی وزارت جهاد کشاورزی
شایق ادامه داد: یک بار سازمان بازرسی کل کشور با من تماس گرفت و گفت میخواهیم جلسهای بگذاریم تا موضوع مصرف سرانه برنج را روشن کنیم. من ابتدا گفتم این موضوع به شما ارتباطی ندارد اما چون هدف جلسه مهم بود، پذیرفتم. حدود ۴۰ نفر شامل کارشناس، مدیر، محقق، دانشجو و استاد یعنی هر کسی که به نوعی در حوزه برنج فعال بود، جمع شدند. بحث مفصلی صورت گرفت. سپس گروهی مامور شدند بررسی میدانی انجام دهند. گزارش آنها نشان داد که مصرف سرانه واقعی حداکثر ۳۶کیلوگرم است. البته همین عدد هم به مرور کاهش مییابد، به دلایلی که پیشتر اشاره کردم. در نهایت در همان جلسه همه توافق کردیم عدد ۳۶کیلوگرم مبنا قرار گیرد. از آن پس، میزان تولید، کسری و واردات برهمین اساس مشخص شد. زمانی که مسوولیت تنظیم بازار به وزارت جهاد کشاورزی منتقل شد، دیگر وزارت بازرگانی نمیتوانست ادعا کند مصرف سرانه همچنان در حال افزایش است. همه بر همان عدد ۳۶کیلوگرم توافق داشتند. بنابراین مصرف بالا نرفته و درآمد مردم هم بیشتر نشده که بتوانند برنج بیشتری بخرند. دلیل اصلی مشکلات امروز، فقط بیبرنامگی وزارت جهاد کشاورزی است.
رییس هیاتمدیره و دبیر انجمن برنج ایران افزود: چندی پیش وزیر جهاد کشاورزی گفت: افزایش قیمت برنج به ما ارتباطی ندارد و ما دخالتی نمیکنیم. این حرف قابل قبول نیست. شما که معاونتی به نام «تنظیم بازار محصولات کشاورزی» دارید، چطور میگویید ما نقشی نداریم؟ وظیفه مستقیم شماست. وقتی من در وزارت جهادکشاورزی مسوول ستاد برنامهریزی برنج بودم، برنامهای طراحی کردیم که طی آن قیمت تمام شده برنج محاسبه و سودی عادلانه به آن اضافه میشد. سپس قیمت اعلام میشد. اگر کشاورز حاضر نبود به آن قیمت بفروشد، سازمان تعاون روستایی وارد عمل میشد و برنج را میخرید. مراکز خرید دایر بود و من خود چند بار از این مراکز بازدید کردم. کشاورز با خیال راحت محصولش را میفروخت چون هم هزینه تولید و هم سود عادلانه در قیمت لحاظ شده بود. از سوی دیگر مصرفکننده هم میتوانست با هر سطح درآمدی برنج بخرد. آن زمان بازار بهخوبی تنظیم میشد اما سه سال پیش تصمیمی غیرکارشناسی گرفته شد و اعلام شد که کشاورزان حق ندارند برنج خود را بیشتر از کیلویی ۶۰هزار تومان بفروشند. چنین تصمیمی اصلا مبنای محاسبه نداشت. کشاورز هم نمیتوانست محصولش را با این قیمت بفروشد، پس آن را انبار کرد.
چالش اختلاط برنج
شایق افزود: نتیجه این شد که سال بعد با ورود محصول جدید، کشاورز ناچار شد برنج انبار شده را بفروشد چون امکان نگهداری طولانی نبود و خطر آفت و فساد وجود داشت. در همین زمان انجمنی ناشناس بین آمل و بابل که مرکز کشت برنج است، شکل گرفت و شروع به خرید این برنجها با قیمت پایین کرد. کشاورز بیچاره با اشک چشم و فشار مالی مجبور شد محصولش را بفروشد. همان برنجها چند ماه بعد با قیمت ۱۱۰ و ۱۲۰هزار تومان روانه بازار شد. باز هم دولت دخالتی نکرد. ما بارها نوشتیم و گفتیم این تصمیم اشتباه بوده است اما اصلاح نشد و دولت نیز دخالتی نکرد.
دبیر انجمن برنج ایران گفت: امروز مشکل دیگری هم وجود دارد: اختلاط برنج. یعنی برنج مرغوب با انواع دیگر مخلوط میشود و به قیمت بالا فروخته میشود. خریدار حاضر است گرانتر بخرد، به شرطی که مطمئن باشد محصول خالص است اما این پدیده باعث بیاعتمادی در بازار شده است. بنابراین پاسخ من روشن است: نه مردم برنجخورتر شدهاند و نه درآمدشان بیشتر شده که بتوانند برنج بیشتری بخرند. عامل اصلی افزایش قیمت فقط نبود نظارت و بیبرنامگی وزارت جهاد کشاورزی است.
شایق افزود: حالا در مورد اینکه گفته میشود برنج کیلویی ۳۵۰هزار تومان یا حتی ۴۰۰هزار تومان شده، باید بگویم این درست نیست. خود من هر سال برای خانواده و دوستان نزدیک برنج تهیه میکنم. بهترین برنج بازار را دو هفته پیش کیلویی ۲۴۰هزار تومان خریدم. این گرانترین برنج موجود بود. بنابراین صحبت از ۳۰۰ یا ۴۰۰هزار تومان بیشتر بازی با اعداد است. حتی یکی از وزرای سابق کشاورزی در مصاحبهای گفته بود برنج به ۴۰۰هزار تومان رسیده است. من به او زنگ زدم و گفتم اگر چنین برنجی پیدا میشود برای من هم تهیه کن اما وجود نداشت. این فقط دهان به دهان میچرخد. اگر وزارت جهاد کشاورزی چنین قیمتهایی را قبول دارد، وظیفهاش این است که جلوی آن را بگیرد. سازمان تعزیرات هم باید وارد عمل شود اما متاسفانه اثری از آن نیست.
حل نشدن مشکل مردم
رییس هیاتمدیره انجمن برنج ایران در خاتمه سخنانش گفت: یکبار تعزیرات مرا دعوت کرد تا درباره همین موضوع صحبت کنیم. در پایان جلسه یکی از مسوولان که باید با گرانفروشی برخورد میکرد، در تماس تلفنی با همسرش گفت: «امروز دبیر انجمن برنج پیش من است، بگو ۴۵۰کیلو برنج برای ما بگیرد.» نتیجه جلسه فقط این شد که او به برنجش رسید اما مشکل مردم حل نشد. واقعیت این است که کسی نگران مردم نیست. همه بیشتر به فکر خودشان هستند. وقتی به مغازهای بروید و بپرسید قیمت چقدر است و بگویید چند کیلو میخواهید، فروشنده مجبور میشود کمی ارزانتر بدهد تا شما شکایت نکنید. یعنی بازار عملا بیصاحب است.