تبخیر اقتصاد و سیاست خارجی
پردهها کنار رفته و معلوم شده در پشت پرده اقتصاد زیرساختها در ایران چیزی وجود ندارد. سرمایهگذاری انباشتشده تاریخی در زیرساختهای انرژی مثل تولید گاز و برق و آب در همه سالهای گذشته به مرور بخار شده و به آسمان رفتهاند. تامین منابع آب برای مصرف روزانه شهروندان و نیز برای کشاورزی و تولید کالاهای اساسی مثل گندم و برنج علاوهبر کمبود سرمایهگذاری با خشکسالی روبهرو شده است.
این وضعیت حالا و در تابستان داغ ۱۴۰۴ شهروندان و ادارهکنندگان کشور را در تنگنا قرار داده و ایرانیان از این همه فشار خشمگین و ناراضی هستند.
دمای بالای هوا از سوی دیگر به تغییرات در رفتار مصرفی شهروندان منجر شده و شهروندان از دمای مطبوع ۲۵درجه با کولرگازی عقبنشینی نمیکنند. دوش گرفتن هر روزه حالا دیگر از عادتهای شهرنشینان شده است. همه این عوامل راه را برای زار و لاغر شدن تولید صنعتی و کشاورزی هموار کرده است. کاهش رشد تولید گندم و نیز کاهش قدر مطلق آن و همچنین برنج و خشک شدن دریاچهها و سرچشمههای آبی و نیز عقب ماندن شدید تولید انرژی از مصرف زنگ خطر را برای کشور به صدا درآورده است. در این وضعیت میتوان گلایههای بلند تولیدکنندگان کالاهای صنعتی را شنید که میگویند تولید با شتاب بهسوی سرازیری میرود. تعدیل نیروی کارگران دائمی و نیز کاستن از ساعت کار برای صرفهجویی در مزد کارگران بر پیچیدگی وضعیت اضافه کرده است.
در حوزه منابع آب نیز شاهد همین الگو هستیم. استفاده گسترده از منابع آب زیرزمینی، واکنشی به خشکسالی و تغییرات اقلیم بوده اما بهدلیل فقدان قیمتگذاری مناسب برای انرژی مصرفشده در استخراج این منابع، روند بهرهبرداری بهصورت ناپایدار و پیشخور اتفاق افتاده است. اگر این منابع به پایان برسند عملا در برخی مناطق کشاورزی غیرممکن خواهد شد و کشور با یک بنبست سخت مواجه میشود.
بدترین سناریو برای کشور این است که در چنین وضعیتی و به هر دلیل- که مهمترین آنها میتواند خصلت زورگویی غرب و رژیم صهیونیستی باشد- ایرانیان شاهد جنگ دیگری باشند. اگرچه مقامهای سیاسی- نظامی میگویند کشور آمادگی دفاع از سرزمین را دارد و حتی میتوان خاک رژیم صهیونیستی را به توبره کشید یا اروپا را نیز تهدید میکنند اما واقعیت این است که کسبوکار و معیشت شهروندان به ویژه گروههای کمدرآمد که پساندازی ندارند با سرعت تخریب شده و بر ابعاد مشکلات میافزایند. آیا تحولات اقلیمی به تغییر در سیاست خارجی منجر میشود؟ ثروت ملی ایرانیان زیر رفتار تغییرناپذیر سیاست خارجی، سوءمدیریت و هجوم اقلیم بخار شده و به آسمان رفته و خواهند رفت.